به گزارش جام جم آنلاین ، دقایقی بعد خود را به محل جنایت رساندم. ماموران کلانتری، کارآگاهان جنایی همراه تیم بررسی صحنه جرم و امدادگران اورژانس در آنجا حاضر شدند.
اهالی در آنجا تجمع کرده بودند. خودم را به سمت عکاسی رساندم. دستورات لازم را دادم و اجساد دو قربانی جنایت به پزشکیقانونی و مرد زخمی نیز به کمک امدادگران اورژانس به بیمارستان منتقل شد.
مرد عکاس زخمی بود
زمانی که محل را بررسی کردم، دیدم بیشاز هفت پوکه در آن حوالی افتاده است که تعداد گلوله های شلیک شده را نشان میداد. تحقیقات مقدماتی مشخص کرد، یکی از اجساد متعلق به زن عکاسی بوده که همراه شوهرش در مغازه عکاسی کار میکردند. اما جسد دیگر که در کنار یک خودروی سمند افتاده بود، ناشناس بود. اهالی او را نمیشناختند و میگفتند مرد زخمی، صاحب عکاسی و شوهر یکی از مقتولان است.
همراه ماموران داخل عکاسی را بررسی کردیم که معلوم شد وسیلهای از آنجا سرقت نشده است. بررسی های اولیه نشان میداد که مرد غریبه ضارب بوده و ابتدا به این زوج شلیک کرده و بعد از آن با همان اسلحه به زندگی اش پایان داده است.
همسایهها از روز جنایت گفتند
از همسایهها تحقیق کردیم که کسی به درستی ضارب را نمیشناخت تا اینکه در ادامه جستوجوها متوجه شدیم که فردی به عنوان کارآموز در این عکاسی کار میکرده که در جریان این تیراندازی ترسیده و برای این که در این حادثه به قتل نرسد، فرار کرده و خودش را نجات داده است. همان جا دستور دادم تا این فرد را شناسایی و تحقیق از او آغاز شود. دستور پلمب عکاسی را هم صادر کردم. مجروح حادثه به هوش نیامده بود تا از او تحقیق کنیم.
کارآموز عکاسی شاهد جنایت
روز بعد ماموران موفق شدند کارآموز را پیدا کنند. او به پلیس آگاهی فراخوانده شد و مورد تحقیق قرارگرفت. این شاهد زنده در بازجوییها به پلیس گفت: ضارب را نمیشناختم. روز حادثه من و زوج عکاس در مغازه بودیم. حوالی عصر مرد غریبه به آنجا آمد و با زوج جوان مشغول صحبت شد. از طرز صحبتشان مشخص بود همدیگر را میشناسند. مرد غریبه مدام به آنها میگفت باید به وی پول بدهند و به اختلاف حساب مالیشان پایان دهند که این زوج میگفتند ما به تو بدهکار نیستیم و بهتر است پیش از آن که به پلیس زنگ بزنیم و تو را تحویل دهیم از عکاسی خارج شوی. آن مرد خارج شد، اما دقایقی بعد دوباره بازگشت. این بار سرتا پایش پر از خشم بود، زوج عکاس را تهدید کرد. ناگهان آن مرد به سمت خودروی سمندش رفت و از داخل آن سلاحی را برداشت و به سمت زوج عکاس آمد. آنها از مرد مسلح خواستندکه دست از این رفتارش بردارد. اما او انگار چیزی نمیشنید. بعد شروع به تیراندازی هوایی کرد. زن و مرد فرار کردند. مرد جوان توانست پشت خودرویی قرار بگیرد اما همسرش موفق نشد. مرد مسلح به سمت این زن چند تیرشلیک کرده و او را از پای درآورد. زن جوان غرق در خون کف خیابان افتاد. شوهرش از پشت خودرو بیرون آمد تا او را نجات دهد که مرد خشمگین گلولهای به سمت او شلیک کرد. او نیز غرق در خون کف خیابان افتاد. خیلی ترسیده بودم. مرد فریاد میزد، من این دو نفر را کشتم. بعد سلاح را به سمت خودش گرفت و شلیک کرد.
در ادامه تحقیقات، خانواده ضارب را شناسایی کردیم که آنها هم اعلام کردند از انگیزه این جنایت بیخبر هستند.
نجات معجزهآسای مرد عکاس
چند روز بعد از این جنایت، مرد عکاس که در جدال با مرگ بود با تلاش پزشکان بیمارستان نجات یافت و زنده ماند.
ماموران با حضور در بیمارستان به تحقیق از وی پرداختندکه مرد مجروح گفت: من و همسرم ضارب را میشناختیم. او روز حادثه به مغازه ما آمد و مدعی شد به او بدهکاریم. او درخواست 10 میلیون تومان کرد. هرچه به او گفتم ما بدهی نداریم قبول نمیکرد. یک بار او را از مغازه بیرون کردم، اما بعد از چند دقیقه دوباره بازگشت و ادعای خودش را تکرار کرد. انگار متوجه نمیشد که ما چه میگوییم. آخر سر هم این جنایت را رقم زد.
اسماعیل برجسته - بازپرس دادسرای عمومی و انقلاب شهرستان شهریار
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
ابراهیم قاسمپور در گفتوگو با جامجم مطرح کرد؛
ضرورت اصلاح سهمیههای کنکور در گفتوگوی «جامجم»با دبیر کمیسیون آموزش دیدبان شفافیت و عدالت