به گزارش جام جم آنلاین ، در زمان پخش مسابقه لیلا رجبی در رقابت های المپیک از تلویزیون ، مهاجر شجاعی که به عنوان کارشناس به یک برنامه رفته بود پس از عملکرد ضعیف رجبی روی آنتن زنده گفت که به نظر می رسد لیلا رجبی غیرت بیشتری لازم دارد. همین جمله توفانی را رقم زد. حالا همه مدافع لیلایی شده بودند که سال ها پیش با یک ایرانی به نام پیمان ازدواج کرد، از بلاروس به ایران آمد و برای ایران در مسابقات مختلف به میدان رفت و حتی نامش را هم تغییر داد. موجی از توهین و ناسزا به سمت مهاجر شجاعی روانه شد و جوی به شدت منفی علیه او به وجود آمد.
اما او هر چند روی حرفش هنوز هست ولی این را هم به شدت تکذیب می کند که در مورد لیلا رجبی کلمه بی غیرت را به کار برده است.
او در گفت و گو با جام جم آنلاین از آن ماجرا و بازخوردهای پس از آن می گوید. گزیده صحبت های وی در ادامه می آید:
رجبی یک ماه هم در بوشهر دوام نیاورد
ما یک ضرب المثل خیلی خوب داریم. همیشه می گویند واقعیت تلخ است. طاقت شنیدن واقعیت ها را نداریم. از روزی شروع کنیم که لیلا رجبی به ایران آمد یعنی سال 2006 که من در بازی های آسیایی موفق به کسب مدال شدم. حالا اینجا قانونی وجود دارد. اگر ورزشکاری از یک کشور دیگر بخواهد تابعیت کشور دیگری را بگیرد تا چهار سال نباید برای تابعیت جدیدش در مسابقات بین المللی به میدان برود مگر آنگه کشوری که قبلا تابعیتش را داشته یک رضایت نامه بدهد. به همین دلیل فدراسیون دوومیدانی ایران کادویی به من داد تا به عنوان نماینده ایران این کادو را به رییس فدراسیون دوومیدانی بلاروس بدهیم و رضایتنامه لیلا رجبی را بگیریم. بعد از آن هم من تا یکی دو سال ایشان را ندیدم. البته به خوبی می دانم رجبی و البته برخی ورزشکاران دوومیدانی کار علیرغم مستنداتی که وجود داشت مدام می گفتند که هیچ هزینه ای برای ما نشده است و جالب اینجا بود که افراد منصفی پیدا می شدند که می گفتند چرا کسی نیست جلوی ادعاهای این ورزشکاران را بگیرد؟ ببینید، الان مدام می گویند لیلا رجبی در بوشهر زندگی می کند در صورتی که این خانم یک ماه هم نتوانست در این شهر زندگی کند. او به تهران آمد و نزدیک مجموعه آفتاب انقلاب برای او خانه ای اجاره شد تا بتواند به تمریناتش بدون مشکلی ادامه بدهد. او و همسرش آنجا مستقر شدند. این خانم همه چیز داشت، از محل سکونت خوب گرفته تا حقوق و مزایا. چون خانم رجبی از کشور دیگری تابعیت ایران را گرفته بود برای اینکه او را به دلیل این کار تشویق کنند دو سه برابر دیگر دونده های دختر ایران به او بها می دادند و امکانات برایش در نظر می گرفتند. این به نظر من درست نیست. حالا همسر این خانم (پیمان رجبی) بعد از المپیک گفت که هزینه پراید برای ما کرده اند و حالا انتظار لامبورگینی دارند! من شاهد هستم که چه هزینه هایی برای این خانم شده و چه پاداش هایی گرفته است. سال گذشته که سرپرست دبیری فدراسیون دوومیدانی بودم شاهد این بودم که پیمان رجبی به عنوان مربی همسرش با او کار می کرد. در صورتی که پیمان خودش دونده 100 متر بوده و تخصصی در پرتاب وزنه (رشته لیلا رجبی) ندارد. او الان هم مربی فیتنس یک باشگاه است. او تخصصی در رابطه با پرتاب ها ندارد. نظر من و بقیه اهالی دو و میدانی این است که ایشان اصلا شرایط و صلاحیت مربی بودن برای یک پرتابگر را نداشت. حالا بماند ایشان را برای چه انتخاب کردند.
پول ندهید مسابقات آسیایی نمی روم!
قرار بود لیلا رجبی به مسابقات آسیایی برود. این خانم قبل از رقابت ها به فدراسیون آمد و چند فاکتور مختلف ارائه داد و گفت اگر اینها را پرداخت نکنید در رقابت ها شرکت نمی کنم. چند شاهد هستند که بر حرف من صحه بگذارند. مصاحبه های دیگر هم از ایشان هست که ادعاهای عجیبی دارد. ایشان در یکی از مصاحبه های اخیرش گفته که من خسته شدم و دیگر نمی توانم بجنگم. خب حالا حرف من این است، جوانان کشور ما هشت سال جنگیدند و جان دادند حالا این خانم چه ادعای برای جنگیدن با مشکلات دارد؟ اصلا صحبت های ایشان ضد و نقیض است. از یک طرف می گوید من به عشق مردم ایران آمدم و به کمبود منابع مالی کاری ندارم و از طرف دیگر توقعات زیادی دارد. اگر ورزشکاری واقعا عاشق کشورش باشد جانش را هم می دهد تا مردم کشورش را خوشحال کند. با این ادبیات صحبت کردن و به زبان آوردن این ادعاها توهین به شعور مردم ایران است. به هر حال فدراسیون فاکتورهای این خانم را پرداخت کرد تا او به مسابقات آسیایی برود. خیلی جالب است که یک هفته دیگر آمد و گفت من آسیب دیده ام و اصلا نمی خواهم به مسابقات آسیایی بروم! بعدازظهر همان روز به من گفتند که ایشان در حال تمرین کردند هستند و اصلا خودم رفتم و تمریناتش را دیدم. حتی به ایشان گفتم شما که 18 متر پرتاب می کنید چطور مصدوم هستید؟ بماند که همان مسابقات آسیایی بسیار معتبر بود و ورزشکاران ما باید در چنین مسابقاتی حد نصاب های لازم برای ورودی رقابت های دیگر را به دست بیاورند. به هر حال یک جای کار می لنگید که به نظر من بیشتر باید روی آن کنکاش و مطالعه می شد. رجبی ورودی رقابت های جهانی را در هر حال به دست آورد و فدراسیون نیز به همین دلیل پاداش ها و مزایایی را برای این ورزشکار و حتی همسرش در نظر گرفت. خانم رجبی اصرار داشت که همسر من حتما باید در کنارم در رقابت های جهانی باشد و فدراسیون هم برای اینکه تمام بهانه ها از بین برود همسر ایشان را به همراه وی به جهانی اعزام کرد. خانم رجبی در آن رقابت ها نتیجه بسیار بدی گرفت و اصلا با مسابقات قزاقستان پرتاب وی یک متر فاصله داشت. دوباره همه ما سکوت کردیم. ولی از همان زمان محکم روی این نظر خودم ایستادم که پیمان رجبی نمی تواند مربی خوبی برای همسرش باشد. یک سری برنامه ها به خود رجبی دادیم. از او خواستیم به اردوی بلاروس برود و یک مربی هم برای خودش انتخاب کند چون همسرش نمی تواند او را مربی گری کند.
اسناد حقوق پرداختی به رجبی موجود است
احساس می کنم لیلا رجبی برای اینکه رزومه همسرش به عنوان یک مربی قوی تر شود و موقعیت شغلی اش را از دست ندهد حاضر به اعزام به اردوی بلاروس نشد تا مجبور نشود برای خودش مربی جدید انتخاب کند. برای اینکه حقوق هم از دست نرود حاضر نشدند مربی جدید برای خودشان پیدا کنند. جالب است الان می گویند فدراسیون برای ما هیچ هزینه ای نکرده است. ببیند اصلا ما اسناد پرداخت این حقوق ها را در دست داریم. جالب تر این است که می گویند در سال 95 ما هیچ دریافتی از فدراسیون دوومیدانی نداشتیم، حالا سوال من این است که این دریافت های پنج، شش و هفت میلیون تومان چه بوده است؟ اینها پول بوده است دیگر! به هر حال جو بدی به وجود آوردند.
هنوز روی حرفم هستم
آن روز در همان برنامه تلویزیونی من گفتم کمی غیرت بیشتر لازم است. هنوز هم روی حرفم هستم. بیایند فیلم پرتاب های این خانم را بگذارند و فیلم عملکرد دیگر ورزشکاران را هم نگاه کنند. ببینم همه موافق هستند این خانم با جان و دل وزنه پرتاب کرد؟ البته انتظاری هم از لیلا رجبی نمی رفت که بتواند به فینال برسد چون از نظر رکوردی در آن سطح نبود اما به هر حال انتظار می رفت که ایشان حداقل 17 یا 17 و نیم متر بیاندازد نه اینکه کارش را با 16 متر تمام کند. پس از آن جو بسیار بدی ایجاد شد. خود پیمان رجبی آمد گفت که به همسر من گفته اند بی غیرت. من هرگز نگفتم لیلا رجبی بی غیرت است. فیلمش هم که هست و همه شنیدند من در آن برنامه چه گفتم. شما از هر وکیل حقوقی بپرسید حق را به من می دهد که چنین چیزی نگفتم. کلمه «بی غیرت» را پیمان رجبی به همسرش منتسب کرد. به خاطر اینکه موج سواری کند و به شهرت برسد. جالب است که من در بروجرد به بانک رفته بود که یکی از متصدیان بانک به من گفت چرا آن حرف را زده ام. من هم به ایشان گفتم شما شنیدی که من آن حرف را بزنم؟ بعد اصلا فیلم را به آن متصدی بانک نشان دادم و به من گفت که شما اصلا چیزی نگفته ای. جالب اینجاست که رسانه ها هم آمدند تیتر زدند توهین احسان مهاجر شجاعی به لیلا رجبی. من کجا توهین کردم؟ من دلم برای این مملکت می سوزد.من عاشق ایرانم هستم. نمی توانم که بدون دلیل تعریف و تمجید کنم. از یک طرف بیایم ادعا کنم من عاشق ایرانم و از طرف دیگر بیایم بگویم چون به من پول نمی دهید در مسابقات شرکت نمی کنم؟ من در سال 2003 بیست ساله بودم رفتم رقابت های جهانی و در اوج بودم. همان سال می توانستم تابعیت قطر و یا آمریکا را بگیرم اما چنین کاری نکردم چون برای کشورم ارزش زیادی قائل بودم. به کشورم عرق دارم. وقتی کشورم را رها کنم و به جای دیگری بروم مطمئن باشید آنجا را هم دوست نخواهم داشت. انتظار می رود مردم ما با درایت بیشتری به قضایا نگاه کنند. من سزاوار این نبودم که تا این اندازه ناسزا بشنوم. حتی در صفحات مجازی صفحاتی برای ناسزا گویی به من شکل گرفت. باز هم می گویم، من به این خانم بی غیرت نگفتم. بی غیرت چیزی بود که پیمان به همسرش منتسب کرد. حتی اگر من چنین چیزی گفته باشم او نباید این موضوع را مطرح می کرد. اگر کسی به خانواده من چیزی بگوید ، من اگر غیرت داشته باشم نباید برای مظلوم نمایی آن را به مردم بازتاب بدهم.
شهرت کاذب برای آقا و خانم رجبی
انگار ما هیچ پولی به لیلا رجبی نداده ایم و او هم پشت سر هم برای ما مدال آورده است. بروید شرایط دوومیدانی کاران پرافتخاری مثل مریم طوسی و سپیده توکلی را ببینید. اصلا برویم سراغ رشته دیگر. کیمیا علیزاده که در المپیک برنز گرفت مگر چقدر برایش هزینه شد؟ او با پای لنگان حریفش را شکست داد و مدال گرفت. او واقعا با غیرت جنگید چون ایرانی است. خون ایرانی در رگ داشتن یک چیز دیگر است. بهداد سلیمی با زانوی عمل کرده می آید می رود زیر وزنه 250 کیلویی.
به این اتفاق (ماجرای کلمه بی غیرت)، جهت داده شد. برای اینکه ضعف ها پوشش داده بشود. بخش دیگری از ماجرا برای شکل گرفتن یک شهرت کاذب برای این خانم و آقا بود. خیلی از مسئولان می گویند این حرف تو درست بود اما نباید در آن برنامه مطرح می شد. حالا من می گویم چرا نباید مطرح می شد. خیلی چیزهای دیگر هم باید گفته می شده و نشده. از جمله اینکه از المپیک 2012 تا المپیک 2016 برای احسان حدادی سه میلیارد بیشتر هزینه شد. همین آقا الان می آید می گوید من مربی نداشتم، حالا سوال من این است پس فاکتورهایی که برای مربی ایشان صادر شده پس چه بوده؟ در ماه چهار الی چهار و پانصد دلار هزینه مربی و ماساژور یک مربی می شود آنوقت می آید می گوید فدراسیون برای من هزینه نکرده است! این اتفاقات تقصیر سیستم ورزش ماست که اینگونه ورزشکاران را درست مدیریت نمی کند. خانم لیلا رجبی در این چند ماه صد و بیست ، سی میلیون در این چند ماه اخیر پاداش گرفته است. برای دختران خودمان (طوسی، فصیحی، توکلی و ....) اگر هزینه کنیم بیشتر جواب می گیریم. اینها واقعا عاشق ایران هستند و شایستگی های خود را قبلا با کسب مدال در سطح آسیا و رکوردهای فوق العاده نشان داده اند. کدامشان گفته اند اگر پول ندهید مسابقه نمی دهیم؟! اینها آمدند گفتند فدراسیون به ما پول نمی دهد اما به عشق ایران می دویم و مسابقه می دهیم. این دخترها ایرانی هستند و به عشق ایران می دوند. رجبی چند برابر دخترهای دیگر برای ورزش کشور هزینه دارد.
ورزش ما به جای خوبی نمی رود
دو سال پیش گفتم هر ورزشکاری سقفی دارد و نباید خودمان را گول بزنیم. این را در دوران اوج حدادی گفتم. باید برای ورزشکاران ما پشتوانه سازی شود. اینطور نباشد که هزینه میلیارد برای یک ورزشکار شود و نتواند در دومین المپیک خودش مدال بگیرد. ما باید به سمت پشتوانه سازی برویم. تا الان هر پیش بینی انجام دادم درست از آب درآمده است. قول می دهم اگر روی بخش بانوان به اندازه آقایان سرمایه گذاری کنند شش سال دیگر دختران دوومیدانی کار ایران بیشتر از مردان در رقابت های بین المللی مدال می گیرند. ورزشکار دختری داشتیم که ماهیانه 200 هزار تومان حقوقش بود و در کمتر از چهار ما رکورد خودش را یک متر بهبود داد. من همیشه واقعیت ها را می گویم و نمی ترسم. دوست دارم مردم هم روشن شوند. تعریف و تمجید چیزی را درست نمی کند و با انتقاد می شود راه را باز کرد. ورزش ما به جای خوبی نمی رود.
هیلدا حسینی خواه / جام جم آنلاین
بازگشت ترامپ به کاخ سفید چه تاثیری بر سیاستهای آمریکا در قبال ایران دارد؟
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
رضا جباری: درگفتوگو با «جام جم»:
بهتاش فریبا در گفتوگو با جامجم:
نمونه ای از حرف های بی ربط آقای دكتر! احسان مهاجرشجاعی ! :
"ایشان در یكی از مصاحبه های اخیرش گفته كه من خسته شدم و دیگر نمی توانم بجنگم. خب حالا حرف من این است، جوانان كشور ما هشت سال جنگیدند و جان دادند حالا این خانم چه ادعای برای جنگیدن با مشكلات دارد؟ " . آقای مهاجرشجاعی مشكلات روبروی لیلا رجبی كجا و رزمندگانمان كجا !!
مرد باشید و برای توجیه اشتباه خود از خون شهدا و رزمندگان هزینه نكنید . ارزش خون آن ها بالاتر از این حرف هاست كه برای موضوعات اینچنینی آن را بیان كنید .
نمونه ای دیگر از سخنان پر بار آقای دكتر :
ً"من در سال 2003 بیست ساله بودم رفتم رقابت های جهانی و در اوج بودم. همان سال می توانستم تابعیت قطر و یا آمریكا را بگیرم اما چنین كاری نكردم چون برای كشورم ارزش زیادی قائل بودم."
منت گذاشتی برادر كه ماندی ، خوب حالا كه اینقدر ناراحتی كه داغش روی دلت مانده كه بعد 14 سال بیان می كنی می رفتی .
سراسر این مصاحبه پراز حرف های نامربوط و توهین به شعور مخاطب و مردم است خانم هیلدا حسینی خواه (تهیه كننده گزارش ) .
خدا عاقبت همه را به خیر كند
جام جم چاپ كن لطفا