بهنظر میرسد فعالیت اقتصادی و همچنین صحبتهای انتخاباتی ترامپ، وی را در مقام ریاست جمهوری قرار داد.
ترامپ در رقابتهای انتخاباتی از وضعیت موجود انتقاد میکرد و رقیب انتخاباتی خود را زاده والاستریتی مینامید که جنبشی علیه آن به راه افتاده بود. ترامپ در صحبتهای انتخاباتی خود از معترضان حمایت میکرد.
وی والاستریت را باعث طمعورزی میداند و حباب را در آن یک رویکرد اصلی تلقی میکند که موجب ایجاد نابرابری و ایجاد فقر در کشور آمریکاست. یکی از شعارهای حکومت آمریکا این بوده که اقتصاد آمریکا باید به سمت واقعیات اقتصادی حرکت کند، اما سودجویی برخی افراد باعث شده تا شکاف طبقاتی و نابرابری اجتماعی و فقر و بیکاری زیاد شود.
اوباما زمانی که دولت را از بوش تحویل گرفت، بدهی این کشور 10 تریلیون دلار بود، اما اکنون این میزان صد درصد افزایش یافته است و ترامپ نیز از این بخش استفاده انتخاباتی به نفع خود کرد. انتقاد به هزینههای نظامی آمریکا و گرایش اقتصاد آمریکا از تولید به واردات از برخی کشورها باعث شد تا نظر برخی از مردم نسبت به بهبود اوضاع این کشور تغییر کند و ترامپ در فهرست نهایی رأیدهندگان قرار بگیرد.
آمریکا در دهههای اخیر خود را به یک کشور فرصتهای برابر معروف کرد، اما اکنون این موضوع در حد یک شعار مانده است. بازگشت به آمریکای رویایی و ایجاد کشوری با عنوان فرصتهای برابر، شعار انتخاباتی ترامپ بود که توانست نظر مردم را نسبت به خود جلب کند.
برخی رأیدهندگان به ترامپ، جوانانی هستند که نیاز به اشتغال دارند و از آنجا که وی سرمایهدار و فعال بخش مسکن است، وعده داده که میتواند مشکلات را حل کند. «آمریکا را باید از نو ساخت و اقتصاد ویرانشده را ترمیم کرد» از جمله شعارهای مورد حمایت مردمی ترامپ بود، اما شواهد نشان میدهد که همه روسای جمهور این کشور قبل از انتخابات، وعدههای فراوانی میدهند، اما با نگاهی به کارنامه روسای جمهور قبلی میتوان دریافت که تغییرات زیادی در انتظار اقتصاد آمریکا نخواهد بود.
دکتر وحید شقاقی شهری - کارشناس اقتصادی
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد