«فرانسوا فیون»، کاندیدای محافظه کار ریاست جمهوری فرانسه و نخست وزیر اسبق این کشور که طرفدار بازار آزاد است،از هم اکنون فعالیتهای خود را به عنوان نامزد جناح راست میانه در انتخابات آینده فرانسه اغاز کرده است.
کد خبر: ۹۷۴۵۲۳
"فرانسوا فیون" و سیاست خارجی فرانسه

به گزارش جام جم آنلاین، در فرایند انتخابات درون حزبی احزاب دست راستی و میانه، رای دهندگان حزبی خواستار تمرکز و اجماع نظر بر یک شخصیت بزرگ و کاریزماتیک بودند که در عرصه انتخابات نمایندگی آنها را بر عهده بگیرد، در حالی که انتظار می رفت «آلن ژوپه» پرچمدار این دور از رقابت ها باشد، وی در دور نخست با کسب ۲۸.۲ درصد از آراء در جایگاه دوم بعد از «فرانسوا فیون» با ۴۴.۱ درصد از آراء قرار گرفت.

در دور دوم انتخابات مقدماتی درون حزبی جناح راست و میانه، «فرانسوا فیون»، رقیب الن ژوپه، و از منتقدان سیاست غرب در سوریه همانگونه که انتظار می‌رفت، بررقیب خود آلن ژوپه پیروز شد و این چنین رسماً به نامزدی این جناح و بویژه نامزد حزب جمهوری خواهان در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۱۷ فرانسه برگزیده شد.

گفتنی است رقابت ریاست جمهوری سال ۲۰۱۷ فرانسه در دو مرحله انجام می شود که مرحله نخست ۲۳ آوریل و مرحله دوم ۷ می خواهد بود. در رقابت نهایی ماه می تنها دو نامزد حضور خواهند داشت که محتمل ترین ترکیب رقابتی آنها یکی از سه گزینه راست میانه-راست افراطی، راست میانه-سوسیالیست و در نهایت سوسیالیست-راست افراطی خواهد بود که طبق پیش بینی ها اگر شرایط تغییر نکند، از این سه مورد، گزینه اول به واقعیت نزدیک تر است.

از آنجا که حزب سوسیالیست حاکم به رهبری فرانسوا اولاند، رئیس‌جمهور کنونی، از محبوبیت کمی برخوردار است، شانس پیروزی نامزد جمهوری‌خواهان در انتخابات آتی بالاست.

با توجه به احتمال اندک راهیابی اولاند رئیس جمهور فعلی فرانسه به دور دوم در انتخابات ریاست جمهوری، فرانسوا فیون رقیب اصلی خانم مارین لوپن رهبر حزب دست راستی افراطی فرانسه موسوم به "جبهه ملی" به شمار می آید.

فرانسوا فیون طی چهار دهه فعالیت در عرصه سیاست فرانسه، با در اختیار گرفتن مقام‌های مختلف، از شهرداری، ریاست شورای استان، عضویت در مجلس ملّی و مجلس سنا و نیز مقام وزارت و نخست وزیری و حتی ریاست مشترک یکی از احزاب اصلی فرانسه، تقریبا پا بر تمامی پله‌های ترقی به جز مقام ریاست جمهوری فرانسه، نهاده است.

پیروزی فرانسوا فیّون درانتخابات مقدماتی راست و میانه فرانسه از همان دور نخست شگفتی‌آور بود.نتایج دور نخست در حالی اعلام شد که برای سومین بار پس از «برگزیت» و انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۱۶ آمریکا، شاهد تفاوت چشمگیر میان نظرسنجی های پیش از انتخابات و رای نهایی مردم بود.

وی که تا دو هفته پیش از برگزاری رای‌گیری بر اساس نظرسنجی‌ها بختی برای گذر به دور دوّم نداشت، بویژه با جلب آراء آن بخش از جریان راست که از نظر اجتماعی سنت گرا و محافظه کار و از نظر اقتصادی کاملاً لیبرال است، رقبای خود را به آسانی پشت سر گذاشت و در این کارزار از حمایت رای دهندگانی که خواستار جلوگیری از بازگشت نیکلا سارکوزی، رئیس جمهوری پیشین، به صحنۀ سیاست فرانسه بودند نیز بهره برد.

به غیر از مخالفت عمومی با تداوم حضور سارکوزی در صحنه انتخابات،عامل دیگری که به موفقیت فیون کمک کرد، شخصیت وی و البته برنامه اقتصادی وی بود.

فیون مانند سایر وابستگان حزب راست طرفدار اقتصاد بازار و تعدیل گسترده نیروی کار است. لذا در فرانسه وی را با «مارگارت تاچر» از نخست وزیران سابق انگلستان مقایسه می کنند. از سوی دیگر، بینش فرهنگی و اجتماعی وی نیز تا حد زیادی در انتخاب وی دخیل بوده است.

به عنوان مثال وی در مقام یک کاتولیک مذهبی از منتقدین سرسخت ازدواج همجنسگرایان است که در سال میلادی ۲۰۱۳ در فرانسه قانونی شد و اعتراضات مردمی شدیدی را به دنبال داشت که گاه دو تا سه میلیون معترض را به خیابان ها می کشید.

فیون برای رای دهندگانی که نظر مساعدی به این قانون نداشتند، گزینه مناسبی بود حال آنکه طبق نظرسنجی ها، ۷۵ درصد از مردم فرانسه دیگر تمایلی به تغییر این قانون ندارند. فرانسوا فیون اینک پرچمدار جناح راست و بویژه نامزد رسمی حزب «جمهوری خواهان»، یکی از سه نیروی سیاسی پر قدرت در این کشور، است که پس از شکست نیکلا سارکوزی از فرانسوا هولاند در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۱۲، در صدد بازگشت به عرصه قدرت است.

با پیروزی فرانسوا فیّون، بخش سنتی و کاتولیک جناح راست بر گرایش میانه رو، لائیک و گشوده به تحولات اجتماعی آن فائق امده است. ظهور این بخش از راست سنتی که کارشناسان تاریخ سیاسی فرانسه از آن با عنوان «راست میراث بان» یاد می‌کنند، هر چند در سه سال اخیر با حضور پر سر و صدا در فضای اجتماعی وعمومی غافلگیر کننده بود، امّا در واقع یک تحول کُند امّا عمیق جامعه فرانسه را باز می تابد.

این بخش از راست، خود را «حافظ مشروع میراث اقتصادی، سیاسی و فرهنگی» فرانسه می‌داند و تحولات اجتماعی سالهای اخیر را تهدیدی برای آیندۀ این کشور تلقی می‌کند. از نظر آنان بنیان جامعۀ فرانسه بر پایۀ فرهنگ مسیحی و لیبرال گذاشته شده است.

فرانسوا فیّون در برنامه و مواضع خود، سخنگویی این جریان را بر عهده گرفته است. این پیروزی تحول ایدئولوژیک جناح راست و جایگاه آنرا در چشم‌انداز سیاسی فرانسه نیز دچار تغییر و تحول می کند.

فیون که اصلاح‌گری اقتصادی محسوب می‌شود، در جریان کارزار خود وعده داد که با دستگاه بوروکراسی در فرانسه مقابله کند و ضمن ترمیم بودجه دولت دست به اصلاحات و اقدامات لازم برای احیای بازار کار در این کشور بزند.

فرانسوا فیّون از این پس مبارزات خود را در چشم انداز انتخابات ریاست جمهوری آغاز خواهد کرد. وی شماری از رقبای خود را از حال می شناسد. مارین لوپِن، رهبر حزب راست افراطیِ «جبهۀ ملّی» یکی از جدّی ترین آنهاست. نامزد رسمی حزب سوسیالیست در انتخابات مقدماتی این حزب در روزهای ۲۲ و ۲۹ ژانویۀ سال آینده برگزیده خواهد شد.

در صورت پیروزی فیون، فرانسه سومین کشوری خواهد بود که پس از خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا و پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، شاهد قدرت گیری جریانات راست خواهد بود. شاید بتوان یکی از دلایل چرخش اروپا و بویژه فرانسویان به تفکرات راست را بحران اقتصادی، ضعف اتحادیه اروپا و بحران مهاجرت دانست.

نه تنها جامعه فرانسه بلکه تمام اروپا به سمت راست حرکت می کند و می توان از بین دلایل متعدد به سه مورد اصلی اشاره کرد. نخست آنکه بحران اقتصادی رایج از دهه ۷۰ به این سو کارد را به استخوان مردم رسانده است. در کشور بزرگی مثل فرانسه ۱۲ تا ۱۵ درصد مردم زیر خط فقر به سر می برند. بیش از پنج میلیون نفر از جمعیت فرانسه بیکار هستند.

این معضل در سراسر اروپا به استثنای آلمان وجود دارد. دوم آنکه معضل اقتصادی بر روی نقش اروپا در جهان تاثیر گذاشته است. اروپا دیگر قادر به ایفای نقش های عمده و مهم در عرصه جهانی نیست.

مردم تردید دارند که اتحادیه اروپا قادر به احیای نقش پر قدرت خود باشد. این دلیل دوم مبنایی برای سومین دلیل حرکت جوامع اروپایی به سمت راست در قالب مخالفت با جریان مهاجرت می شود چرا که تضعیف نقش اتحادیه اروپا مردم را به سمت تمایلات ملی گرایانه سوق می دهد و این معضل به قدری در یکی دو سال اخیر ریشه دوانده که بیم ان می رود که حتی احزاب راست افراطی نیز در برخی کشورها به قدرت برسند.

واقعیت ان است که مردم جوامع اروپایی، ضعف در مدیریت سیل مهاجرت را از ضعف و یا عدم تمایل دولت ها به مقابله با این معضل، ناشی می دانند. احزاب راست افراطی از این سطحی نگری مردم به نفع خود استفاده می کنند. در فرانسه نیز جبهه ملی با رویکرد راست افراطی در حال حاضر جزء جریان های اصلی سیاسی این کشور محسوب می شود که توانسته است درانتخابات محلی امسال 25 درصد آرا را به دست آورد.

بر اساس نظر سنجی‌ها ژان ماری لوپن رهبر این حزب یکی از دو کاندیدایی است که در انتخابات ریاست جمهوری سال 2017 به دور دوم راه پیدا می کند. خانم مارین لوپن، رهبر حزب راست افراطی "جبهه ملی" فرانسه، پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا را "پیروزی مردم بر نخبگان" توصیف و نسبت به حصول نتیجه مشابه در انتخابات ریاست جمهوری آینده فرانسه ابراز امیدواری کرده است.

روند تحولات و چشم‌اندازها به گونه‌ای است که مانوئل والس، نخست وزیر فرانسه اذعان کرد که مارین لوپن، رهبر حزب راستگرای جبهه ملی فرانسه در انتخابات سال آینده این کشور شانس پیروزی دارد.

والس یکی از دلایل افزایش میزان شانس مارین لوپن برای پیروزی در انتخابات سال ۲۰۱۷ را پیروزی غیر منتظره دونالد ترامپ نامزد جمهوریخواهان، در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا دانسته و اعلام داشته که پیروزی احتمالی مارین لوپن در انتخابات آتی ریاست جمهوری فرانسه، "توازن سیاسی در این کشور را کاملا برهم خواهد زد".

با وجود این، یکی از دلایل اهمیت این انتخابات ان بود که رای دهندگان حزبی می دانستند که هر کسی در این انتخابات برنده شود، در گام نخست به دور دوم انتخابات ریاست جمهوری می رود و هر کسی از راست یا سوسیالیست ها به دور دوم برود، بر مارین لوپن پیروز می شود چرا که رهبر حزب راست افراطی در رقابت پایانی هیچ متحد دیگری نخواهد داشت و نهایتا به آراء احتمالی وی که حدود ۲۸ درصد است، پنج درصد اضافه خواهد شد. در دور دوم، رای دهندگان میانه، راست یا چپ (صرف نظر از گرایش حزبی خود) به نامزدی رای میدهند که ضد لوپن باشد.

فیّون از معدود سیاستمدارانی ست که از حاکمیت هرچه بیشتر برای فرانسه سخن می گوید و این می‌تواند یکی از دلایل گرایش راستِ حاکمیت طلب، مثل برخی چهره های جبهه ملی به گفتمان فرانسوا فیّون باشد.

برنامه های اصلی فیون در سیاست خارجی، اقتصاد و مسائل اجتماعی با همقطارانش متفاوت است. این تفاوت باعث شده تا او را «رادیکال» ترین و «محافظه‌کار» ترین نامزد رقابت ها بنامند.

راهکار او برای مبارزه با داعش، نزدیک شدن به روسیه و ایران و نیز فاصله گرفتن با عربستان سعودی است. فیون ِ لیبرال می‌خواهد ساعت کار فرانسوی ها را به ۳۹ ساعت و نیز سن بازنشستگی را به ۶۵ سال افزایش دهد. همه این اقدامات برای «کاهش بدهی و کسری بودجه» فرانسه است.

در عرصه سیاست خارجی، پیش بینی می شود فرانسوا فیون سیاست فرانسه را در قبال روسیه، ایران و سوریه دگرگون سازد. فیون تقریبا از دوستان «ولادیمیر پوتین» رئیس جمهوری روسیه محسوب می شود. وی معتقد است که اگر فرانسه سیاست خارجی خود را بر مبنای تنش با روسیه چه در موضوع اوکراین و چه در موضوع سوریه بنا کند، هیچ سودی نخواهد برد.

این رویکرد نزدیکی و همکاری بیشتر با روسیه در همان سمت و سویی قرار دارد که مورد تایید ترامپ نیز هست. اما در مورد ایران، موضع وی با ترامپ یکسان نیست. فیون به صراحت اعلام کرده است که ایران کشور بزرگی است و بدون همکاری با آن قادر به حل مسائل منطقه نخواهیم بود.

از نظر وی عاقلانه نیست که فرانسه کشوری مثل ایران را از مناسبات منطقه ای کنار گذاشته و در عوض با کشورهای حامی تروریسم دوستی کند و در این موارد، بیاناتی را اظهار کرده که هیچ نامزد دیگری اعم از راست میانه یا چپ به زبان نیاورده است. وی در سیاست خارجی خود (در مقایسه با لوپن) واقع گرا است و از تعامل با همه کشورهای تاثیرگذار در منطقه سخن می گوید. لذا به نظر می رسد در صورت پیروزی فیون سیاست فرانسه در قبال ایران تغییر خواهد کرد.

رویکرد ایجابی فیون در قبال ایران می تواند با هزینه و به ضرر کشورهای عربی حوزه خلیج فارس تمام شود. او یک گولیست است و همانند ژنرال دوگل از مفهوم حاکمیت ملی در معنای کلاسیک آن دفاع می کند.

شاید بتوان مواضع فرانسوا فیّون در سیاست خارجی را برخاسته از نگاه ویژه ی وی به جایگاه تمدن ها، استقلال و حاکمیت ملی فرانسه، ضرورت اتحاد در اروپا و همچنین واقع گرایی او دانست.

او در مبارزات مقدماتی، با بیان اینکه جنگ افروزی آمریکایی ها در خاورمیانه نتیجه ای جز بی ثباتی در این منطقه نداشته است، انتخاب رئیس جمهور جدید آمریکا را فرصت و در عین حال تهدیدی برای اروپا و بخصوص فرانسه می داند. فیّون بدنبال یافتن توازن در روابط با ایالات متحده آمریکاست.

او تعامل با روسیه را، بعنوان کشوری بزرگ و مؤثر در خاورمیانه، ضروری قلمداد می کند. به عقیده ی فیّون حل بحران سوریه بدون همکاری نزدیک با پوتین و ایران ممکن نخواهد بود. او حتی پیشنهاد بازگشایی سفارتخانه فرانسه در دمشق، برای پیگیری مذاکرات با بشار اسد را مطرح نموده است. گفتنی است که آن سفارتخانه در سال 2012 به علت وجود تهدیدات جدی برای دیپلمات های فرانسه و به دستور نخست وزیر وقت، فیّون بسته شد.

او همچنین بدنبال فاصله گرفتن فرانسه از عربستان سعودی است زیرا به عقیده ی او، باور های سلفی و وهابی و نیز حمایت های مالی سعودی ها عامل مهمی در شکل گیری و تقویت « توتالیتاریسم اسلامی » به شمار می اید.

او در مقام نخست وزیرِ نیکولا سارکوزی، نتوانست از حمله نظامی به لیبی جلوگیری کند و برخلاف میل باطنی خود از آن حمله حمایت نمود. عقیده ی سارکوزی به حمله نظامی با مشاوره ی نویسنده سرشناس فرانسوی، برنار هانری-لِوی به تصمیمی کلان بدل شد و آلن ژوپه، وزیر امور خارجه نیز با این تصمیم کاملا موافق بود.

اما فرانسوا فیّون پس از پایان مسئولیت خود، به شدت از مداخله جویی فرانسه و بریتانیا در لیبی انتقاد کرد. به اعتقاد او، «وقتی حکومتی را نابود می‌کنیم، هرج و مرج بوجود می آوریم».

در زمینه روابط اروپایی، فیّون از حامیان رابطه ای مستحکم میان فرانسه و آلمان است. به باور او مادامی که این رابطه مخدوش یا سست باشد، اتحادیه اروپا پیشرفت نخواهد کرد. او همچنین نهاد های این اتحادیه را مختل و نیازمند بازسازی می داند.

با عنایت به اینکه فیون خواستار تقویت روابط فرانسه با روسیه و ایران و نیز مذاکره با دولت سوریه تحت رهبری «بشار اسد» است، به نظر می رسد که قدرت گیری این سیاستمدار راستگرای فرانسوی بتواند هوای تازه ای به حیات سیاسی فرانسه ببخشد.

دکتر محمدرضا دهشیری - دانشیار علوم سیاسی دانشکده روابط بین‎الملل

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها