به گزارش جامجم، اوایل بهمن سال گذشته زن ایرانی با حضور در اداره جنایی پلیس آگاهی غرب استان تهران با طرح شکایتی از ناپدید شدن شوهر 37 ساله افغانش خبر داد.
زن جوان به افسر تحقیق گفت: زمانی که 13 ساله بودم به اجبار خانوادهام با مردی افغان که در خرید و فروش احشام فعالیت میکرد و وضع مالی خوبی داشت، ازدواج کردم. ثمره این زندگی چهار فرزند است. دو روز پیش او به قصد رفتن به محل کارش خانه را ترک کرد و بازنگشت. سراغ او را از همکارانش گرفتیم که آنها گفتند او به محل کارش نرفته است. نمیدانم چه اتفاقی برای او افتاده است.
افشای راز جنایت
همزمان با تشکیل پرونده قضایی، تحقیقات برای یافتن مرد گمشده آغاز و در ادامه مشخص شد این زن ایرانی با شوهر افغانش اختلافهایی داشته و حتی مرد جوان درصدد فروش اموال و خانهاش بوده تا به افغانستان بازگردد که همسرش با این کار مخالف بوده است. همین سرنخها کافی بود که ماموران احتمال دهند زن جوان از سرنوشت شوهرش باخبر است. کارآگاهان جنایی با هماهنگی قضایی زن جوان را بهعنوان تنها مظنون این پرونده بازداشت کردند. این زن در بازجوییهایی اولیه اظهارات ضد و نقیضی مطرح و ادعا میکرد از سرنوشت شوهرش بیخبر است، اما او بعد از یک هفته سکوت، اعتراف کرد که نقشه قتل شوهرش را طراحی و آن را به کمک برادرش اجرا کرده است. جسد را هم زیر پل تهران ـ ساوه رها کردهاند.
با اعتراف این زن، روند رسیدگی به پرونده وارد مرحله جدیدی شد. ماموران به محل رها کردن جسد اعزام شدند، اما آن را پیدا نکردند. با توجه به اینکه احتمال میرفت جسد توسط ماموران تهران یا پلیس ساوه کشف شده باشد، به استعلام از بانک اطلاعاتی پلیس این دو شهر پرداختند تا اینکه معلوم شد چند هفته پیش ماموران ساوه جسد مجهولالهویهای را زیر پل کشف کردهاند.
با تطبیق عکسهای این جسد با تصویر مقتول، معلوم شد مشخصات با هم همخوانی دارد و جسد متعلق به مرد کشته شده است. بررسیهای پلیسی نشان میداد او بر اثر شلیک گلوله ازپای درآمده است.
با اعتراف همسر مقتول، ماموران برای دستگیری برادر او به خانهاش اعزام شدند، اما او در خانهاش نبود و کسی از وی خبری نداشت. این مرد به اتهام قتل تحت تعقیب پلیس قرار گرفت، اما مدام مخفیگاهش را تغییر میداد. سرانجام پس از ده ماه عملیات پلیسی، آخرین مخفیگاه او در خانهای روستایی در اطراف شهر یاسوج به دست آمد. در این مرحله تیمی از کارآگاهان جنایی پلیس آگاهی غرب استان تهران برای دستگیری متهم به آنجا اعزام و چند روز پیش موفق به دستگیری وی شدند.
اعتراف به قتل
او دیروز با انتقال به پلیس آگاهی در بازجویی به قتل داماد خانواده اعتراف کرد.
متهم به قتل به افسر تحقیق گفت: خواهرم در نوجوانی به اجبار خانواده با مردی افغان ازدواج کرد. این مرد خواهرم را همیشه اذیت میکرد و حاضر به طلاق دادن خواهرم نبود. خواهرم زندگی سختی داشت و مدام از مشکلات زندگیاش برایم میگفت. چند بار با شوهرش حرف زدم تا از این رفتارهایش دست بردارد، اما بیفایده بود. خواهرم انگار در آن خانه حق و حقوقی نداشت.
وی افزود: خواهرم فقط به خاطر چهار فرزندش به این زندگی ادامه میداد. این اواخر خواهرم متوجه شده بود که شوهرش میخواهد خانه و حتی دامهایشان را بفروشد و با تنها گذاشتن خواهرم و بچههایش، به افغانستان بازگردد. خواهرم با اطلاع از این ماجرا با شوهرش درگیر شد و با التماس از او خواست دست از این کار بردارد، اما دامادمان به حرفهای خواهرم توجهی نمیکرد و میخواست با فروش اموال و خانه به کشورش بازگردد.
متهم به قتل ادامه داد: همین باعث شد که خواهرم نقشه قتل شوهرش را طراحی کند. آن شب به خانهشان رفتم. با دامادمان دعوایم شد و با سلاحی که برده بودم، او را به قتل رساندم. بعد هم جسد را دو نفری به زیر پل ساوه ـ تهران انداختیم و سپس فرار کردم.
با اعتراف عامل جنایت او روانه زندان شد تا بزودی صحنه جنایت را بازسازی کند.
زینب بهاردوست
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگوی «جامجم» با نماینده ولیفقیه در بنیاد شهید و امور ایثارگران عنوان شد
خدایی انصاف نیست یه هموطن اینجوری از یه بیگانه لطمه بخوره
درسته كارش قانونی نیست ولی غیرتمندانست .