محمد رضا باهنر که سابقه 7 دوره نمایندگی مجلس را در کارنامه خود دارد از دلایل عدم شرکت خود در انتخابات مجلس دهم و اینکه این روزها مشغول منسحم کردن اصولگرایان برای انتخابات است، گفت.
دبیر کل جبهه پیروان خط امام و رهبری می گوید ممکن است در حال حاضر هر گروهی از اصولگرایان کاندیدای خود را داشته باشد و البته وی احتمال حمایت اصولگرایان را از روحانی با شروطی نیز دور از ذهن ندانست.
باهنر در حاشیه گفت و گوی خود با جام جم آنلاین در مورد میزان ارتباطش با احمدی نژاد گفت : اصلا وی را ندیده ام و فقط چند روز قبل در مجمع تشخیص مصلحت از دور با وی سلام و علیک و خداحافظی کردیم.
وی دولت یازدهم را دارای فهم و خرد دانست اما در عین حال معتقد است زمانی که از نظر علمی دولت به نتیجه می رسد شجاعت عمل ندارد.
به اعتقاد باهنر تیم دولت یازدهم ده تا سرتیپ دارد اما یک ژنرال ندارد که همه حرفها را بشنود و آخر با شجاعت تصمیم بگیرد و اجرا کند همه اینها مجتهد هستند؛ نوبخت، طیب نیا، سیف و دیگران هر یک نظراتی دارند.
مشروح گفتگوی محمد رضا باهنر دبیر کل جبهه پیروان خط امام و رهبری را در ادامه بخوانید:
آقای باهنر دهه هفتاد صریح تر و جسورانه تر بود اما الان نرم تر عمل کرده و یک جاهایی منفعلانه برخورد می کند ، قبول دارید ؟
قبول دارم که محافظه کار شده ام و این اقتضای سن من است.
حضور شما در مجلس مغتنم بود و می توانستید در این جایگاه دوباره خدمت کنید و برای کناره گیری شما از مجلس زود بود، به همین دلیل هم در مورد عدم شرکت شما در انتخابات مجلس دهم بسیاری تجزیه و تحلیل های خود را داشتند.علت اصلی عدم شرکت شما چه بود؟
پاسخم این است که می گفتم 28 سال راهی را برو و اگر حوصله کردی سال بیست و نهم هم بروی به من توصیه کن تا من هم بروم فرض کنیم 7 دوره حضور باهنر 8 دوره شود خوب بعدش چه؟ متاسفانه در کشور اینگونه شده است هر کسی در هر جایی قرار می گیرد به آن خو گرفته و علاقمند می شود که در همانجا بماند. در حالی که معتقدم باید در کشورمان گردش نخبگان اصل شود، نه اینکه ادعا کنم جزو نخبگان هستم اما بالاخره در پست های حساس باید نخبگان بیانید و بروند و مدیریت ها دست به دست شود، بنابراین تصور می کردم به سهم خودم این نکته را نیز تا حدی به فعالان سیاسی و مدیران القا کنم که روزی باید بروند پس چه خوب است که این کار داوطلبانه باشد.
البته من و امثال بنده که در انقلاب بزرگ شدیم و هر آنچه داریم از مردم و انقلاب است عملا بازنشستگی نداریم. من به لحاظ کارمندی حدود 5 سال پیش بازنشسته وزارت راه و شهرسازی شدم اما از نظر فعالیت قاعدتا نباید بازنشسته شوم و امید وارم تا آخرین رمق در جهت حصول اهداف کمی و کیفی نظام فعال باشم .اما اینکه سوزن بانی و ریل عوض کنیم بد نیست و مقداری برایمان می تواند انرژی زا باشد تا آن انرژی با یک انگیزه بیشتر جای دیگری فعال باشد.
همان زمانی که در انتخابات شرکت نکردید گمانه زنی شد که شاید بعدها بخواهید مثلا در دولت فعال باشید؟
حدس و گمان های عدم ثبت نام من بسیار زیاد است از بسیارمثبت تا منفی
مثل اینکه گفته شد باهنر از ترس رد صلاحیت شدن نیامده است !
همه اینها بوده و اخیرا هم در روزنامه ها آورده اند که می خواهم کاندیدای ریاست جمهوری شوم یا اینکه دولت وعده پستی را به من داده است. یا اینکه از ترس عدم رای آوری ثبت نام نکردم و یا بدتر اینکه همانگونه که شما گفتید از ترس رد صلاحیت شدن شرکت نکردم. اینها حدس و گمان های باطل بود؛ آنچه واقعیت دارد این بود که فکر کردم حضورم دیگر در مجلس کافی است و نوآوری،انگیزه، تلاش و کار آنچنانی در جهت کارهای معمول مجلس ندارم و بر این اساس تصمیم به عدم ثبت نام گرفتم.
یعنی کاندیدای ریاست جمهوری نمی شوید؟
نه اصلا.
در گفتگویی اظهار داشتید که این روزها در پی انسجام نیروهای اصولگرا برای انتخابات ریاست جمهوری هستید؛ ساز و کار شما برای انسجام اصولگرایان چیست تا به وحدت برسند و مانند انتخابات قبلی که به عنوان مثال آقای ولایتی جواب تلفنی آیت الله مهدوی کنی را نداد و یا اینکه سعید جلیلی بدون اطلاع در انتخابات ثبت نام کرد، نشود؟
نقطه اوج این است که نظام مردمسالاری دینی که همه مسئولان در کشور با مستقیم یا به واسطه با رای مردم انتخاب می شوند این نظام ناچار به داشتن حداقل 4 حزب قدرتمند فراگیر است. یعنی در صورت عدم وجود حزب فراگیر در آینده آسیب جدی می بینیم.یقینا اگر بخواهیم از وضعیت پوپولیستی فعلی به نقطه غایی برسیم باید قدم های بسیاری برداریم که البته در حال حرکت به آن سمت هستیم، ممکن است کسی از من بپرسد چرا حزب تشکیل نمی دهی، معتقدم در حال حاضر همچنان موانع بسیاری مقابل تشکیل حزب فراگیر اصولگرایی وجود دارد. بواقع در انتخابات مجلس دهم علیرغم ناکام ماندن لیست ما در تهران اما انسجام بسیار خوبی حاکم بود. در تهران دو فهرست در مقابل هم بودند که کف رای یک فهرست یک میلیون و فهرست دیگر 670 میلیون بود، درست است که یک فهرست اصلا رای نیاورد و تمام اعضای فهرست دیگر رای آوردند اما وزن ها را که می بینیم فهرست امید کف رای اش یک میلیون و فهرست اصولگرا 670 هزار رای بود؛ برای اولین بار آنهایی که در این دو فهرست نبودند یکباره سقوط آزاد کردند یعنی نفر شصتم در تهران 670 هزار رای آورد و نفر شصت و یکم 80 هزار رای آورد فاصله این دو نفر نشان داد مردم به سمت جریانی و حزبی رای دادن می روند و این برای ما فعالان سیاسی اتفاق مثبتی است.
تلاش می کنیم همین سیستم را ارتقا ببخشیم، در ضمن در جریان اصولگرایی خودمان با هم اختلافاتی داشته و داریم اما همین انسجام را باید تقویت کنیم و دنبال کنیم و آنهایی را که بیرون از دایره وحدت بودند را هم اضافه کنیم؛البته این مشکل در اصلاح طلبان نیز وجود دارد، در هر دوره انتخابات اگر مثلا 100 واحد ظرفیت داشته باشیم 80 واحد را باید برای انسجام خودمان صرف کنیم و 20 تای آخر نفس گیر را برای رقابت با رقیب می گذاریم، در حالی که این انسجام را باید برای دوره بعد حفظ کنیم نه اینکه دیوار را خراب کنیم و برای دوره بعد از ابتدا دیوار را بچینیم. در نهایت امیدوارم برای دو سه دوره بعد همه به این جمع بندی برسیم که به آن حزب فراگیرنیازمندیم.
ممکن است اصولگرایان دوباره در انتخابات ریاست جمهوری چند کاندیدا داشته باشند ؟
عرضم این است که باید از ظرفیت دوره قبل یعنی انتخابات مجلس دهم استفاده کنیم و نگذاریم اتفاقات انتخابات ریاست جمهوری دوره گذشته تکرار شود، اما اگر انسجام دوره قبل را کنار گذاشته و دوباره بخواهیم منسجم شویم دوباره اتفاقات قبلی تکرار می شود.مانع دیگر بر سر مسئله حزب در کشور این است که فعالان سیاسی کشور متاسفانه عادت کرده اند از منافع حزب استفاده کرده و هزینه های آن را نپردازند خودمان هم شاید اینگونه باشیم اکثر روسای جمهور ما از یک نردبان بالا می روند اما وقتی رییس جمهور می شوند می گویند چه حزبی.
مثلا کدام روسای جمهور؟
همه روسای جمهور، حتی آقای خاتمی که خدا حفظشان کند و همه ما انشاءالله عاقبت به خیر شویم به یاد می آورم زمانی که در مجلس ششم وی را اذیت می کردند می گفت مگر مجمع روحانیون مبارز و دفتر تحکیم وحدت چقدر به من رای داده اند؟ رای هایشان را بیایند و ببرند،بقیه رای ها مال خودم.می گفت 20 میلیون رای آورده ام و حدود 4 میلیون رای از جانب تشکل ها بود و بقیه آرا برای خودم بود .حتی برخی تشکل ها در آن مقطع خاتمی را هم عاصی کرده بودند و وی از حزب و تشکیلات اعلام برائت می کرد، آقای احمدی نژاد هم بعد از یکسال از پیروزی اش گفت اصلا اصولگرایان را قبول ندارم، آقای روحانی هم همنیگونه عمل می کند و نمی گوید حزبی هستم؛ حال اینکه پس چگونه رای جمع کرده برای زمان انتخابات می ماند.
اینگونه رفتار روسای جمهور با تشکیلات حزبی در حالی است که حزب منافع زیاد و هزینه هایی هم دارد، در کشورمان چون حاضر به پرداخت هزینه حزب نیستیم مثلا اصولگرایان می گویند 4 کاندیدا داریم و آنها با هم رقابت می کنند و زمانی که یکی از آنها از 3 نفر دیگر پیشی می گیرد آن 3 نفر جا می زنند؛ در حالیکه باید قواعد بازی سیاسی و دموکراسی را بپذیریم و معتقدم منافع کار حزبی بسیار بیش از هزینه های آن است.
از نظر جنابعالی آقای احمدی نژاد در انتخابات ریاست جمهوری 96 کاندیدا می شود؟
از خودش بپرسید، چند روز قبل در کنفرانسی از من سوال شد که در صورت کاندیدا شدن احمدی نژاد از وی حمایت خواهید کرد؟ بنده پاسخ دادم مگر قرار است کاندیدا شود؟!
چرا انشقاقی میان اصولگرایان شکل گرفته تا کسانی مثل شما به دنبال وحدت میان آنها باشند؟
یک جاهایی در کارهای سیاسی، اخلاق و سفارش و توصیه مسایل را حل می کند،یک جاهایی باید ضابطه و قانون موضوعات را حل کند،به عنوان مثال، مجلس محل تضاد آرا و افکار است و فراکسیون ها در بسیاری موارد اختلافاتی نیز با هم دارند اما ضابطه قانون اساسی می گوید اگر در مجلس 50 به اضافه یک درصد در مورد موضوعی رای دادند آن 49 درصد که رای ندادند دیگر حقی ندارند و قانون تصویب می شود .یا در انتخاباتی در مجلس یک نفر رییس می شود رقیبش نیز قبول می کند که تو رییسی و اختیاراتی داری.درست است که در مجلس بسیاری از رفتارها اقناعی است اما باید بر قلب ها حکومت کرد حتی در بسیاری از کشورها به رییس مجلس "هد" نمی گویند و اسپیکر می گویند .رییس بیشتر مبصر است اما نماینده ها مقداری قلبا دوستش دارند و مقداری هم ضوابط باعث می شود که به اختیارات رییس مجلس احترام بگذارند.
در ایران وضعیت رییس مجلس به چه شکلی است؟هد است یا اسپیکر؟
اتفاقا مشکلی که با قوای دیگر داشتیم این بود که رییس قوه مجریه تصور می کرد اگر در مورد موضوعی با رییس قوه مقننه تفاهم کند دیگر موضوع حل است اما ما در مجلس می گفتیم اینگونه نیست و ساختار مجلس کاملا با دولت متفاوت است؛ رییس جمهور می تواند وزیرش را عزل کند اما رییس مجلس نمی تواند نائب رییس خود را نصب و یا عزل کند، رییس مجلس می تواند توصیه کند اما نمی تواند تعیین کند.در مجلس فعلی نیز کاندیداهای نایب رییسی مجلس افراد دیگری بودند اما دو نفر دیگر نایب رییس شدند.رییس مجلس با رییس جمهور خیلی متفاوت است، رییس جمهور امر و نهی می کند اما رییس مجلس باید بر قلب ها حکومت کرده و اطرافیانش را قانع کند.
یکبار در مجلس هفتم که جلسه را اداره می کردم یک نماینده تذکر آیین نامه ای داد و گفتم تذکرت وارد نیست، بلند شد و گفت آقای باهنر قیافه می گیری اما من شما را آنجا بردم و فردا می توانم شمار را از نایب رییسی کنار بگذارم.بنده هم عرض کردم که کاملا صحیح می فرمایی. اما وزرای دولت که نمی توانند رییس جمهور را بالا یا پایین بیاورند.مجلس متفاوت است و کسی که بر قلب ها حکومت می کند بسیار راحت تر کارش را به جلو می برد.
اختلافات سیاسی تشکیلاتی در کشور به وحدت ملی ضربه نمی زند، در همه کشورها انتخابات و رقیب وجود دارد ،حزب هم منافع حزبی دارد اما زمانی که منافع ملی مطرح می شود دیگر احزاب دعوایی ندارند و در درون چارچوب منافع ملی با هم رقابت می کنند. در میان اصلاح طلبان هم همینگونه است، مگر وحدت می کنند؟
بالاخره باید به سمت حدود 4 حزب فراگیر اصولگرایی، اصلاح طلب و اعتدالی پیش برویم. ممکن است در درون حزب اصولگرایی نحله های مختلفی باشد؛از جریانات تندرو و کندور؛اما اشکالی ندارد که در نهایت تصمیم ها یکی شود، ممکن است یکسال مانده به انتخابات از یک حزب 10 نفرکاندیدا مطرح شود ولی خودشان با یک فرآیند یک نفر را از میان خودشان معرفی کنند نه اینکه از هر حزبی چند کاندیدا معرفی شود.
حزب موتلفه اعلام کرده است کاندیدای خود را دارد و اعضای شاخص جامعه روحانیت مبارز نیز از احتمال حمایت از روحانی خبر داده اند.
اینها همه حرفهای قبل از تصمیم نهایی است، در کنفرانس خبری یکی گفت از چه کسی حمایت می کنید گفتم از 30 نفر در حال حمایت هستیم.
احتمال هست از روحانی حمایت کنید؟
با شرایطی شاید از روحانی حمایت کنیم.
چه شرایطی ؟
این را دیگر با خود وی در میان می گذاریم .
اینها اصلا اشکالی ندارد موتلفه می گوید کاندیدا معرفی می کنم اما معنایش این نیست که علیرغم میل همه اصولگراها تا آخر می ماند ،ممکن است جامعه اسلامی مهندسین و یا جامعه روحانیت مبارز هر کدام کاندیدایی داشته باشند و یکی مثلا از روحانی و حزب دیگر حتی از احمدی نژاد حمایت کند همه اینها ممکن است باشد اما مهم این است که این فرایند همه را دو ماه به انتخابات به یک نفر برساند؛ ما تلاش می کنیم این فرایند درست مدیریت شود.
برخی معتقدند روحانی باید نگران آن بخش از اصلاح طلبانی باشد که احساس می کنند زیان دیده و مغبون هستند و در انتخابات ریاست جمهوری سال بعد احتمالا یکی از چالش های روحانی همین است.نظر شما در این ارتباط چیست؟
انتخابات ریاست جمهوری در کشورمان نشان داده که همه چیز دو ماه مانده به انتخابات شکل می گیرد. در مورد 3 رییس جمهور اخیر نیز شاهد این موضوع بودیم.آقای خاتمی که انتخاب شدند تا 4 ماه قبل اوضاع به گونه دیگری بود بعد ازانتخاب ایشان، بنده در آن مقطع که رییس ستاد رقیبش یعنی آقای ناطق نوری بودم زمانی که برای تبریک خدمت خاتمی رفتم چون نماینده مجلس بودم و ایشان هم خوش مشرب است گفتم کابینه شما چه کسانی هستند؟ با خنده گفت آقای باهنرمگر فکر می کردم انتخاب شوم اصلا تصور نمی کردم که انتخاب شوم.آقای خاتمی این صحبت ها را در حال حاضر هم تکذیب نمی کند.آقایان احمدی نژاد و حتی روحانی هم همینگونه بودند بنابراین از حالا نباید انتخابات ریاست جمهوری را عمومی کرد و افکار عمومی را از حالا درگیر این موضوع کنیم.
معتقدم اگر روحانی نتواند ظرف 8 ماه آینده چند کار چشمگیر برای راه افتادن اقتصاد کشور انجام دهد به مشکل برمی خورد.باید در زمینه اشتغال اقدامات جدی انجام دهد،در کشور جوانان بسیاری بیکار هستند؛ هر چند که اعلام می شود موضوع رکود در حال حل شدن است اما هنوز حسش به مردم نرسیده و کمتر خانواده ای است که دو فارغ التحصیل بیکار نداشته باشد.بیکاری خیلی خجالت آور است که پدر خانواده بیکار باشد و همانطور که رهبر معظم انقلاب فرمودند برخی مسئولان این شرمندگی را حس نمی کنند .بنابراین برای آقای روحانی شرط سیاسی ندارم اما باید چند کار مهم انجام دهد.
عمده اش اقتصادی است؟
بله والا اگر اینها راه نیفتد آقای روحانی هم برای کسب آرای مردم مشکل خواهد داشت.
جنابعالی دوستی چند ساله با آقای روحانی دارید تا کنون نشست هایی در جهت انتقال این موضوعات با وی نداشته اید؟
من حدود 10 تا معضل واقعی کشور که عمدتا اقتصادی و رفاهی بود را فهرست کردم از اول دولت آقای روحانی دور قمری زدم و حتی اسم هم می توانم ببرم، خدمت آقای روحانی عرض کردم و دو سه جلسه با آقای جهانگیری داشتم، با آقای زنگنه جداگانه صحبت کردم همچنین با آقایان آخوندی، نعمت زاده، طیب نیا، سیف و ربیعی؛تقریبا غیر از وزرای فرهنگی و اجتماعی با تمام وزرا نشست هایی داشتم.
عمده حرفم این بود که 10 معضل برای کشور داریم، حدود 3 معضل آشکار است اما بقیه اش پنهان است و کسانیکه وارد کار روزمره شوند نمی دانند این مشکلات وجود دارد بعد به یکباره چند سال بعد آن مشکل بروز می کند و باید ببینیم کدام دولت درگیر آن می شود. مثلا صندوق بازنشستگی فولاد که 4 سال است ورشکست شده است و حدود 80 هزار بازنشسته دارد که بعضا چند ماه است حقوق نگرفته اند. بازنشسته ای که با 800 هزار تومان در ماه زندگی می کند. خبر دارم که بسیاری از صندوق های بازنشستگی کشور اوضاع خوبی ندارند ولی صدایش در نیامده است.از این دست موارد 10 مورد را فهرست کردم و صحبت کردم.
دولت یازدهم فهم،خردش و احتیاطاتش مدبرانه است اما یک چیزی کم دارد و آن این استر؛ زمانی که از نظر علمی به نتیجه می رسد شجاعت عمل ندارد.مثالی را در این مورد می گویم: از روز اولی که یارانه ها را آقای احمدی نژاد راه انداخت با وی در مورد اصل آن مشکل داشتیم و می گفتیم به هر نفر 22 هزار تومان بیشتر نمی رسد اما وی از دو برابر این مبلغ شروع کرد. روز اولی که دولت آقای روحانی مستقر شد معلوم شد برای پرداخت یارانه هر ماه حدود 700 میلیارد تومان کسری دارند همه هم می دانند هر ماه هم وزیر اقتصاد می گفت شبی که می خواهیم یارانه ها را به حساب بریزیم بدنمان می لرزد. مجلس هم 3 بار به دولت اعلام کرد که یک سوم یارانه بگیران را حذف کنید. اتفاقا کسی که می خواهد کار اصلاحی انجام دهد اگر بگوید دو سال دیگر می خواهم از مردم رای بگیرم نتیجه اش همین می شود .
در مجلس با آنکه نزدیک انتخابات بود حذف این تعداد از یارانه بگیران را تصویب کردیم و دولت را موظف کردیم یک سوم یارانه بگیران را حذف کند این از نظر سیاسی برای مجلس خودکشی بود چون دو ماه بعدش می خواستیم وارد انتخابات شویم اما حاضر شدیم تا این حد فداکاری کنیم و مسئولیتش را پذیرفتیم اما دولتی ها هنوز هم می گویند نمی شود. بنابراین یکی از مشکلات دولت این است که راه حل ها را می داند ولی شجاعت تصمیم گیری را ندارد.
از اول دادن پول نقد به مردم اشتباه بود ؟
یارانه ها یکسری نقاط مثبت و منفی داشت الان هم مدعی هستم چون قانون یارانه ها را ما تصویب کردیم اگر درست اجرا می شد می توانست در اقتصاد تحولات خوبی ایجاد کند اما منحرف شد.
یکی از ایرادات منتقدان به دولت این است که تیم اقتصادی اش یکدست نیست.
تیم فعلی اشکالاتی دارد.
بعضا ده نظر می دهند و صحبت های هم را نقض می کنند.
به نوبخت گفتم البته دلخور شد، تیم دولت یازدهم ده تا سرتیپ دارد اما یک ژنرال ندارد که همه حرفها را بشنود و آخر با شجاعت تصمیم بگیرد و اجرا کند همه اینها مجتهد هستند؛ نوبخت، طیب نیا، سیف و دیگران هر یک نظراتی دارند.حتی در زمان دولت خاتمی نیز به وی گفتم دولتی می تواند در اقتصاد موفق شود که حداقل 3 نفر را کاملا همراه و همفکر داشته باشد؛ رییس کل بانک مرکزی، رییس سازمان برنامه و بودجه و یکی هم وزیر اقتصاد؛ اگر این 3 نفر هر کدام یک فکر جداگانه داشته باشند اصلا نمی گذارند کار جلو برود همانگونه که شما گفتید الان یکی از مشکلات همین است وزرا اقتصاد را خوب می فهمند اما هماهنگ نیستند.
یه جاهایی به اقتصاد کشورمان خیلی بی توجهی شده شاید در دوره های مختلف می توانست جوری ریل گذاری شود که در دوره های بعد از ریل خارح نشوند، در مورد حقوق های نجومی چرا به اینجا می رسیم ؟قبول دارید به یکسری از مسایل اقتصادی در دوره های قبل بی توجهی شده است؟
مجلس ریل گذاری می کند و دولت در میدان اجراست همواره هم به مجلس توصیه شده که درست است که قانونگذاری می کنید اما رعایت حال دولت را بکنید. دست دولت را نبندید در قوانین که تصویب می کنیم یکسری چیزها را در اختیار و یکسری چیزها را تطمیع می کنیم.
قوانین جزم جزم نباید باشد. مثل فرمان ماشین در زمان رانندگی کسی فرمان را قفل کند و به راننده بدهد و بگوید در این جاده رانندگی کن، نمی شود. درسیستم اجرا دولت است و باید یکسری اختیارات داشته باشد این اختیارات جاهایی ممکن است به نقاط انحرافی برسد، نقاط انحرافی هم تدریجی رخ می دهد.
انحراف روز اول که آنقدر بزرگ نبوده الان هم آنقدر بزرگ نیست. رییس جمهور و رهبر انقلاب هم فرمودند و من هم به عنوان شاهد عینی می گویم که اطلاع دارم همه این حقوق های نجومی شاید در کشور به 500 نفر هم نمی رسد. ما 4 میلیون حقوق بگیر در کشور داریم.100 هزار مدیر داریم حال 500 نفر خطا کردند. اولا رسانه ها آنچنان رفتار کرده اند که مجلس و دولت جنایتکار بوده اند و مدیران همه خورده اند اما در کشور 70 میلیونی با 3 میلیون کارمند با 100 هزار مدیر ممکن است این اتفاق بیفتد. مهم این است که سیستم با این تخلف چگونه برخورد کند اگر سیستم ظرف شش یا یک سال با این تخلف درست برخورد کرد و پول ها را پس گرفت تا درس عبرت شود این کارسبب خودکنترلی می شود. والا ممکن است در کشور 70 میلیونی برخی اتفاقات دیگری هم بیفتد و نمیشود جلوی برخی آتفاقات را گرفت. مهم این است که نظام چگونه برخورد می کند. نقطه اوج غیر قابل تحمل نقطه تعریف شده ای نبوده یکجا گفته اند تا 5 میلیون اشکالی ندارد یه جایی گفته اند حالا اگر 7 میلیون شود چه اشکالی دارد یکی گفته 17 میلیون شود چه اشکالی دارد.
الان هم نمی شود اینها را کنترل کرد وقتی شرکت بزرگی کار می کند هیات مدیره اش باید این اختیار را داشته باشد که مدیر عامل را راضی کند. ما نمی توانیم بگوییم کهآقایان هیات مدیره کل کشور به مدیر عاملتان بیش از 6 میلیون حقوق ندهید .
وزیر کار چند روز گذشته میزان مشخصی را به عنوان حقوق مدیران مشخص کرد.
تازه همان را هم که اعلام کرده گفته حداکثر 10 میلیون تعیین کرده ایم به استثنای مناطق محروم وشرکت های بزرگ، اتفاقا بحث ما سر شرکت های بزرگ است اینها که حقوق های زیاد گرفته اند برای شرکت های بزرگ بوده اند، در آب و فاضلاب سیرجان کرمان که انقدر پول در نمی آید! یه جاهایی هم پیشگیری ها نمی تواند جواب بدهد بی جهت هم در رسانه ها اینگونه نباشد که افکار عمومی احساس کند که همه دولتی ها می خورند و می برند خیلی از دولتی ها حقوقشان به دهم ماه هم نمی رسد.
طی چند وقت اخیر دیداری با احمدی نژاد داشته اید؟
اصلا وی را ندیده ام و فقط چند روز قبل در مجمع تشخیص مصلحت از دور با وی سلام و علیک کردیم.
طی سال های اخیر آقای باهنر از خودش راضی بوده است؟
اصلا مطلق نیست. اگر یک فردی از گذشته خود راضی باشد فکر می کنم لحظه سقوطش است یکی از توصیه ها در قرآن این است که انسان مسلمان باید مصلح باشد می گویند اگر یک مسلمان دو روزش مثل هم باشد مغبون است اگر روز بعدش بدتر از روز قبل باشد ملعون است و اگر روز بعدش بهتر از قبل باشد ممدوح است ما امیدواریم جزو مصلحینی باشیم که روزهایمان بهتر از روز قبل باشد.
مریم شریف زاده: خبرنگار سیاسی جام جم آنلاین
بهمن صادقی: عکاس
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
بهتاش فریبا در گفتوگو با جامجم:
رضا کوچک زاده تهمتن، مدیر رادیو مقاومت در گفت گو با "جام جم"
اسماعیل حلالی در گفتوگو با جامجم:
انتقاد ونقد به هركسی رواست ولی دیگه یك كم هم فكركنند
دوره احمدی نژادخیلی به روستاها ومناطق غیرپایتخت نشین كمك شد اینهمه كارهای عمرانی و...
لااقل آزاده باشید
از دو لحاظ خط شكنی كرد
آوردن اسم آقای خاتمی و دوم پیراهن آستین كوتاه...
تحلیلگر خوبی هستید.
پیروزباشید
1-پیراهن آستین كوتاه كه در شأن و منزلت نماینده و نایب رئیس مجلس نیست.
2-موضع گرفتن نسبت به خدمات ارزنده، خدوم ترین، پركارترین، شجاع ترین، دلسوز ترین و ...رئیس جمهور ایران اسلامی جناب آقای دكتر محمود احمدی نژاد.
نمیدونوم چرررررررررراااااااااا