محیط بان اما مظلوم است و مهجور؛ و به اندازه اهمیت و ارزشی که وجودش برای این سرزمین دارد، نه در جایگاه بایسته خود قرار گرفته و نه حمایتی از او صورت می گیرد؛ گرچه یک برگ از دفتر تقویم این کشور نیز به نامش رقم خورده است؛ 24 مرداد که البته بهانه ای شد تا به سراغ یکی از آنها؛ یعنی محمد پاپری زارعی برویم؛ محیط بان 33 ساله ای که با تحصیلات، تخصص و نگاه ویژه خود، زندگی در طبیعت بوشهر و حفاظت از آن را برگزیده و کار خود را نه وظیفه که عشقبازی و جانبازی در راه طبیعت وطن می داند.
از چه سالی لباس محیطبانی به تن کردید و اکنون حفاظت از چه منطقهای را بهعهده دارید؟
سال 86 به عنوان محیطبان وارد اداره محیطزیست استان بوشهر شدم و اکنون نیز با عنوان شغلی، محیطدار یکم و به صورت پیمانی در منطقه حفاظت شده و تالابی حله در کناره خلیجفارس مشغول فعالیت هستم.
عنوان محیطدار یکم در چارت محیطبانی در چه جایگاه و ردهای قرار میگیرد؟
محیطبانان براساس دستورالعمل خدمتی یگان، درجاتی دارند شامل کمکمحیطبان، محیطبان سوم، محیطبان دوم، محیطبان یکم، سرمحیطبان، محیطدار سوم، محیطدار دوم، محیطدار اول، افسر محیطدار سوم، افسر محیطدار دوم، افسر محیطدار اول و در آخر، ارشد محیطدار که آخرین درجه و بالاترین رتبه محیطبانی است که البته به صورت عام به تمام پرسنل یگان حفاظت محیطزیست محیطبان گفته میشود.
این درجات بر چه اساسی به محیطبانان اعطا میشود و اینکه شما محیطدار اول هستید، چه امتیاز خاص مادی یا معنوی برای شما به همراه دارد؟
درجات مختلف محیطبانی براساس میزان تحصیلات سوابق کاری و آموزشهایی که هر فرد در زمینه حفاظت از محیطزیست دیده است، به وی داده میشود و معمولا هر چهار سال ارتقای رتبه صورت میگیرد. متاسفانه این درجات توفیر خاصی در حقوق و شرایط یک محیطبان ندارد.
میتوانم بدانم چقدر حقوق میگیرید؟
ماهانه یک میلیون و 650 هزار تومان بدون اضافه کار و پاداش.
و یک محیطبان تازه کار چقدر حقوق میگیرد؟
یک میلیون تا یک میلیون و صد هزار تومان.
تا آنجا که میدانم، محیطبانی کاری سخت و پرخطر است و به نظر این میزان حقوق، نمیتواند دستمزد واقعی یک محیطبان باشد، گرچه شاید این ضعف در مزایای جانبی همچون اضافه کار و پاداش جبران شود، این تصور درست ا ست؟
نه اتفاقا این تصور کاملا نادرست است. برای درک بهتر لازم است توضیحی بدم: یک محیطبان یا در اداره فعالیت میکند یا در پاسگاه (بیرون از اداره و در محدوده مناطق چهارگانه محیطزیست). محیطبانانی که در ادارهها خدمت میکنند، طبق قانون خدمات کشوری، 176 ساعت در ماه کار میکنند و براساس آن حقوق میگیرند و در ازای هر ماموریت خارج از اداره، یک حق ماموریت میگیرند، اما محیطبانی که در پاسگاه مشغول فعالیت است، به صورت شبانهروزی کار میکند که شامل 18 شبانهروز کار در ماه و 12 شبانهروز استراحت است، اما 18 شبانهروز کار و حضور در محل خدمت و طبیعت، شامل 432 ساعت کار میشود، یعنی بیشتر از دو برابر ساعت کار مصوب قانون خدمات کشوری و 256 ساعت اضافهکاری. در مقابل چنین اضافهکاری به محیطبان پرداخت نمیشود، زیرا سقف اضافهکار تعیین شده برای نیروهای محیطبان، 60 ساعت است که همان نیز طبق خواست و سلیقه رئیس اداره به محیطبانان (اعم از محیطبان اداره یا پاسگاه) پرداخت میشود.
و شما جزو دسته دوم یعنی محیطبانان حاضر در پاسگاه هستید با 432 ساعت کار در ماه. شرایط سخت کار در پاسگاه بدون اضافه کار واقعی، باعث نمیشود که محیطبانان بخواهند محل خدمت خود را در اداره بگذرانند و محیط طبیعی با همه مخاطراتش را تنها بگذارند؟
اتفاقا چنین روندی ایجاد شده بود، اما از سال گذشته بازگشت محیطبانان به اداره (در قالب کارشناس) رسما ممنوع شد تا جلوی این روند گرفته شود که البته این چاره کار نیست؛ اینکه محیطبان به اجبار در شرایط سخت کاری قرار گیرد، بدون هیچ مزایایی که حتی حقش است. محیطبان سختی کار نمیخواهد، حداقل حقوق و اضافه کار خودش را پرداخت کنند.
گفتید که شرایط سخت کار و نبود حقوق و اضافه کار مناسب گاهی باعث میشود برخی محیطبانان خدمت در اداره را به خدمت در پاسگاه و دل طبیعت ترجیح دهند. چرا چنین اتفاقی میافتد، مگر یک محیطبان پیش از انتخاب شغلش نمیداند که وارد چه حیطه کاری شده است؟
محیطبانی عشق میخواهد؛ عشق به وطن، به طبیعت و مردم، و بسیاری از محیطبانان با همین عشق، لباس محیطبانی بر تن میکنند و به خاطر همین با این شرایط سخت و حداقلی کنار آمده و دم نمیزنند، اما خب برخی هم به اجبار و صرفا به خاطر داشتن شغل به این کار روی آوردهاند که مطمئنا این افراد آسیبهای روحی زیادتری میبینند.
شما محیطبان پاسگاه و منطقه حفاظت شده حله هستید و همانطور که گفتید 18 شبانهروز در ماه کار میکنید. در این مدت چند بار نزد خانه و خانواده میروید؟
ما پس از 9 شبانهروز کار، شش شبانهروز برای استراحت به خانه میرویم و دوباره 9 شبانهروز کار و شش روز دیگر استراحت. یک روز کاریمان نیز به این صورت میگذرد که دو نوبت در روز؛ یک نوبت صبح تا پیش از گرمای غیرقابل تحمل ظهر و نوبت دوم عصرهنگام تا پیش از غروب آفتاب برای حفاظت و مراقبت به منطقه حفاظت شده میرویم و در تمام شبانهروز نیز در آمادهباش کامل به سر میبریم.
سختیها و مشکلاتی که یک محیطبان مشغول در یک پاسگاه با آن درگیر است، شامل چه مواردی میشود؟
مشکلات ما گستره وسیعی از نبود امکانات و تجهیزات مورد نیاز محیطبانی را شامل میشود تا سختی تردد در مناطق صعبالعبور، حضور در شرایط آب و هوایی بسیار سرد زمستان و بسیار گرم تابستان، تشنگی، خطرات درگیری با شکارچیان متخلف و حتی تهدید توسط آنان (که گاهی شامل تهدید خانواده محیطبان هم میشود)، گزیدگی توسط حشرات و سرانجام دوری از خانواده و دلتنگیهای مربوط به آن.
برخی از این مشکلات و کمبودها پیش از این نیز توسط محیطبانان رسانهای شده است، اما در مورد خطر گزیدگی توسط حشرات بیشتر توضیح میدهید؟
همین منطقه محل خدمت بنده، یعنی منطقه حفاظت شده حله، یک منطقه تالابی است که علاوه بر اینکه زیستگاه پرندگان مهاجر، بومی و حیات وحش است، زیستگاه جانورانی همچون مار، عقرب و رتیل هم هست که گشتزنی در منطقه را سختتر میکنند. از این گذشته این جانوران برای خلاصی از گرمای طاقتفرسای جنوب به مناطق سرد و دارای سایه مثل پاسگاه هجوم میآورند، به طوری که گاهی شاهد رژه آنها روی سقف و دیوار پاسگاه و درو دیوار دستشویی هستیم. نیش این حشرات هم کشنده است، با این حال هیچگونه پادزهر و جعبه کمکهای اولیه برای مقابله با زهر آنان در پاسگاه تدارک دیده نشده و از آنجا که درمانگاه روستا هم شبهنگام تعطیل است، در صورت گزش در شب باید سریع خود را به شهر در فاصله 45 دقیقهای از پاسگاه برسانیم که در صورت هرگونه مانع در مسیر انتقال به مراکز درمانی شهر و نرسیدن بموقع، خطر و حتی مرگ محیطبان را تهدید میکند.
آیا تهیه پادزهر و جعبه کمکهای اولیه برای پاسگاه و محیطبان، اعتبار و هزینه زیادی میخواهد که مدیران مربوط در اداره محیطزیست استان آن را فراهم نکردهاند؟
نه به هیچ عنوان. مشکل اینجاست که آنان هیچ درکی از این شرایط سخت کاری ندارند و به همین دلیل به تجهیز پاسگاه و محیطبانان توجهی نمیکنند، درحالی که وجود یک جعبه کمکهای اولیه در پاسگاه و حتی در کوله پشتی محیطبان جزو ضروریترین و مهمترین امکاناتی است که باید برای او فراهم کرد.
این شرایط سخت کار برای خانوادهتان نگرانکننده نیست؟
به هر حال خانوادهها بویژه همسران محیطبانان، نگرانیهای زیادی از این بابت دارند و میدانند که ما هر زمان از خانه خارج میشویم، برگشتمان با خداست و این نگرانی تا برگشت دوباره ما به منزل همراه آنان است.
البته درخصوص خود من شرایط کمی متفاوت است و از آنجا که همسرم کارمند اداره محیطزیست بوشهر است، مثل خودم عاشق طبیعت بوده و شرایط کاری مرا هم بهتر درک میکند و با آن کنار میآید.
تحصیلات شما بسیار متفاوت از شغلتان است؟ چطور میشود که یک تحصیلکرده آیتی به محیطبانی روی میآورد؟
درواقع من تحصیلاتم را پس از استخدام در محیطزیست و فعالیت در حرفه محیطبانی آغاز کردم و دلیل انتخاب این رشته هم داشتن نگاه و رویکرد جدید براساس فناوری روز به شغل محیطبانی بود که لازمه حفاظت بهتر و دقیقتر از محیطزیست است و امروزه حفاظت از عرصههای طبیعی در دنیا به مدد استفاده و کمک گرفتن از علم و فناوری روز محقق میشود که در کشور ما این جهتگیری در حال انجام است.
شما ظاهرا به فعالیت پرندهنگری هم مشغولید و در این زمینه عکاسی میکنید و در فضای مجازی هم حضور پررنگی دارید، دلیل خاصی دارد یا صرفا یک علاقه شخصی است؟
ببینید منطقه حله یک منطقه تالابی و زیستگاه انواع پرندگان است و من سالهاست که بر روی این پرندگان مطالعه میکنم که یکی از نتایج آن شناسایی و ثبت گونهای است به نام «چک اروپایی» که پس از 50 سال در این منطقه مشاهده شد و همچنین شناسایی و ثبت رفتار جنسی «سلیم خاکستری» برای اولین بار در کشور که هر دو شناسایی در سال 94 صورت گرفت. درواقع من در ساعات فراغت خود (یعنی همان 6 شبانهروز استراحت) روی پرندگان مطالعه و از آنان عکاسی میکنم و عکسها را در فضای مجازی به اشتراک میگذارم که این، هم به دلیل علاقه شخصی به طبیعت و پرندگان است و هم معتقدم بهترین راه حفاظت از طبیعت این است که مردم را به این طبیعت علاقهمند کنیم و یکی از راههای ایجاد این علاقهمندی، معرفی بیشتر و بهتر محیطزیست با تمام زیباییها، مزایا و ویژگیهایش به مردم از طرق مختلف از جمله نمایش همین تصاویر است. در همین راستا آموزش به علاقهمندان و سمنهای محیطزیست درحوزه طبیعت و پرندهشناسی نیز از دیگر برنامههایی است که آن را در ساعات غیراداری و به صورت رایگان انجام میدهم و معتقدم مردمی که عاشق و دوستدار طبیعت میشوند، خود به بهترین وجه ممکن از آن پاسداری خواهند کرد.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سیر تا پیاز حواشی کشتی در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با عباس جدیدی مطرح شد
حسن فضلا...، نماینده پارلمان لبنان در گفتوگو با جامجم:
دختر خانواده: اگر مادر نبود، پدرم فرهنگ جولایی نمیشد
درگفتوگو با رئیس دانشکده الهیات دانشگاه الزهرا ابعاد بیانات رهبر انقلاب درخصوص تقلید زنان از مجتهد زن را بررسی کردهایم
از خانم دكتر ابتكار انتخاب این مدیران بعید بود
خدا ازشون نگذره نمی دانند با چه سختی داریم زندگی می كنیم
با عرض خسته نباشید و خداقوت به جناب آقای پاپری بابت مصاحبه زیباتون،بنده از نزدیك شما رو زیارت نكردم اما جزو كسانی هستید كه با دانش ،آگاهی و فعالیت های رسانه ای خود بسیاری شما را می شناسند .من قبلا نیز مصاحبه های شما رو در رسانه ها مطالعه كرده ام و نكته قابل توجه در كار شما به عنوان یك عكاس حرفه ای و فعال محیط زیست این است كه حتی در ایام استراحت و خارج از زمان كاری نیز به این فعالیتها می پردازید .قطعا این موضوع نشان می دهد كه چقدر عاشق طبیعت و محیط زیست هستید ، كار سختی كه تنها از عهده یك عاشق طبیعت بر می آید مسایلی كه در این مصاحبه به آن پرداخته شده تماما به جا است و واقعا جای تأمل دارد و تنها بخشی از مشكلات محیطبانان است.شجاعت شما قابل تحسین است و در صنف محیطبانان به دلایل مختلف مشكلات از زبان خود محیطبانان كمتر بازگو می شود.