سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
ـ بله؟ بفرمائید...سلام علیکم. به به چشم ما روشن. بفرمائید آقا... صفا آوردید، منور کردید...
خیلی ممنون... مزاحم نمیشوم
آقا مزاحمت کدام است، شما باعث شادی هستید. الان میآیم پایین خدمتتان
در باز نمیشود. آقا رو به اهل منزل میکند و میگوید:
باز این آمده میروم پایین ببینم میتوانم دست به سرش کنم یا نه... شما گوش به زنگ باشید. چایی داریم؟
در را باز میکند. دست میدهد
بچهها چطورن؟ خانواده چطورن؟ چرا تنها آمدید؟ خواهش میکنم بفرمایید داخل...
نه مزاحم خانواده نمیشوم. غرض دیدن روی شما بود.
ادامه ماجرا را اینگونه بخوانید...
چاکرم،نوکرم...
همه ما بهطور روزمره با آن مواجه هستیم و یا از آن استفاده میکنیم.
چاکرم، نوکرم، کوچیکم، خرابم، خیلی آقایی، ناهار در خدمت باشیم، کلبه درویشی ما قابل شما را ندارد. ما کی باشیم... اینها نمونهای از دیالوگهایی است که بسیار میشنویم و بسته به گوینده و لحن گفتن آن معانی میتواند متفاوت باشد. مثلاً تشریف داشته باشید میتواند دو معنی بفرمائید بیرون و هنوز بمانید یا از رفتن شما ناراحت میشویم را داشته باشد. به زبان سادهتر همان «افعال معکوس» خودمان. یکی از مشترکات تمامی فرهنگها الگوهای آداب معاشرت است. «تعارف» یکی از پرکاربردترین و در عین حال ریشه دار ترین مدل معاشرت ایرانیها است. در واقع فرد در هر موقعیت خاصی با تمسک جوییدن به این نحوه برخورد خود را ارائه میکند و با دیگری ارتباط برقرار میکند.
جدا از درگیر شدن در خوب و بد ماجرا، فرهنگ تعارف یکی از نشانههای برخورد ایرانیها در سراسر دنیا است و ریشه در مهماننوازی و البته رندی برخی از ما دارد. رند همانطور که میدانید در لغت به معنای زیرک، بیقید، حیله گر و در اصطلاح تصوف به معنای کسی است که تمام رسوم ظاهری را رها کرده و محو حقیقت شده باشد.
تعارف برای ما ایرانیها امری است که از کودکی آموختهایم و با ذات ما گره خورده است. کارشناسان بسیاری در طول سالیان این فرهنگ را به نقد کشیده اند و درباره آن بسیار صحبت کردهاند. به زبان ساده در تعریف چنین واژهای میتوان گفت: ما مردمان صریحی نیستیم و در ارتباط با یکدیگر به نوعی ابهامآمیز رفتار میکنیم و سعی میکنیم در تعاملات منظور اصلی خود را در پرده و پشت تاریکیها بیان کنیم.
تعارف در نگاه اندیشگران
دکتر محمود روحالامینی در کتاب گرد شهر با چراغ که پژوهشی مردم شناسانه است میگوید: ما یاد نگرفته ایم شفاف و صریح با هم رابطه برقرار کنیم و نگران قضاوت یکدیگر هستیم. ترجیح میدهیم با تعارف کردن خودمان را به دردسر بیندازیم و حتی فراتر از آن رویم، اما به خیال خودمان به طرف مقابل بی احترامی نکنیم و او ناراحت نشود. در واقع فردیت یا من برایمان اهمیت ندارد و ترجیح میدهیم دیگران در اولویت قرار گیرند.
علی محمد ایزدی نیز در کتاب چرا عقب ماندهایم به بررسی بسیاری از عادات ایرانیها پرداخته و با نگاه نقادانه سعی کرده در پژوهشی جامعه شناسانه خلق و خوی ایرانیان را بررسی کند. وی در این پژوهش توضیح میدهد: منابع نفتی، استعمار و شخصیت اخلاقی ما ایرانیها از جمله عواملی است که باعث نهادینه شدن فرهنگها و عادات غلط شده است.
محمدعلی جمالزاده پدر داستان نویسی ایران نیز رفتارهای اجتماعی ایرانی را در پژوهشی تحت عنوان «خلقیات ما ایرانیان» بررسی کرده است. او نیز در بخشی از کتاب به تفاوتهای میان ایرانیان و غربیها پرداخته و اتفاقا تعارفهایی که بین ما رد و بدل میشود را به نقد کشیده و میگوید: ایرانیها بجای لفظ «شما» به رسم ادب و احترام «سرکار» و «سرکار عالی» و«جنابعالی» و «جناب مستطاب عالی» و «قربان» میگویند و بجای«من» از طریق تحقیر نفس خود و تعظیم طرف «بنده»، «فدوی» و... استعمال میکنند و بهجای «برو»، «بفرمایید» میگویند و بجای «بیا»، «تشریف بفرمایید» مینویسند. آیا این عادات و رسوم را که سراسر لطف و ادب است باید مورد طعن و طنز قرار داد؟ در جای دیگر درباره تفاوت ایرانیان و فرنگیها به نقل از کتاب معروف جیمز موریه «حاجی بابای اصفهانی» آورده است: فرنگیان به جای اینکه موی سر بتراشند و ریش بگذارند، ریش میتراشند که در چانه مو ندارند ولی سرشان چنان از مو انبوه است که گویا نذر کردهاند که دست به آن نزنند. فرنگیان روی چوب مینشینند و ما روی فرش و زمین مینشینیم...
بعد از این همه حالا که چی؟
خوب یا بد. درست یا نادرست. تصمیم با شماست و قرار نیست در این سطرها نشانی از نسخه پیچی و ارائه راهکار درباره چیزی پیدا کنید. به نظر جامعهشناسان و اندیشمندان، ارتباط نیاز درونی همه انسانها در طول تاریخ بوده است که به اجتماعی شدن و فرهنگپذیری آنها کمک میکند. بر این اساس هر یک از ما روزانه صدها واکنش از خود نشان میدهیم که برخی از آنها توسط فرهنگ اجتماعی تقویت و تعدادی نهی میشوند. تقویت یک رفتار این تضمین را میدهد که آن رفتار باز هم تکرار خواهد شد، گرچه طبق نظریه یادگیری اجتماعی لزوما نباید رفتارهای ما تقویت شوند تا ما آنها را تکرار کنیم بلکه ما میتوانیم بسیاری از رفتارها را بسادگی و با مشاهده آنها از دیگران فرا بگیریم و این یعنی بسیاری از ارزشهای ارتباطی ما وقتی بسیار خردسال بودیم شکل گرفته اند و تعارف هم از این قاعده مستثنا نیست.
یک نیم نگاه به گذشته نشان میدهد تعارفات اولیه با نیت احترام گذاشتن به افراد آشنا به وجود آمدند و رفته رفته حالت عمومیت پیدا کردهاند و برای افراد غریبه نیز به کار رفتهاند. آنچه به نظر بسیاری در شرایط حاضر مشکل محسوب میشود، از بین رفتن مرزهای آن است. این که چه زمانی این موضوع باید وارد چرخه ارتباطی ما شود.
بحث مهمی که اغلب نادیده گرفته میشود تا جایی که هر روز دقایق بسیاری را بر سر پرداخت کرایه تاکسی، خرید یک کالا و... با افرادی که نمیشناسیم، تعارف میکنیم.
ضربالمثلهای تعارفی
وجود ضربالمثلهای گوناگون در زبان فارسی نشان از قدمت این رفتار اجتماعی در فرهنگ ما ایرانیها دارد. ضربالمثلهایی مثل تعارف شاه عبدالعظیمی، تعارف آب خزینه حمام، تعارف آمد نیامد دارد و از تعارف کم کن و بر مبلغافزای.
علی اکبر دهخدا در کتاب امثال و حکم در مقابل عبارت تعارف شاه عبدالعظیمی مینویسد: تعارف شاه عبدالعظیمی یعنی این که به زبان گویند به منزل من آیید، یا فلان متاع از آن شما باشد، اما در دل راضی نباشند.
مهدی پرتوی آملی هم در ریشههای تاریخی امثال و حکم، در تعریف تعارف شاه عبدالعظیمی به تعارف آب خزینه حمام اشاره کرده است: تعارف شاه عبدالعظیمی کردن مثل تعارف آب خزینه حمام است به تازه وارد، یعنی یک چیز بی ارزش را که مال خود شخص هم نیست به کسی دیگر تعارف کردن.
به هر حال همان قدر که ما به تعارفهای غیرمتعارف عادت کردهایم، خارجیها با دیدن این رفتار ما انگشت به دهان میمانند. تحقیقات نشان میدهد در بسیاری از زبانها ازجمله زبان ژاپنی و فرانسوی معادلی برای کلمه تعارف با مفهومی که برای ما کاربرد دارد، وجود ندارد. فرهنگ هر جامعهای منحصر به فرد است. این اصلی است پذیرفتنی. این فرهنگ ترکیبی از هنجارها و ارزشهاست که ممکن است در جای دیگر یافت نشود.
ناتوانی از نه گفتن؟
در یک نگاه کلی تعارفهای امروزی را میتوان به سه دسته کلی تعارفهای احترامآمیز، تعارفهایی بر مبنای رودربایستی و تعارفهای تملقآمیز تقسیم کرد. به عقیده روانشناسان اجتماعی، تعارفهایی که بر مبنای رودربایستی شکل میگیرند، رابطه مستقیمی با ناتوانی افراد در به کار بردن کلمه نه دارند. آنها معتقدند کمبود اعتماد به نفس یکی از عوامل موثر در بهوجود آمدن این مشکل است در حالی که افراد بهعنوان اعضای اجتماع باید بیاموزند که به نفع فردی در روابط خود اهمیت دهند. اگر میزان توجه به نفع شخصی در تعارف بیش از اندازه باشد، به تعارفهای تملقآمیز میرسیم. تعارفهایی که باز هم ریشه در گذشتههای بسیار دور دارند و در القاب پادشاهان دیده میشوند و ارتباط مستقیمی با صفت چاپلوسی در اطرافیان شاه داشتهاند. در ابعادی کوچکتر، این نوع تعارف را در روابط روزمره خود نیز میبینیم. حتما شما بارها با نوکرم، چاکرم رانندههایی که برگه جریمه را در دستان مامور راهنمایی رانندگی میبینند، مواجه شده اید یا افرادی که با اصطلاحاتی مثل خیلی مردی، سالاری، آقایی از مامور پشت گیشه بانک میخواهند که کارشان را زودتر راه بیندازد.
صابر افشارزاده - روزنامه نگار
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
علی اصغر هادیزاده، رئیس انجمن دوومیدانی فدراسیون جانبازان و توانیابان در گفتوگو با «جامجم» مطرح کرد