در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد؛
ندا به خاطر اتفاقی که دو سال پیش افتاد، هنوز هم ناراحت است و با اینکه سعی کرده همه چیز را فراموش کند، اما نتوانسته با خودش کنار بیاید و برای اینکه مطمئن شود شوهرش دوباره خیانت نمیکند، تمام رفت و آمد و کارها و تماسهایش را چک میکند؛ اتفاقی که باعث شد ندا به دادگاه خانواده بیاید، برمیگردد به دو سال و نیم پیش. به یک روز قشنگ بهاری که ندا از خواب بلند شد تا برای سروش صبحانه درست کند، اما صدای آمدن پیامکی به گوشی همسرش، حس کنجکاویاش را تحریک کرد تا بداند چه کسی اول صبح برای او پیام فرستاده است. گوشی را به آرامی از روی میز برداشت و به آشپزخانه رفت و پیامک را باز کرد. پیام دختردایی همسرش بود. ندا میگوید: «چند بار پیامش را خواندم، اما چیز مشکوکی پیدا نکردم. نه ابراز علاقهای بود ونه حرفی که نشان دهد چیزی بین آن دو است. گوشی را دوباره برگرداندم سرجایش. با اینکه مسالهای نبود، اما نمیدانم چرا خیالم راحت نشد و برای همین رفتم سراغ ایمیلش. شوهرم رمزش را به من داده بود. دو پیام جدید داشت که وقتی دومی را باز کردم، خشکم زد. چتهایشان را هم نگاه کردم. با هم شیطنت کرده بودند. از حرفهای دخترداییاش معلوم بود که به شوهرم علاقه دارد، همسرم نیز تلاش کرده بود تا هر طور شده از او اعتراف بگیرد که دوستش دارد. دیدن این خیانت ضربه خیلی بدی به من زد و تا مدتها با هم دعوا داشتیم. سروش برای اینکه روی خیانتش سرپوش بگذارد، گفت پروانه عقدهای است و چون من تو را خواستم، نمیتواند خوشبختیات را ببیند، برای همین سراغم آمده است. درست دو سال و نیم طول کشید تا به زندگی عادی برگردم؛ آن هم نه به تنهایی بلکه با کمک روانشناس و روانپزشک و مصرف انواع و اقسام داروهای اعصاب. بعد از آن همه جار و جنجالی که پشت سر گذاشتیم، شوهرم قول داد که دیگر اشتباهش را تکرار نکند. جالب اینکه به خاطر اشتباهی که کرد، بیشتر از قبل به من محبت کرد تا عذاب وجدان نگیرد و روی کارش، سرپوش بگذارد.»
تا مدتی همه چیز آرام بود و مشکلی وجود نداشت. سروش هم برای اینکه ندا دست از چک کردنش بردارد، سعی میکرد کاری نکند که او حساس شود. پیامک که برایش میآمد، بعد از خواندنش سریع پاکش میکرد تا دوباره سوءتفاهمی بین او و همسرش پیش نیاید، اما همین کار ندا را بدتر حساس کرده و فکر میکند دوباره پای زنی در میان است که شوهرش پیامکها را پاک میکند. ندا ادامه میدهد: «تازگیها حس خیلی بدی پیدا کردهام و از اینکه دوباره همان قضیه تکرار شود، وحشت زیادی دارم. یک ماهی است به خاطر این قضیه و پاک کردن پیامکهایش دوباره به مشکل برخوردهایم. هر موقع صدای پیامکش میآید، قلبم از جا کنده میشود. با اینکه میدانستم به سروش برمیخورد و ناراحت میشود، به او گفتم اگر پیامکی برایش آمد، قبل از پاک کردن، به من هم نشان دهد. از آن موقع پیامکها را من هم میبینم.
اگر چیزی در پیامهایش نیست و مشکلی ندارند، دلیلی ندارد پاکشان کند. روانی نیستم که گیر بیخودی بدهم. به خاطر همین مساله مدتی است که با او بداخلاقی میکنم. برنامههای مجازیاش را هم چک کردم، اما چیزی پیدا نکردهام. ساعات ورود و خروجش به محل کارش را میدانم. با کمی تاخیر سر کار میرود و میآید. یک بار به شوخی گفت تا کی میخواهی مثل بازرسان انرژی اتمی دم به دقیقه چکم کنی؟
راستش را بخواهید خیلی دوست دارم، طوری که نفهمد هر روز کنترلش کنم، اما حیف که امکانش برایم وجود ندارد، وگرنه این کار را انجام میدادم. هرچند اگر بتوانم هم میترسم با آن روبهرو شوم. چون اگر بفهمم کاری کرده، حالم بد میشود و آن موقع خودم هم نخواهم شوهرم بفهمد، رفتارم همه چیز را لو میدهد. به خدا من چیزی برایش کم نمیگذارم. تعریف از خودم نیست، اما در کدبانویی حرف ندارم، آشپزیام عالی است، شوهرداری را خوب بلدم، همیشه هم به خودم میرسم تا سراغ زنان دیگر نرود. این را هم خوب میدانم که چک کردن گوشی و رفت و آمد و وارد شدن به حریم خصوصی شوهرم کار درستی نیست، اما شما بگویید که راه درست چیست؟ چکار کنم که آن اتفاق ترسناک دوباره در زندگیام نیفتد. کمی که دیر به خانه میآید یا آرام با گوشی صحبت میکند، ناراحت میشوم و به شوهرم شک میکنم و گوشیاش را زیر و رو میکنم.»
زن جوان ادامه میدهد: «چند روز پیش دیدم به خواهرش گله میکرد و میگفت که چکش میکنم و از دستم عاصی شده است. من فقط دنبال این هستم که قلبم را آرام کنم تا راحت زندگی کنم. تمام حرفم این است که دیگر آن اتفاق وحشتناک دوباره تکرار نشود. راهش را نمیدانم. الان از لحاظ روحی و روانی خیلی زیر فشار هستم و از اینکه شوهرم را از دست بدهم، خیلی میترسم. راهنماییام کنید و بگویید چطور بفهمم رابطه جدیدی با کسی دارد یا نه؟ مشکل اینجاست که من اعتمادم را به او از دست دادهام و برای همین همیشه در حال چک کردنش هستم. الان هم میداند او را چک میکنم، اما تحمل میکند و اعتراضی نمیکند. خودش خوب میداند که باعث و بانی این وضعیت خودش است. الان شش ماهه باردارم و در این مدت آنقدر غصه خوردهام که حد و حساب ندارد.»
لیلا حسین زاده
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد؛
جام جم آنلاین گزارش میدهد
جام جم آنلاین گزارش میدهد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد؛
یک فعال سیاسی:
یک نماینده مجلس:
در گفتوگوی «جامجم» با استاد حوزه و مبلغ بینالملل بررسی شد
گفتوگو با موسی اکبری،درخصوص تشکیل کمپین«سرزمین من»وساخت و مرمت۵۰خانه در منطقه زنده جان