جام جم آنلاین گزارش میدهد
نقش و اهداف بازیهای المپیک در سیاست و تاثیر آن بر فرهنگ جهانی همچنین جهانیسازی فعالیتهای ورزشی محور اصلی گفتوگوی جام سیاست با دکتر عبدالحمید احمدی، معاون فرهنگی، آموزشی و پژوهش وزارت ورزش و جوانان شد. دکتر احمدی در این گفتوگو بر جامعیت و چند وجهی بودن ورزش تاکید کرده و به بررسی ابعاد اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی که از دل رویدادهای ورزشی بویژه المپیک بیرون میآید، میپردازد.
نقش بازیهای المپیک در سیاست و فرهنگ جهانی چیست؟
به طور کلی اگر به جامعیت موضوع ورزش اشاره کنیم، باید بگوییم امروز در دنیا، ورزش به عنوان یک پدیده چند بعدی ایفای نقش کرده و این تعریف ورزش را صرفا از تعاریف سرگرمی و اوقات فراغت خارج میکند زیرا ورزش امروز ابعاد گستردهتری پیدا کرده است. در زمینه اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی حتی در حوزههای صنعت و اشتغال ما به تاثیرگذاری پدیده ورزش میرسیم. رویدادهای ورزشی امروز به بزرگترین رویدادهای جهان تبدیل شده که همه جهان را تحتالشعاع خودش قرار میدهد. تحلیلی روی بازیهای المپیک لندن انجام شده بود که نشان داد ورزش در رسانهها در مدت برپایی المپیک و در میان موضوعات دیگر جهان در رتبه نخست قرار گرفته بود. در ورزش شرایط کاملا متفاوت به نسبت گذشته شده است و تاثیر اجتماعی، سیاسی و فرهنگی آن قابل انکار نیست. همزمان با رقابتهای ریو باز میبینیم شرایط چگونه است یعنی سیاسیترین سازمانهای بینالمللی مانند سازمانملل هم سعی میکند با توجه به کارکردهای ورزش از اهداف کلان خود استفاده کند. آنها خیلی عمیقتر میبینند که المپیک چقدر در صلح مهم است و چه نقشی در تعدیل و تلطیف کردن منازعات سیاسی دارد. این فضای المپیک خیلی برجسته است. وقتی یک رویداد بزرگی در یک کشور و در یک قاره برگزار میشود آن کشور و قاره را در مجموع تحتالشعاع قرار میدهد. به طور مثال آفریقای جنوبی زمانی که میزبان جامجهانی شد، فوتبال چه تاثیری بر اقتصاد این کشور گذاشت. یا جامجهانی در برزیل که بخش عمدهای از آمریکای لاتین را تشکیل میدهد چقدر به ثبات این کشور در ابعاد مختلف کمک میکند.
کل رویدادهای ورزشی و بخصوص رویدادهای بزرگ امروزه فقط در یک رویداد ورزشی خلاصه نمیشود بلکه چند وجهی هستند که همه وجوه در آن اهمیت پیدا میکند. البته رقابت، مدال و نتیجه هم مهم است که کشورها سعی میکنند قابلیتهای خودشان را از این طریق هم به نمایش بگذارند. برای کشورها مهم است در چه موقعیتی قرار بگیرند تا ورزش به ثبات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی آنها در جهت توسعه کمک کند.
دولتها و جهانیسازی چگونه بر فعالیتهای ورزشی تاثیر میگذارند؟
بحث نگاه دولتها به ورزش امروزه موضوع مهمی است. امروزه کشورهای مختلفی را میبینیم که از پدیده ورزش برای جهانی شدن خودشان چگونه استفاده میکنند. مثال بارز کشورهای شرق آسیا مانند؛ کره جنوبی، ژاپن و چین هستند. آنها با در نظر گرفتن برنامهای توسعهای، رویکرد خود را به ورزش نشان دادهاند یا میبینیم که قطر چگونه از پدیده ورزش، برای رشد شاخصهای اقتصادی استفاده میکند. کشورهایی که این مسیر را پیدا کردند حاضر نیستند از موقعیتهای ورزشی جدید بگذرند. اکنون رقابت بسیار فشردهای را در سطح میزبانی مسابقههای بزرگ شاهد هستیم. المپیک یک طرف، مسابقههای بینالمللی و جهانی مانند فوتبال در طرف دیگر. این نکته حاکی از این است دولتها برای توسعه و مطرح شدن کشورهای خودشان در جهان و شناساندن قابلیتهای کشورشان در سطح جهانی، چقدر به موضوع ورزش اهمیت میدهند.
شما شاهد هستید که کشورها از بحث میزبانی براحتی نمیگذرند و این مساله به سرمایهگذاریهای داخلی و خارجی و توسعه کشورها کمک میکند و آنها را در بازارهای جهانی قرار میدهد. وقتی میزبانی جامجهانی به قطر رسید، دیدید که چقدر چالش ایجاد شد که چرا میزبانی به قطر داده میشود. بدیهی است چنانچه قطر در قیاس با قدرتهای بزرگ بخواهد معتبرترین رویداد بینالمللی مثل میزبانی جام جهانی را کسب کند چقدر باید در زمینههای اقتصادی و سیاسی هزینه کند تا بتواند این میزبانی را به دست بیاورد. این رویکرد دولتها در حوزه ورزش بسیار قابل توجه است و ورزش از این جهت گرهگشای مسائل داخلی کشورها در ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی و سیاسی است و بازکننده مسیر کشورها برای جهانی شدن است برای اینکه در میان کشورهای توسعهیافته اسم و جایگاهشان مطرح شود.
آیا المپیک فقط یک رویداد ورزشی بینالمللی است یا نمونه خاصی از رقابتها به شمار میرود؟
المپیک یک رویداد چندوجهی ورزشی، فرهنگی و اقتصادی حتی سیاسی است. در بعد اقتصاد میبینیم چه ارقامی برای المپیک جابهجا میشود. همین پروسه آمادهسازی کشورها برای ورود به المپیک را نگاه کنید. تعداد بیشمار اعزامها و برنامههای تدارکاتی در بیش از 200 کشور جهان گردش اقتصادی عظیمی ایجاد میکند. تازه این برای کشورهاست تا سهمیه بگیرند. میزبانی از ده هزار ورزشکار و هزینه اقامت و جوانب برگزاری که این رویداد دارد. المپیک در حوزه توریسم ورزشی فرصتهای جدید اقتصادی ایجاد میکند. در حوزه رسانه میبینیم که رسانههای بینالمللی برای پوشش المپیک چه اقبالی دارند. از 1936 برلین تاکنون رقم پوشش تلویزیونی را بررسی کنیم میبینیم رشد پلکانی و تصاعدی قابل توجهی دارد. این رقم به چند میلیارد دلار رسیده، همین طور رقابت اسپانسرها و شرکتهای تبلیغاتی که از میدان المپیک در ابعاد اقتصادی آن استفاده میکنند. در کشور خودمان افکارعمومی در میان خیلی از موضوعات جامعه به موضوع المپیک توجه دارند. موضوع روز آنها رکوردشکنیها و نتایج ورزشکاران ایران میشود که اذهان را از خیلی از موضوعات دیگر جدا میکند. تاثیرگذاری دیگر این پدیده را باید در همبستگی ملی و همبستگی جهانی جستوجو کرد. در این چند روز زبان مردم کشورها زبان ورزش میشود و از طریق ورزش به هم نزدیک میشوند. المپیک قله رویدادهای ورزشی است. نابترین نتایج ورزشهای جهان در المپیک دیده میشود. رکورد المپیک در میان نابترین رکوردها در تاریخ ثبت میشود. همه این رویدادها سبب شده المپیک در بالای رویدادهای ورزشی دیگر قرار بگیرد.
ارتباط بین فعالیتهای ورزشی بینالمللی و سیاست چطور شناخته شده است؟
اکنون نمیشود برای ورزش مرز روشنی قائل شد. در دل فعالیتهای ورزشی حتما مسائل سیاسی دیده میشود. وقتی یک رقابت ورزشی حساس میان کشورها بویژه کشورهایی که دارای مواضع مشترک یا متفاوت هستند برگزار میشود، در روابط سیاسی تاثیرگذار است. ما خودمان به عنوان کشور سیاسی این شرایط را طی سه دهه گذشته حس کردهایم. در جامجهانی وقتی با آمریکا بازی کردیم این مسائل را لمس کردیم. ورزش تسهیلکننده برخی روابط سیاسی است. ممکن است با برخی کشورها نتوانیم رابطه برقرار کنیم، اما میدان ورزش میتواند از این خط قرمزها عبور کند و رابطه ورزشی برقرار شود. در جاهایی که سیاست کم میآورد ورزش میتواند جبرانکننده آن باشد و این ظرفیت ورزش را نشان میدهد.
چرا درگیری دولت در فعالیت ورزشی با هدف توسعه پایدار تبلیغ شده است؟
اگر منظور ما از توسعه پایدار یک توسعه همه جانبه رو به رشد و منطبق با چشم انداز باشد به نظر من ورزش میتواند ظرفیت خوبی در این زمینه ایجاد کند. منابع انسانی سالم و در واقع منابعی که قابلیت پیش بردن امور کشور را به سمت توسعه دارند، حائز اهمیت هستند. در جامعهای که مردمش خمود باشند و نشاط نداشته باشند و با مشکلات جسمی و روحی فراوان دست و پنجه نرم کنند هر چقدر حرف از توسعه زده شود اتفاقی نمیافتد زیرا بار اصلی توسعه بر دوش منابع انسانی سالم است. پدیده ورزش میتواند این مسیر و ظرفیت را برای ما ایجاد کند. ورزش تضمینکننده نیروی انسانی سالم در جامعه است. ورزش پایه اصلی کارهای زیربنایی و توسعهای است. لذا هر چقدر ما پول داشته باشیم و از ظرفیتهای مادی بهرهمند باشیم باید این قابلیتها توسط انسانهای سالم بکار گرفته شود. خوشبختانه کشور ما دارای ظرفیت جوان و نیروی انسانی تحصیلکرده است. ما باید بتوانیم از طریق سرمایهگذاری هر چه بیشتر مشارکت مردمی را در امر ورزش بالا ببریم. وقتی از جامعه انسانی پویا صحبت به میان میآید باید خیالمان از آموزش و پرورش راحت باشد که بالای 90 درصد دانشآموزان اهل ورزش باشند و فرهنگ ورزش را در وجود خودشان نهادینه کرده باشند اگر غیر از این باشد باید احساس خطر بکنیم. یا در آمارهای ورزش همگانی باید حتما بالای 50 تا 60 درصد را شاهد باشیم که الان در کشور اینگونه نیست. توسعه همگانی به ایجاد ساختار و ابزار و توسعه فرهنگ ورزش در آموزش و پرورش نیاز دارد. عمدهترین سرمایهگذاری باید در آموزش و پرورش باشد و بعد با اتمام آموزش و پرورش در فرهنگ ما نهادینه شود و در سبک زندگیمان ورود کند. فرآیند ورزش، سلامت جسم و روح جامعه را بهدنبال دارد و آن موقع ما میتوانیم حرف از توسعه پایدار بزنیم.
محمد رضاپور / روزنامهنگار
جام جم آنلاین گزارش میدهد
جام جم آنلاین گزارش میدهد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد؛
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک فعال سیاسی:
یک نماینده مجلس:
در گفتوگوی «جامجم» با استاد حوزه و مبلغ بینالملل بررسی شد
گفتوگو با موسی اکبری،درخصوص تشکیل کمپین«سرزمین من»وساخت و مرمت۵۰خانه در منطقه زنده جان