«از شما بهعنوان یک مادر درخواست میکنم، صدای رنج این کودکان بیپناه و مراتب درخواست ما را به گوش رئیس محترم جمهور برسانید و برای حل مشکلات موجود به میدان بیایید. تردید نداشته باشید که در این مسیر، حمایت بیشائبه جمع زیادی از هنرمندان بزرگ کشورم و روزنامهنگاران را خواهید داشت.» هنوز جوهر نامه مهناز افشار، بازیگر سینما خطاب به شهیندخت مولاوردی، معاون رئیسجمهور در امور زنان و خانواده، خشک نشده بود که خبر شکنجه شدن ستایش سه ساله در رفسنجان توسط ناپدری معتادش در صدر اخبار قرار گرفت؛ سه سال زندگی که اسمش را حداقل برای ستایش نمیشود زندگی گذاشت؛ ستایشهایی که متاسفانه کم هم نیستند و روز به روز بیشتر میشوند. کودکانی که بدنهای نحیفشان پر از آثار سوختگی با سیگار و سیخ داغ است. دست و پاهایی دارند با آثار متعدد شکستگی که توسط والدین معتاد در بدنشان ایجاد شده است. کودکانی با زندگیای از بدو تولد پر رنج که اگر مورد توجه جدیتر و بیشتر قرار نگیرد، زودتر از آنچه تصور شود، با یک ضربه به سر تمام میشود. مگر نبود نیلوفر دو ساله که پیش از رسیدن به بیمارستان در مشهد بر اثر شدت جراحات جان باخت یا طاهای شش ساله که بر اثر خونریزی مغزی در مشهد، همین آبان ماه جان خود را از دست داد یا هستی چهار ماهه که بعد از این که توسط پدر معتادش پرت شد، در بیمارستان با مرگ دست و پنجه نرم میکند؟ کم نیست از این دست پروندهها و کودکآزاریها که در کمال تعجب، بیشتر آنها توسط بستگان نزدیک و محارم صورت میگیرد؛ از آزار روانی تا کتک و تنبیه؛ از سوزاندن با سیگار تا آزار و اذیت جسمی و روحی که آمار بالایی هم دارد. یک جستوجوی ساده لازم است تا بتوان به عمق فاجعهای که زیر پوست شهرهای ایران در حال رخ دادن است، پی برد.
براساس آنچه در خبرها آمده، حجم زیادی از آزارهای جسمی کودکان در خانواده اتفاق میافتد و این درصد بالایی است. قسمت تکاندهندهتر ماجرا، این است که بیشتر این آزارها از جانب افراد نزدیک به کودک و محارمش بر او تحمیل میشود. حسام فیروزی، رواندرمانگر کودک، نوجوان و خانواده و عضو انجمن روانشناسی ایران در این باره گفته است؛ متأسفانه برای پدر و مادرشدن، هیچ آموزشی وجود ندارد. جای این مورد، خیلی خالی است. قرار است انسانی تربیت شود، با میلیاردها دکمه که پدر و مادر ندانسته آنها را میزنند و آسیب زیادی به کودکان وارد میکنند. هر چند از سال 81، کودکآزاری جرم عمومی تلقی شده و نیاز به شاکی خصوصی ندارد، اما همچنان قوانین مربوط به کودکآزاری نواقصی دارد. مونیکا نادی، حقوقدان، در این باره میگوید: مهمترین انتقادی که به قانون وارد است، این است که جرایم و مجازاتهایی که در این قانون پیشبینی شده با هم تناسب ندارد، به این صورت که مجازاتهای کمی تعیین شده و بسیاری از آنها هم ممکن است مورد تخفیف قرار بگیرد. بنابراین مجرم مجازات متناسبی ندارد و ممکن است باز هم به این کار دست بزند.
1. کودک آزاری جسمی
هر گونه آسیب جسمی غیرتصادفی را حتی اگر آسیبرسان، مراقبتکننده از کودک بوده و قصد آسیب رساندن به کودک را نداشته باشد، شامل میشود.کتک زدن، شلاق زدن، مشت زدن، سیلی زدن، هلدادن، تکان دادن، لگد زدن، پرت کردن، نیشگون گرفتن، خفه کردن، گاز گرفتن، مو کندن، سوزاندن با اشیای داغ، آب جوش یا سیگار از انواع آزارهای جسمی است.
2. کودک آزاری جنسی
هر گونه عمل جنسی بین یک بزرگسال و یک کودک با نیت لذت جنسی، کودک آزاری جنسی گفته میشود. انواع آزار جنسی عبارتند از: کودک را در معرض روابط یا تصاویر جنسی بزرگسال قرار دادن، شوخی کردن یا تعریف جوکهای جنسی برای کودک یا در حضور کودک، هرگونه تجاوز به حریم خصوصی کودک شامل اجبار کودک به برهنه شدن یا مشاهده کودک در حمام و دستشویی، اغوا کردن کودک در استفاده از هرزهنگاری و سایتهای جنسی اینترنت، قرار دادن کودک در معرض فیلم ها، مجلات و محتوای جنسی، استفاده از کودک در تهیه فیلمها و مجلات هرزهنگاری و وادار کردن کودک به فحشا.
3. کودک آزاری عاطفی
هر گونه نگرش یا رفتاری که سلامت روانی یا رشد اجتماعی کودک را به مخاطره اندازد. انواع آزار عاطفی، غفلت، بیتوجهی یا طرد کردن کودک، کمبود محبت جسمانی مثل در آغوش گرفتن، داد و فریاد کردن، تهدید یا ترساندن کودک، مقایسه کودک با سایرین، تحقیر کودک، سرزنش کودک، تشویق و تقویت نکردن کودک یا نگفتن دوستت دارم و زندانی کردن یا بستن کودک است.
4. کودک آزاری غفلت
فراهم نکردن نیازهای اولیه کودک را شامل میشود. این غفلت میتواند جسمانی، تحصیلی و عاطفی باشد. غفلت جسمانی، فراهم نکردن نیازهای جسمانی کودک است. انواع غفلت جسمانی شامل تغذیه و منزل نامناسب، لباس نامناسب با سن و فصل، نداشتن نظارت، اخراج از منزل یا نپذیرفتن مجدد کودکی که فرار کرده و بیتوجهی یا تاخیر در مراقبتهای پزشکی است.
غفلت تحصیلی، بیتوجهی به ثبتنام کودک در مدرسه یا فراهم نکردن امکانات آموزشی و بیتوجهی به غیبتهای بیش از اندازه کودک از مدرسه است.
غفلت عاطفی، کمبود حمایت عاطفی و ابراز عشق است. انواع غفلت عاطفی، بیتوجهی به نیازهای عاطفی کودک مانند نیاز به محبت، فراهمنکردن و بیتوجهی به مراقبتهای روانشناسانه، اعمال خشونتهای خانگی در حضور کودک از جمله همسر آزاری، استفاده از الکل و مواد مخدر در حضور کودک یا اجازه به کودک در استفاده از این مواد را شامل میشود.
مریم آقایی
جامجم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد