جام جم آنلاین - اولین بار در المپیک 1908 بود که ورزشکاران به صورت منظم در مراسم رژه افتتاحیه شرکت کردند. البته پیش از آن هم چنین مراسمی در المپیک انجام شده بود. حتی در اولین دوره المپیک و در سال 1896 قهرمانان شرکت کننده در بازی های المپیک آتن در روز آخر در استادیوم رژه رفتند اما تا نیمه دوم قرن بیستم مراسم رژه به صورتی کاملا رسمی برگزار می شد؛ درست مثل رژه سربازان در میادین جنگ. به همین خاطر کشورهای مختلف تلاش می کردند با تمرین کافی رژه منظمی در روز آغاز و پایان مسابقات انجام دهند اما از سال 1964 و به پیشنهاد یک دانشجوی ژاپنی قرار شد که در روز پایان مسابقات دیگر خبری از رژه منظم روز آغاز نباشد و ورزشکاران کشورهای مختلف بدون هیچ نظم و ترتیب خاصی و به شکلی کاملا دوستانه در کنار یکدیگر در استادیوم اصلی بازیکنان حضور پیدا کنند. استادیومی که محل افتخارآفرینی اکثر آنها در بازی های المپیک بوده است.
حتی امروز وقتی به رژه روز آغازین مسابقات نگاه می کنیم دیگر خبری از رژه های جنگی نیست و ورزشکاران به شکلی دوستانه در استادیوم اصلی حضور پیدا می کنند. نکته جالب این است که شرایط کاروان ایران همواره با سایر کاروان های دیگر کشورهای دنیا تفاوت دارد. در شرایطی که به هنگام برگزاری بازی های پارالمپیک تمامی کاروان ایران با یک پرواز راهی محل برگزاری مسابقات می شوند و همگی در روز آغاز در مراسم رژه حضور دارند، اما مسوولان ورزش ایران هرگز برای بازی های آسیایی و بازی های المپیک چنین کاری نمی کنند و در شرایطی که مسوولان ورزش کشورمان از روز آغاز تا پایان مسابقات در محل برگزاری مسابقات حضوری بی ثمر دارند، اما ورزشکاران در کمترین زمان ممکن به آغاز مسابقات راهی محل برگزاری مسابقه می شوند و بلافاصله بعد از پایان رقابت های خود به کشور باز می گردند.
آخرین شاهکار کاروان شکست خورده ایران در بازی های المپیک ریو صحبت های مسوولان این کاروان است که اعلام کردند حضور ورزشکاران در مراسم روز پایانی المپیک ضرورتی ندارد و به همین جهت هیچ یک از ورزشکاران ایران در این مراسم حضور نخواهند داشت. در حالی که برافراشته شدن پرچم ایران توسط یکی از ورزشکاران درست به اندازه برافراشته شدن پرچم کشورمان در روز آغاز مسابقات اهمیت دارد. ورزشکاران کشورمان باید همگی در روز پایانی در استادیوم محل برگزاری مسابقات حاضر باشند تا از نزدیک ببیند رقابت ها تمام شده و ورزشکاران کلیه کشورها بدون توجه به شرایط مسابقات چند روز قبل اکنون به صورت کاملا دوستانه در کنار هم به شادی می پردازند؛ شادی برگزاری رقابت های بزرگ که اکنون تمام شده است.
اما وقتی مسوولان ورزش معتقدند حد و لیاقت های ورزش ما همین اندازه است، طبعا از آنها نمی توان انتظاری بیش از این داشت. برای مسوولان ورزش کشورمان مهم تر از هرچیز رفتن به سفر است و گرفتن حق ماموریت برای روزهایی که در شهر محل برگزاری مسابقات حضور داشتند. در پایان کار هم می توان تمامی شکست ها را به توطئه داوران و ضدیت آنها با ورزشکاران ایرانی مرتبط کرد. در حالی که هرکس که در روز پایانی در مراسم اختتامیه المپیک حضور داشته باشد متوجه می شود علی رغم تمامی آلودگی هایی که بر جهان امروز ورزش حاکم است هنوز هم خیلی چیزها دوستانه است و هنوز هم روح المپیک سبب دوستی ورزشکارانی می شود که بدون ناامیدی از شکست در جشن پایانی مسابقات شرکت دارند و پرچم ها و دیگر یادگاری کشور خود را به ورزشکاران کشورهای مختلف می دهند اما مسوولان ورزش ما توجهی به این واقعیات ندارند و ورزش برای آنها تنها وسیله ای برای تبلیغات است. در این میان لطمه را تنها ورزشکاران بی گناهی می خورند که مدتها بدون مربی رها می شوند؛ یا آن هایی که سرانجام ناچار به جلای وطن شده و برای دیگر کشورها نبرد می کنند.
مهدی زارعی
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
ولی كو گوش شنوا!