سفیر ترکیه در ایران:

شناسایی اعضای جریان گولن با اسکناس‌های یک دلاری/روحانی به اردوغان گفت «شب کودتا تا صبح نخوابیدم»

سفیر ترکیه در ایران در خصوص بازداشت‌های گسترده صورت گرفته از سوی دولت طی دوران پس از کودتا گفت: بخشی از این بازداشتها از سالها قبل برنامه ریزی شده بود.
کد خبر: ۹۲۷۴۵۹
شناسایی اعضای جریان گولن با اسکناس‌های یک دلاری/روحانی به اردوغان گفت «شب کودتا تا صبح نخوابیدم»

به گزارش جام جم آنلاین ،«رضا حاکان تکین» سفیر ترکیه در ایران با توجه به کودتای رخ داده در این کشور و اقدامات بعد از آن از سوی دولت آنکارا، روزهای شلوغی را پشت سر می‌گذارد. او که در شب کودتا در تعطیلات تابستانی به سر می‌برد و اتفاقاً در نزدیکی محل تعطیلات رجب طیب اردوغان حضور داشت بلافاصله به تهران بازگشت تا ضمن هماهنگی بین تهران و آنکارا، مقامات و رسانه‌های کشور را از آنچه در ترکیه گذشته و سیاست‌های اتخاذ شده از سوی دولت ترکیه آگاه کند.

این روزها همه درباره کودتا سخن می‌گویند و در ترکیه هم با حضور مردم در میادین اصلی شهر هنوز این موضوع در زندگی مردم نمود عینی دارد. واکنش اولیه کشورها نسبت به کودتا چطور بود؟

همانطور که قبلاً به آن پرداخته‌ام، مواضع ایران بعد از کودتا باعث خوشحالی ما بود. در همان شب اقدام به کودتا، آقای ظریف وزیر خارجه ایران با همتای ترک خود در ارتباط بود، چه آقای روحانی و چه آقای لاریجانی و دیگر مقامات ایران در کنار دولت و ملت ایران بودند که باعث خوشحالی ما بود. بعضی واکنش‌ها از سوی مقامات غیررسمی نظیر ائمه جمعه بود که برای ما تعجب‌آور بود، البته برای ما مهم موضع رسمی دولت ایران است. موضع بعضی کشورهای غربی برای ما تعجب آور بود چراکه خواهان حفظ حقوق کودتاچیان شده بودند. فتح الله گولن رهبر کودتاچیان از 1999 در آمریکا به سر می‌برد و ما برای بازگرداندن وی پرونده‌هایی تشکیل داده بودیم که در دو سال اخیر دنبال می‌کردیم و بعد از کودتا نیز پرونده‌ای در حال تشکیل است تا به آمریکا فرستاده و او را بازگردانیم.
دیگر کشورها مانند عربستان و قطر صبح فردای کودتا تماس گرفته و حمایت خود را از دولت اعلام کردند. برخی ادعاها در مورد وجود عربستان در پس پرده کودتا است که ما به آنها اعتنایی نمی‌کنیم و برای ما اصل بر سیاست‌های اعلامی این کشورها است.

مصر در این بین موضعی متفاوت داشت. شورای امنیت قرار بود در حمایت از دولت و محکوم کردن اقدام کودتاگران بیانیه‌ای صادر کند که با وتوی مصر روبرو شد که البته برای ما تعجب آور نبود زیرا یک دولت کودتاگر در مصر حاکم است و کودتاگران از یکدیگر حمایت می‌کنند.

در خصوص موضع اتحادیه اروپا درباره کودتای ترکیه مباحثی مطرح شده از جمله احتمال لغو روند پیوستن ترکیه به این اتحادیه به دلیل برخورد با کودتاگران. نظر شما در این باره چیست؟

موضعی که مقامات اروپایی گرفتند کمی تعجب آور است، چرا که موضع آنها براساس ارزش‌های دموکراسی شکل گرفته و بجای آنکه کودتایی را که با بی‌رحمی 250 نفر از شهروندان ما را به شهادت رسانده و مجلس را گلوله باران کرده را محکوم کنند، روند عادی پس از هر کودتا از سوی دولت‌ها را زیر سوال برده و از آن انتقاد می‌کنند. هیچ کشوری به اندازه ترکیه در اتاق انتظار پیوستن به اتحادیه اروپا نبوده و دوستان اروپایی ما هر بار بدنبال بهانه‌ای جدید برای عدم اجازه ورود هستند. این موضوع شاید فرصتی برای بهانه جدید برای برخی از آنها باشد که همیشه رفتار دولت ترکیه را با پیشداوری دنبال می‌کنند.
باورپذیری مواضع مقامات اروپایی برای ما اعتبار خود را از دست داده است. مردم ترکیه هم دیگر اشتیاق گذشته را برای پیوستن به اتحادیه اروپا ندارند. ما برای ادامه توسعه و پیشرفت خود احتیاج چندانی به اتحادیه اروپا نداریم. البته هدف ما برای عضویت کامل در آن ادامه دارد، اما اگر آنها عضویت ما را نخواهند ما فکر دیگری می‌کنیم.

یکی از موانع اتحادیه اروپا برای پیوستن ترکیه به آن، قانون اعدام بود که لغو شد. اگر این قانون بازگردد وضعیت عبدالله اوجالان چه می‌شود؟ کردها در مقابل کودتا موضع هماهنگ با دولت را داشتند اما اردوغان در دیدار خود با اپوزیسیون «صلاح الدین دمیرتاش» رهبر حزب دموکراتیک خلق را دعوت نکرد، آیا مذاکرات با کردها ادامه می‌یابد؟

ترکیه یک دولت قانونی مبتنی بر دموکراسی است و در یک نظام دموکراتیک اراده ملت در ساختار حاکمیت انعکاس دارد. سخن رئیس جمهور ما این است که اگر اکثریت مردم درخواست بازگشت اعدام را داشته باشند و نمایندگان مجلس چنین قانونی را مصوب کنند، باید به آن احترام بگذاریم. البته این هنوز یک ایده است. تصاویری که تانکها از روی مردم رد می‌شوند و آنها را به رگبار بسته‌اند، باعث شده تا مردم سخت‌ترین مجازاتها را علیه آنها بخواهند. نتیجه این بحث به کجا می‌رسد را اکنون نمی‌توان گفت.

ترکیه یک دولت قانون مدار و مبتنی بر حقوق است و یکی از اصلی‌ترین اصول حقوق هم این است که بدون قانون، امکان طرح مجازات نیست و مجازات‌های جدید هم «عطف به ما سبق» نمی‌شود که در موضوعات حقوقی جزو اولین دروس دانشگاه‌هاست.

اگر فردا در مجلس قانونی تصویب شود و اعدام را قانونی کند، درباره پرونده‌هایی که از فردا باز شود صدق می‌کند. درباره جریان عبدالله اوجالان و فتح الله گولن و جماعت آنها هم همین موضوع صادق است.

در ترکیه شاهد هستیم برخی پرونده‌ها بعد از30 سال مجدداً گشوده می‌شوند که پرونده گروه «توحید سلام» باز شده است.

تا وقتی‌که قانونی وجود ندارد نمی‌توان فعلی که پیش از آن انجام شده را به آن تعمیم داد.

آیا پرونده اوجالان دوباره گشوده می‌شود؟
اگر یک موردی جدید درباره اوجالان طرح شود، ممکن است پرونده‌ای جدید باز شود. اگر امروز قانونی تصویب شود که یک جرم حکم اعدام داشته باشد، اگر همین جرم را کسی در سال 1994 مرتکب شده باشد نمی‌توان آن حکم را به او تعمیم داد.

مذاکرات صلح با کردها چطور پیش خواهد رفت؟

پشت هر شری یک خیری است. کودتا هم باعث تقویت کردها و ترکها شد و تمام احزاب حاضر در مجلس از جمله «حزب دموکراتیک خلق‌ها» هم در شب کودتا و هم در فردای آن با تجمع خود و انتشار اعلامیه‌ای از دولت حمایت کردند. اردوغان در دیدار با روسای احزاب رئیس «ه د پ» (حزب دموکراتیک خلق‌ها) را دعوت نکرد به این دلیل که «ه د پ» یک موضع روشن درباره سازمان تروریستی«پ ک ک» نداشته است. امیدواریم که ه د پ هم یک فاصله روشنی با پ ک ک بگیرد. البته نخست وزیر ما سخنانی داشت که در‌ آن حزب دموکراتیک خلق‌ها را به حاشیه نرانند.

در ایام پس از کودتا در بخش‌های نظامی، انتظامی و امنیتی، دستگیری و پاکسازی صورت گرفته است، دستگیری‌ها در بخش‌های سیاسی و احزاب نیز ادامه خواهد داشت؟

حاکان تکین: این سوال خوبی است که زمینه بیشتر روشن شدن جریان گولن را فراهم می‌کند. این سازمان تروریستی اگر بدنبال کسب اقتدار از راه‌های قانونی بود، دست به تشکیل یک حزب سیاسی می‌زد و مردم را برای حمایت از خود قانع می‌کرد، اما آنها نوجوانان 15-16 را پیدا کرده و آنها را آموزش و شستشوی مغزی دادند و بعد به سمت نهادهای حاکمیتی سوق دادند و در تمام نهادهای حاکمیتی مانند دستگاه قضا و نیروهای مسلح و پلیس نفوذ کردند.

اینطور دریافت می‌شود که در برخی از احزاب سیاسی هم نفوذ کرده‌اند. علیرغم اینکه کسی که در رأس سازمان است ادعا می‌کند گرایش دینی دارد، اما نه فقط در احزاب اسلامگرا بلکه در احزاب چپ مانند «ج ه پ»(جمهوری خلق) هم نفوذ دارند.

در خصوص پاکسازی نهادهای حاکمیتی از لوث وجود آنها با تمام قدرت روندی آغاز شده که ادامه دارد. البته که احزاب سیاسی هم باید در درون خود این پاکسازی را دنبال کنند. بعد از عبور از این دوران و رفع این نفوذ، تدابیری اتخاذ می‌شود که ترکیه مجدداً با چنین بلایی روبرو نشود.

موضع مشخص و رسمی ایران در حمایت از دولت ترکیه بود، اما در نشست‌های خود به مواضع غیر رسمی در ایران اشاره کردید و آن را ناخوشایند دانستید، اما در همین ایام اتهاماتی در رسانه‌های ترکیه علیه ایران در کودتا می‌شود، ولی انتقادی به این مواضع رسانه‌های خود نداشته‌اید.

اینکه کسی بگوید ایران پشت کودتا است باید در صحت عقلش شک کرد و ما این موارد را اصلاً جدی نمی‌گیریم. ما از نقد فرار نمی‌کنیم، همانطور که هر چیز دیگری قابل نقد است و سیاست‌های ترکیه هم می‌تواند نقد شود. مهمترین چیز این است که انتقادات سازنده باشند و سوء نیت نداشته باشند و به داده‌های واقعی مستند باشند و محصول خیال پردازی نباشند. در ترکیه فضای چند صدایی وجود دارد و هر کس ذهنیت خود را بیان می‌کند، اما همه خوب می‌دانند که حرف‌های چه کسانی باید جدی گرفته شود و حرف‌های چه کسانی نه، که این موضوع درباره ایران هم صادق است.

ائمه جمعه از نظر ما اهمیت بالایی دارند و کارکرد مهمی در شکل گیری ذهنیت مردم و افکار عمومی دارند که آزرده خاطری ما نیز از همین بابت است. اینکه بین کودتا و یکسری مسائل که ارتباطی با هم ندارند پیوندی برقرار کنند و نیز انتقاد از ترکیه براساس اطلاعاتی که واقعیت ندارد، موجبات ناراحتی ما را فراهم می‌کند. در هر دو کشور ممکن است اقشاری خاص در دشمنی با کشور مقابل چنین افکاری را منتشر کنند، اما آنچه برای ما مهم است این است که ارتباط عمیق بین دو ملت و دولت حفظ شود و از اقداماتی که به این پیوندها ضربه بزند، خودداری شود. ما از این زاویه است که باور داریم در هر دو کشور، مواضع و دیدگاه‌های علمای دینی و کسانیکه روی افکار عمومی تأثیر دارند، مهم است.

آرزو داریم که اختلاف نظرهایی که در چند سال اخیر درباره منطقه داشته‌ایم، روی دوستی چند صدساله ما تأثیر نگذارد. مشکلاتی مانند موضوع سوریه تا ابد به این شکل نخواهد بود و البته که یک روز مسئله سوریه حل می‌شود و ثبات و امنیت در آنجا حاکم خواهد شد؛ ولی اگر کارهایی کنیم که باعث نهادینه شدن دشمنی بین دو ملت شود، تاثیرات این اقدامات پایدارتر خواهد شد. خدا را شاکریم که در دو کشور دولت‌هایی روی کار هستند که ارزش این روابط را می‌دانند و اگر سوء تفاهمات و مسائلی بین دو طرف باشد تلاشمان را می‌کنیم که آنها را رفع کنیم.

از سوی رسانه‌های ترکیه عنوان شده که سرنگونی جنگنده روسیه توسط ترکیه از سوی افرادی انجام شد که وابسته به جریان گولن بودند. اگر اردوغان می‌دانست که چنین است چرا در همان زمان با قاطعیت از آن دفاع کرد؟

پس از کودتا، وقتی ادعاها مطرح شد، بررسی‌ها درباره آن شروع شد و دو خلبان بازداشت شدند، اما این پرونده در حال بررسی است و هنوز قرار قضایی درباره آن صادر نشده است. ممکن است این خلبانان بی‌گناه شناخته شوند و در بررسی‌ها مشخص شود که آنها در حال انجام وظیفه بودند و از این اتهام مبرا شوند و یا اینکه روشن شود که آنها با دستور فتح الله گولن برای مخدوش کردن روابط روسیه و ترکیه دست به این کار زدند. براساس داده‌های آن زمان مشخص شد که جنگنده روسیه وارد خاک ترکیه شده و با توجه به اینکه پیش از آن هم مدام گرایشاتی درباره نقض حریم هوایی ترکیه از سوی روسیه داده شده بود، دولت تصمیم به مقابله با آن گرفته بود.

الان روشن شده که با چنان سازمان تروریستی روبرو هستیم که ممکن است در آن داده‌ها نیز دستکاری کرده باشد. باید تأکید کنیم که پس از آن اتفاق ترکیه با خونسردی رفتار کرده و رفتار تحریک آمیزی نداشت و مدام دست دوستی به سوی روسیه دراز کرد، اما در آن مقطع اقدامات ما پاسخی از سوی روسیه نگرفت. اما در اواخر ماه ژوئن و پیش از کودتا، با نامه‌ای که آقای اردوغان به همتای خود نوشت، گام بزرگی برای عبور از آن مشکل برداشته شد و رویکرد و اعلام موضع روسیه بعد از کودتا تأثیر جدی مثبتی در روابط ما با مسکو خواهد داشت. آقای اردوغان در تاریخ 9 آگوست به سن پترزبورگ می‌رود و با پوتین دیدار می‌کند و این احتمالاً اولین سفر خارجی رئیس جمهور ما پس از کودتا خواهد بود.

یک موضوع مهم را می‌خواهم یادآوری کنم. زمانیکه آقای روحانی بعد از این کودتا تماس گرفت، آقای اردوغان بعد از تشکر از مواضع ایران، چنین جمله‌ای را به کار برد: «ترکیه، روسیه و ایران باید با یکدیگر مسائل منطقه‌ای را حل کنند» و آرزو داریم که در روزهای آینده نتایج عینی آن را ببینیم.

طی چند سال گذشته بین سوریه و ترکیه بحران بزرگی به وجود آمده است، همان دو دولتی که زمانی روابط نزدیکی با هم داشتند چطور شد در مدتی کوتاه روابط خصمانه‌ای با هم پیدا کردند؟

دلیل اصلی تغییر رویکرد ما نسبت به سوریه این است که رفتار دولت سوریه نسبت به مردم خود تغییر کرد. وقتی که بخشی از مردم سوریه مطالبات دموکراتیک خود را مطرح کردند و پاسخ آن سرکوب‌های خونین بود، ما در آغاز تلاش کردیم تا دولت سوریه را قانع کنیم که رفتار خود را تغییر دهد ولی وقتی این تلاش‌ها نتیجه نداد و اعمال خشونت دولت سوریه درباره مردمش ادامه یافت، طبیعتاً سیاست ما هم تغییر کرد.

سیاست ما این نیست که شخص یا گروه خاصی در سوریه به قدرت برسد. خواسته اصلی ما این است که دولت یا حاکمیتی سرکار آید که تمام اقشار و مذاهب مردمی را تحت پوشش قرار دهد و همه اقشار ملت سوریه اعم از علوی، سنی و مسیحی و عرب، کرد و ترکمن آن دولت را از خودشان بدانند.

باور داریم که بعد از وقایعی که طی 5 سال و نیم گذشته در سوریه اتفاق افتاده امکان جبران برخی چیزها سخت است. 400 هزار نفر جان خود را از دست داده‌اند، چرا، برای چی، چه کسی این اقدامات را کرد، داعش چطور بوجود آمد، کسانیکه در زندان‌های سوریه بودند و حالا هسته اصلی داعش را تشکیل می‌دهند را چه کسی آزاد کرد و الان چه کسی مردم را با بمب‌های بشکه‌ای بمباران می‌کند. ما از ابتدای بحران سوریه، راه حل سیاسی را دنبال می‌کردیم، اما آنکه راه حل نظامی را ترجیح داد، بشار اسد بود و هنوز هم از آن منصرف نمی‌شود.

در چارچوب سازمان ملل نشست‌های وین و ژنو تشکیل شد و اسنادی شکل گرفت که همه قبول کردند، اما هنوز هم طبق آن رفتار نمی‌‌شود. سوریه همسایه ماست و ما 911 کیلومتر مرز مشترک داریم و بی ثباتی در آن بر ما هم تأثیر دارد. جنگ داخلی در سوریه نه سبب خوشحالی ماست و نه مسبب تقویت ماست، بلکه باعث بی‌ثباتی در ترکیه می‌شود. بعد از تمامی اتفاقات البته که در سیاست بین‌الملل بسیاری از چیزها ممکن است اما گام به عقب از بعضی چیزها از نظر اخلاقی امکان ندارد. حتی اگر کشورهای خارجی هم آن را قبول کنند، مردم سوریه چطور آن را قبول کنند.

ما با اینکه آینده سوریه به یک شخص وابسته شود، مخالفیم. امیدواریم که این خونریزی‌ها هرچه زودتر متوقف شود و همینطور تروریسم. داعش در ترکیه نفوذ کرده و تلاش می‌کند به ایران نفوذ کند و به اروپا رفته است. تأثیر این تغییر در سوریه و روی کار آمدن یک دولت همه جانبه در مبارزه پایدار با تروریسم اهمیت ویژه‌ای دارد. ما باید زمینه‌ای که امکان شکل گیری گروه‌های تروریستی و افراطی مانند داعش، القاعده و جبهه النصره را می‌دهد از میان برداریم. این مبارزه راحت نیست و طولانی است، اما انتخاب دیگری نداریم.

گفته می‌شود که در برخی اردوگاه‌های پناهندگان به تروریست‌ها کمک می‌شود و حتی از سوی سازمان امنیتی ترکیه(میت) اظهاراتی مطرح شده است. نظر شما چیست؟

ادعاهای زیادی در این خصوص مطرح شده و پرونده‌هایی تشکیل شده و به دستگاه قضا رفته که به آن رسیدگی خواهد شد.

سیاست ترکیه در سوریه عملاً منجر به قدرت گیری گروه‌هایی شد که فعالیت آنها در نهایت منفعت رژیم صهیونیستی را به همراه داشته است. آیا این بدعت می‌تواند از سوی سایر کشورها هم دنبال شود که به دلیل برخی سیاست‌های اردوغان از جریان فتح الله گولن حمایت کنند؟

به دیدگاه شما احترام می‌گذارم، اما نمی‌توانم با آن موافق باشم. این مقایسه اشتباه است. اینکه اسرائیل چه دیدگاهی دارد و از چه کسی حمایت می‌کند، برای ما مهم نیست و ما سیاست‌های خود را دنبال می‌کنیم، اما ای کاش تمام این انرژی و هزینه‌ای که در این 5 سال و نیم در سوریه هزینه شده در مقابل اسرائیل هزینه می‌شد. در سال 2011 وقتی‌که مطالبات دموکراتیک از سوی مردم طرح شد، نه داعش بود و نه النصره وجود داشت.

ما در آن زمان روابط نزدیکی با دولت سوریه داشتیم و به اسد گفتیم که یک رهبر جوان هستید که مردم، شما را دوست دارند و اگر این اصلاحات را انجام دهید چه بسا با افزایش محبوبیت ده‌ها سال در قدرت باقی بمانید. سوریه با توجه به استانداردهای آموزشی و ساختار اجتماعی با رادیکالیسم فاصله زیادی داشت، اما این اتفاق نیفتاد و الان نمی‌توانیم زمان را به قبل بازگردانیم. چنین ذهنیت غلطی است که ترکیه برای سرنگونی بشار اسد همه گروه‌های مخالف را تقویت می‌کند که دروغ است.

در سوریه گروه‌هایی که جزو لیست بین‌المللی تروریستی هستند، برای ما رسمیت دارند و ما آنها را در لیست گروه‌های تروریستی قرار داده‌ایم که القاعده، داعش، النصره و گروه‌های زیر مجموعه آنها هستند.

همین ارتش آزاد که شما از آنها حمایت می‌کنید تکفیر جریان شیعه را دارند و اقدامات غیر انسانی زیادی انجام می‌دهند. شیوه مرزگذاری ترکیه بین گروه‌های تروریستی چگونه است؟

تا جاییکه ما می‌دانیم رویکرد ارتش آزاد سوریه تکفیر تشیع نیست. گذشته از آن، ما در تماس‌ها با گروه‌های مخالف سوری تلاش می‌کنیم آنها را به رویکرد معتدل‌تری دعوت کنیم. سوریه 5 سال و نیم است که در یک خشونت بالا به سر می‌برد و میزان این خشونت‌ها طرفین را به صورت کامل به سمت رادیکال‌تر شدن سوق می‌دهد که این موضوع خطرناکی است که به بافت اجتماعی سوریه ضربه زده است.

دولت ما در تماس با گروه‌های مخالف سوریه بسیار با احتیاط رفتار می‌کند. اگر از این زاویه به کودتای ترکیه توجه کنیم، اینکه سازمان تروریستی گولن نتوانست موفق شود باعث خوشحالی است، زیرا شما درباره دیدگاه‌های گولن درباره ایران و تشیع آگاهی کافی دارید. آنها همواره با روابط ایران و ترکیه مخالفت کرده‌اند و گولن گفته که «اگر راه بهشت از ایران بگذرد به آن نمی‌روم».

شما وقتی به موضوع ترکیه می‌پردازید به این موضوع هم توجه داشته باشید که با حکومتی که مخالف چنین جریانی است روبرو هستید. آقای اردوغان رهبری است که پس از انقلاب مصر، وقتیکه مرسی رئیس جمهور بود در سفر به قاهره در دفاع از لائیسیته صحبت کرد و به همین دلیل انتقادات زیادی از سوی اخوان المسلمین به وی وارد شد و یا درباره بحرین و اعزام نیروی سعودی به بحرین گفت، «نمی‌خواهیم کربلای دوم رخ دهد» که چنین صحبت‌هایی را نمی‌توان از رهبر هیچ کشوری که اکثریت سنی دارد شنید.

من در دوره‌ای که آقای داوود اوغلو وزیر خارجه بود مسئول امور عراق بودم و سفری به عراق داشتیم. در محرم سال 2013 به زیارت نجف و کربلا رفتیم. وزیر خارجه کدام کشور بااکثریت سنتی در محرم به نجف و کربلا می‌رود. در آن زمان استقبال زیادی از اوغلو شد.

شما آزادید به سیاست‌های ترکیه را نقد کنید، اما ترکیه کشوری است که علیه آن مواضع زیادی گرفته می‌شود و که کمی به ناحق است.


درباره اختلاف نظرهایی که بین عربستان و ترکیه درباره سوریه وجود دارد کمی توضیح دهید.

هیچ دو کشوری در هر موضوعی دیدگاه‌های کاملاً منطبقی با یکدیگر ندارند. طبیعی است که با عربستان سعودی هم در برخی زمینه‌ها اختلاف نظرهایی داریم. اما در خصوص سیاست‌ها نسبت به سوریه تفاوت دیدگاه جدی نداریم. ساختار حاکمیت در دو کشور متفاوت است و به همین دلیل در چشم اندازها نسبت به منطقه برای دو کشور تفاوتهایی وجود دارد.

موضع برخی رسانه‌های عربی منتسب به عربستان سعودی درباره کودتا سیاست سکوت را در پیش گرفته‌ بودند که العربیه جزو آنها بود، اما برخی هم مانند الجزیره قطر از دولت اردوغان در مقابل کودتا حمایت می‌کردند. برخی گمانه زنی‌ها از نقش کشورهای عربی در کودتا است. نظر شما در این باره چیست؟

در خصوص حمایت این کشورها و یا حتی آمریکا از کودتا ادعاهایی مطرح است، اما در حال حاضر نمی‌توانیم چیزی بگوییم تا زمانیکه مستنداتی بدستمان برسد. پادشاه عربستان و امیر قطر فردای کودتا در تماس تلفنی حمایت خود را از دولت ترکیه اعلام داشتند.

البته سنت دولت‌داری و بافت حاکمیت کشورها متفاوت است، ایران یک سنت دولت داری و بافت حاکمیتی تاریخی و بزرگ دارد مانند ترکیه ولی بعضی از کشورهای منطقه، تاریخ دولت داریشان به چند دهه نمی‌رسند و به همین خاطر وقایع را نمی‌توانند مانند ترکیه و ایران با جدیت پیگیری کنند. آقای روحانی در گفت‌وگوی خود با اردوغان گفت: «تا صبح نخوابیده و موضوع را پیگیری کردم» و اینکه آیا رهبران دیگر کشورها هم همینطور بودند، من تصور نمی‌کنم.

ممکن است ابراز حمایت برخی کشورها دیرتر باشد که آن هم مورد قبول ماست، اما اگر بعدها اسنادی بدستمان برسد که کشورهایی در پشت این کودتا بوده‌اند، مواضع ما تغییر خواهد کرد.


چرا ترکیه اصرار دارد که اسد بر سوریه حکومت نکند؟ و درباره نشست الجزایر بین نمایندگان ترکیه و سوریه کمی توضیح دهید.

درباره نشست الجزایر اطلاعی ندارم و مقامات رسمی ما هم صحبتی در این باره نداشته‌اند و شخصاً هم فکر نمی‌کنم چنین چیزی اتفاق افتاده باشد.

ما با بشار اسد به خاطر خودش مخالف نیستیم بلکه بخاطر رفتارهایش با وی مخالفیم.

چرا دولت ترکیه در قبال کشورهایی مانند عربستان سعودی که هیچ انتخاباتی نداشته‌اند موضع مشابه سوریه را ندارد و از دموکراسی در عربستان حمایت نمی‌کند؟

حاکان تکین: صرف برگزاری انتخابات دلیلی بر دموکراتیک بودن یک حکومت نیست. بزرگترین دیکتاتور تاریخ یعنی آدولف هیتلر هم با انتخابات روی کار آمد. هر نوع حکومتی از یکسری راهکارها باید مشروعیت نسبی را از سوی مردم خود دریافت کند. حاکمیت‌ها این احتیاج را دارند که یک حکمرانی مشروعیت‌زا را داشته باشند. اگر این حاکمیت‌ها بتوانند چنین حکمرانی را اعمال کنند و مردمشان رضایت داشته باشند، کشورهای ثالث حقی برای اظهار نظر ندارند، اما اگر این زمینه مشروعیت از بین برود و این حاکمیت‌ها بر خلاف جهت خواست مردمی حرکت کنند وضعیت فرق می‌کند. ترکیه سیاست خود را بر اساس دنبال می‌کند و پیش می‌رود.

مثلاً در قطیف عربستان حمایت ترکیه را باید شاهد باشیم؟

پیشنهاد می‌کنم شما به مواضع ترکیه پس از اعدام شیخ نمر نگاه کنید. چه به عربستان و چه دیگر کشورها همواره توصیه‌مان حرکت به سمت خواست مردمی است.

در شمال لاذقیه شهر ارمنی‌نشین «کساب» مورد تهاجم قرار گرفت و آوارگان به سمت داخل سوریه حرکت کردند. آیا ترکیه مرزهای خود را به روی تروریست‌ها نبسته است؟

اراضی سوریه تحت حاکمیت ما قرار ندارد و اگر ما در حمایت آنها وارد شویم به عنوان یک کشور اشغالگر معرفی می‌شویم. ادعاهای زیادی در این باره مطرح شده که مهاجمان از سوی ترکیه وارد شده‌اند. در خصوص عبور و مرور از مرز ترکیه هم ادعاهایی مطرح شده است. ما 911 کیلومتر مرز داریم که کنترل آن ساده نیست، اما خوشبختانه در یک سال و نیم گذشته با همکاری‌های اطلاعاتی با کشورهای دیگر توانستیم این کنترلها را بسیار بهتر داشته باشیم.

مرز بین آمریکا و مکزیک مثال مناسبی در این خصوص است. قدرتمندترین کشور دنیا هم نمی‌تواند مرزش را کنترل کند و عبور و مرور قاچاقی انجام می‌گیرد.

در حمله به آن روستای ارمنی نشین، ما هم با گروه‌هایی که ارتباط داشتیم دخالت کردیم و هم به ارمنی‌های آنجا پیام دعوت فرستادیم و در سایه تلاش‌های ما جلوی قتل عام اهالی آن روستا گرفته شد. برادران ارمنی ما در سوریه ترجیح داده بودند که بجای ترکیه به اراضی مرکزی سوریه و یا شاید کشور ثالث بروند. در همان دوره، نخست وزیر ترکیه تأکید کرد اگر بخاطر شرایط جنگی برادران ارمنی ما هم بخواهند به ترکیه بیایند، آماده اعطای پناهندگی به آنها هستیم. از همان درگاه هم چند ماه بعد ترکیه مورد حمله قرار گرفت. همه ما هدف این تروریست‌ها قرار می‌گیریم.

آقای چاووش اوغلو وزیر خارجه ترکیه سال گذشته اعلام کرد که با رهبران حماس صحبت کرده و آنها را قانع کردیم که موضوع دو دولت را بپذیرند. در این باره کمی توضیح دهید.
روابط ما با حماس ادامه دارد؛ در روند عادی‌سازی روابط با اسرائیل هم تماس‌های ما با حماس ادامه داشت. یکی از مواردی که ما در سیاست‌های خود نسبت به فلسطین در نظر داریم، تقویت وحدت بین آنهاست، چرا که باور داریم آنها در مبارزات ضداشغالی و آزادی خواهانه خود با همبستگی و اتحاد است که می‌توانند به نتیجه برسند.

ما این مسئله را به جریان حماس منتقل می‌کنیم که در هماهنگی با دولت رام الله حرکت کنند. ما با عادی سازی روابط با اسرائیل توانستیم مجدداً امکان ارسال کمک به غزه را فراهم کنیم. امیدواریم که این وحدت بین فلسطینیان شکل بگیرد و آنها هم دولت مستقلی را که مستحق آن هستند، هرچه زودتر بدست آورند.

سوالات با کودتا شروع شد و با سوالی درباره کودتا به پایان می‌رسانیم. گمانه زنی‌هایی در خصوص بازداشت‌ها وجود دارد. برخی عنوان می‌کنند که این وسعت بازداشت‌ها ناشی از احتمال کودتای دوم است و برخی عنوان می‌کنند که دستگیری‌ها از قبل برنامه ریزی شده است. کدام گمانه در این خصوص نزدیک به واقعیت است؟

هردوی این دیدگاه‌ها تا حدودی درست است، چرا که ما با یک ساختار عجیب و غریبی روبرو هستیم که آنها یک فرهنگ پنهانکاری عجیب و غریبی در سازمان خود دارند و مانند یک مسلک پنهانی هستند. گفته می‌شود هر کدام از اعضای این گروه یک اسکناس یک دلاری دارند که براساس آن، سابقه آنها در سازمانشان مشخص است.

بعد از اتفاقات و وقایعی که در 15 ژوئیه رخ داد و مردم با اتحاد در مقابل آن ایستادند، تصور نمی‌کنم کسی که صاحب عقل سلیم باشد مجدداً به فکر کودتا باشد.

درباره اینکه این بازداشت‌ها پیش از این برنامه ریزی شده بود کمی درست است.

اولین باری که ماهیت واقعی این سازمان تروریستی آشکار شد، در دسامبر 2013 بود و از همان دوره به بعد، هم سیستم قضایی و هم نهاد پلیس فعالیت‌هایی را برای مقابله با این جریان شروع کردند. از طرف عالیترین مرجع امنیتی کشور یعنی شورای عالی امنیت ملی، 2 سال پیش مصوبه‌ای برای مبارزه با این جریان تصویب شد و در سال 2016 هم نقشه راهی برای عملی کردن آن تدوین شد. یعنی اسامی این مظنونین یک شبه تهیه نشده است، اما پس از کودتا روند برخورد سرعت گرفت.

در این مورد از سوی کشورهای غربی متوجه نقدهای به ناحق زیادی شدیم و اتهامات به ناحقی زده می‌شود که گویا دولت از این فرصت برای بازداشت تمام مخالفان خود استفاده می‌کند، در صورتیکه تمامی این عملیات علیه کسانی است که عضو سازمان گولن هستند یا مظنون به داشتن ارتباط با آن هستند و با احزاب مخالف کاری نداریم.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۱
حسین
-
۱۲:۳۳ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۱
۰
۰
وقتی اسد از طریق اراء مردم سوریه رییس جمهور می شود چگونه سفی تركیه می تواند بگوید مردم او را نمی خواهند آیا فقط گروههای تروریستی كه با اسد می جنگند مردم سوریه بحساب می آیند

نیازمندی ها