مثلث دانایی

علم و شیوه کشف واقعیت‌ها

سال‌ها قبل نوشته‌ای می‌خواندم از مرحوم کارل ساگان. او یکی از بزرگ‌ترین مروجان علم قرن گذشته بود. کسی که با برنامه‌های تلویزیونی و رادیویی و کتاب‌‌هاو مقالاتش خیلی‌ها را به دنیای علم علاقه‌مند کرد. در نوشته مورد نظر که در آن، او تلاش داشت نشان دهد آیا ما آدم‌ها می‌توانیم دنیا را بشناسیم، در همان خطوط نخست نوشته بود: علم بیشتر از آن که بدنه دانایی باشد، شیوه کشف دانستنی‌های عالم است. به عبارتی او تلاش کرد در همان ابتدای متنش، خط قرمزش را در دنیای علم نمایش دهد. این که دانستنی‌ها و نتایج، علم نیستند‌ بلکه آن چیزی که علم است، شیوه‌ای است که براساس آن می‌توانیم آن داده‌ها را کسب و تحلیل کنیم.
کد خبر: ۹۶۶۲۸۵
علم و شیوه کشف واقعیت‌ها

هفته‌ای که در آن قرار داریم، هفته‌ای است که روز جهانی علم در آن قرار دارد، جشنواره علم و عامه برگزار شده است و جایزه ترویج علم اهدا می‌شود، اما واقعا ما می‌دانیم علم چیست و برای چه آن را ترویج می‌کنیم؟ آیا علم را برابر با همان چیزی که ساگان می‌گفت می‌شناسیم؟ اگر این گونه باشد (که باید باشد) پس چرا هنوز قهرمان‌سازی‌های تاریخی و افتخارآفرینی‌های نادرست را می‌پرورانیم؟ شاید انتظار نداشتید در این متن کوتاه چنین آغاز تند و تیزی را شاهد باشید، اما متاسفانه گاه حقایق تا همین حد بی‌پیرایه باید عنوان شوند.

مثلا وقتی چارطاقی‌های متعدد و متنوع را بناهایی تقویمی می‌نامیم یا مثلا در مراکز علمی‌مان (از موزه علوممان تا آسمان‌نمایمان و حتی بررسی‌های دانشگاهی‌مان) از پیل‌های اشکانی می‌نویسیم و افتخار تاریخی چند صد یا چند هزار ساله می‌آفرینیم، بی‌آن که به شواهد تاریخی نگاهی بایسته داشته باشیم، آن گاه خطاهای علمی فراوانی را گرد خود می‌آفرینیم که گریز از آن برایمان بسیار پیچیده و گاه ناممکن می‌شود.

این مثال‌ها که مشتی است نمونه خروار، وجوه مشترکی دارند. آنها «خود بسنده» هستند؛ یعنی برای تایید فرضشان (مثلا این فرض که یک کوزه سفالی کوچک که با قیر پوشانده شده و درونش آهن و مس وجود دارد، یک پیل است که در بغداد یافت شده و پیل اشکانی است) به چیزی بجز فرض‌های خودِ ناظر/ پژوهشگر متکی نیستند. آنها به پژوهش‌های متعدد علمی، شواهد باستان‌شناختی و نیز اسناد مکتوب تاریخی متکی نیستند.

از سوی دیگر این نوع بررسی‌ها و کشفیات قهرمان‌پرورانه و غرورانگیز، بشدت به عارضه پیش‌فرض‌انگاری دچار هستند. به عبارتی در این بررسی‌ها، تنها شواهدی مورد توجه قرار می‌گیرند که در اثبات پیش‌فرض اولیه کارآمد باشند و باقی نظرات و حدس‌ها و شواهد عملا دچار بی‌مهری قرار می‌گیرند. آنها از گردونه حدسیات و مشاهدات حذف می‌شوند تا پیش‌فرض اولیه دچار خدشه نشود. با این نوع بررسی‌ها، تاریخی نادرست برای علم و فناوری این کشور ساخته می‌شود که نمی‌توان به آنها افتخار کرد.

ولی بدتر از آن، این که با جا افتادنِ این گزاره‌های افتخارآمیز، فرصت پژوهش‌های صحیح می‌سوزد و از آن بدتر این که الگویی ناصواب از پژوهش در اختیار جوانان و پژوهشگران آتی کشور قرار می‌گیرد. علم بیشتر از هر چیزی، شیوه کشف واقعیت‌ها و حقایق است. این شیوه را خدشه‌دار نکنیم.

دکتر محمدرضا نوروزی

میکروبیولوژیست و مروج علم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۱
الیاس دریابانی
-
۰۷:۳۰ - ۱۳۹۵/۰۸/۱۹
۰
۰
در دورانی كه غربی ها سعی دارند اختراعات ساده ای همچون گیره كاغذ را هم به نام خود ثبت كنند و كشور های دیگر را تحقیر كنند این
" خودزنی" به ظاهر علمی هم به نوبه خود جالب بود

نیازمندی ها