به گزارش مهر، نرگس که در کودکی پدر و مادرش را از دست داده است، پس از تحقیقات بسیار تصمیم میگیرد برای کمک به کودکان بیسرپرست و معلول در مناطق خیلی محروم به هند سفر کند. نرگس با مشاهده وضع اسفناک کودکان نابینا و معلول در منطقه رایاگادا در ایالت ادیسا، مرکزی به نام «بنیاد پریشان» برای نگهداری از آنها تاسیس میکند، اما پس از نوامبر 2014 و حادثهای که باعث میشود نرگس به قتل غیرعمد متهم شود، شرایط هرگز به حالت عادی برنمیگردد.
نرگس آن روز شوم را اینگونه به یاد میآورد: روزی که این اتفاق افتاد، سوم نوامبر 2014 بود و من بچههای موسسه بنیاد پریشان را به پیکنیک برده بودم. دو نفر از کارمندان من هم با بچههای خود به این پیکنیک آمدند. در این پیکنیک بود که پدر خانواده به من گفت که پسر من گم شده است و از من کمک خواست. 33 روز بعد، پس از آنکه نهاد اسیست با آنها صحبت کرده و آنان را ترغیب به گرفتن پول از من و در غیر این صورت شکایت از من کرده بود، والدین پسر گمشده سراغ من آمدند و درخواست پول کردند. من درخواست آنها را رد کردم و گفتم به هیچکس پول نخواهم داد و هرکاری میخواهند انجام دهند. آنها دوباره به دفتر پلیس رفتند و ادعا کردند که من پسر آنها را کشتهام. وزیر امور خارجه هند خانم سوشما ساراج و دکتر ظریف میتوانند به من کمک کنند. دوست دارم مردم از این دو نفر درخواست کنند که وارد کار من شوند و به من کمک کنند. من کاری نکردهام که بخواهند با زندگی من بازی و اذیتم کنند.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد