سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
این بخشی از درددل افرادی است که در شمال کشور زندگی میکنند. هرچند بهواسطه حضور مسافران در تعطیلات گاه و بیگاه، شاهد رونقی در کسب و کار خود هستند، اما شلوغی، ازدحام و ترافیک سوغاتی است که مسافران، بخصوص تهرانیها برای آنها به ارمغان میبرند.
تعطیلات سه روزه عید فطر امسال هم مانند همیشه ترافیک، تصادف و تلفات داشت؛ گرچه اعلام شد که روند تلفات کاهشی بود، اما چند اتفاق مهم از جمله ترافیک شدید در جادههای منتهی به شمال کشور و افزایش بیش از اندازه زمان سفر، مسمومیت 23 نفر در تونل کندوان، نارضایتی مردم آمل به علت حبس درشهرشان و توقیف بیش از 13هزار خودرو در سفرهای عید فطر خاطرات تلخی از سفری سه روزه به همراه داشت.
مساله این است...
بهراستی شمال رفتن یا نرفتن؛ مساله این است!... چرا با وجود چهارفصل بودن ایران و دارا بودن جاذبههای طبیعی، فرهنگی و تاریخی متعدد بازهم شاهد سونامی گردشگران در جادههای شمال هستیم؟
برخی از کارشناسان گردشگری معتقدند، نبود تبلیغات و جایگزین نشدن مسیرهای جدید یکی از مهمترین عوامل در انتخاب همیشگی شمال به عنوان مقصد سفر است؛ چراکه از دیرباز، سفر و تعطیلات با شمال و دریا درذهن ایرانیان نقش بسته و همچنان این انگاره ذهنی وجوددارد که سفر یعنی شمال!
محمود ضیایی، عضو هیات علمی گروه مدیریت جهانگردی دانشگاه علامه طباطبایی برای کنترل این شرایط دو رویکرد «مدیریت کلان» و « مدیریت بحران» را پیشنهاد میدهد. او به چمدان میگوید: رویکرد اول یک برخورد اساسی و رویکرد دوم موقت است. چنانکه با پیش بینی بحران میتوان مدیریت جادهها و مقاصد گردشگری را در دست گرفت.
او میافزاید: در رویکرد اساسی باید انگاره سفریعنی فقط شمال را درذهن ایرانیان تعدیل کردومقاصد مشابه دیگری را نیز درکنارآن قرارداد، اما دررویکرد موقت باید بحران را پیشبینی و درباره آن اطلاعرسانی کرد؛کاری که معمولاانجام نشده وبه یکطرفه کردن برخی مسیرها منتهی میشود.
اما آیا میتوان بدون برنامهریزی و در دست داشتن آمارها و اطلاعات صحیح، بحران را مدیریت کرد؟ هنگامی که در گزارش مسئولان، آمارها از تعریض جاده و ساخت اتوبانهای جدید حکایت دارند اما در واقعیت آنچه اجرایی میشود، تنها در حد تراشیدن کوهها و قطع درختان است؛ چگونه میتوان امید به مدیریت بحران داشت؟
در کنار این، اگر امکانات تفریحی درسایر نقاط کشور از طریق سرمایهگذاری بخش خصوصی برای گذراندن تعطیلاتی متفاوت در دست باشد،میتوان تا حدودی به مدیریت بحران تعطیلات درشمال کمک کرد. طراحی پارکهای آبی، شهربازی، ساخت سالنهای تئاتر و کنسرت، ایجاد سرگرمی و بخصوص توزیع عادلانه امکانات درسایر نقاط جذاب کشور، میتواند تاثیربسزایی در تغییر مقاصد گردشگری از شمال به دیگر مناطق داشته باشد.
ترافیک شمال محاله یادم بره...!
«چالوس و هراز تا اطلاع ثانوی به سمت شمال یکطرفه شد، ترافیک جاده چالوس سنگین است، ممنوعیت تردد به تفکیک یا اولویت وسایل نقلیه، محور شمشک ـ دیزین مسدود میشود، محدودیت تردد در محور قدیم رشت ـ قزوین افزایش یافت، آزادراه کرج ـ تهران، آزادراه تهران ـ کرج، آزادراه قزوین ـ کرج، آزادراه کرج ـ قزوین، آزادراه ساوه ـ تهران، آزادراه تهران ـ ساوه، آزادراه تهران ـ قم، مسیر شهریار ـ تهران، آزادراه قم ـ تهران، محور تهران ـ شهریار، محور کرج ـ ماهدشت، ایلخچی ـ تبریز، عوارضی تهران ـ قم، آزادراه قزوین ـ زنجان و محور تبریز ـ ایلخچی در 24 ساعت گذشته بیشترین ترافیک را داشتهاند و...»
این گونه که به نظر میآید هر جا نامی از تعطیلات، ترافیک، تصادف و شلوغی باشد پای شمال در میان است. تعطیلات عید فطر امسال هم یکی از بهترین فرصتها برای لذت بردن از ترافیک 16 ساعته جاده چالوس و شمال بود !
درواقع میتوان گفت مسافران شمال در تعطیلات گذشته، به معنای واقعی لذت در ترافیک را کشف کردند. آنها به این مهم پی بردند که میتوان در جاده چالوس خوابید، با خانواده بر روی یک زیرانداز روی آسفالت داغ نشست و منچ وتخته بازی کرد. میتوان در تونل ماند، دود خورد و رقصید. میتوان از مه و ترافیکی که تا پاسی از شب ادامه داشته لذت برد. حتی میتوان وسط جاده چادر زد یا با دوستان گرد هم آمد و قلیانی چاق کرد.
حتی میتوان دوست پیدا کرد. شاید دیگر وقتش رسیده باشد که این مثل قدیمی که میگوید هر کسی بهترین دوستانش را از دوره سربازی دارد به این مثل تغییر داد که میتوان بهترین دوستان را در ترافیک جاده چالوس و شمال پیدا کرد.
این سبک لذت بردن از تعطیلات سبب بروز خلاقیت کاربران اینستاگرام نیز شد چنانکه عکسهایی از یک بیلبورد تبلیغاتی در نیویورک منتشر کردند که در آن آمده است:
آیا میدانید در ایران 16 ساعت رانندگی در ترافیک و خوابیدن در چادر نزدیک ساحل بزرگترین تفریح بهشمار میرود؟! شکر گذار باشید»
اینچنین است که لذت بردن از ترافیک شمال شهرتی جهانی یافت! البته این بیشتر یک شوخی مجازی بود نه چیز دیگر ...
شمال نریم، کجا بریم؟
اگر قرار است بیش از 12 ساعت رانندگی در جادههای شمال آن هم با ترافیک سنگین، آفتاب و گرما را گرفتار ومحصور در تونل تجربه کنید، سوال این است که چرا برنامهریزیتان را برای رانندگی کمتردر اتوبانی نسبتا خلوت با امید رسیدن به خنکای کوهستان آن هم در استانهای سرسبز، زیبا و بکری مانند لرستان، کردستان و چهارمحال و بختیاری تنظیم نمیکنید؟ باورکنید چندمکانی که درذیل معرفی میشوند، خود یک پا شمال هستند:
شهرکرد و پل زمانخان و خنکای طبیعت
از تهران با خودروی شخصی حدود شش ساعت میتوان رانندگی کرد و خود را به شهرکرد رساند. به جرات میتوان گفت، شهرکرد به لحاظ جاذبههای طبیعی چیزی کمتر از شمال کشور ندارد. چهارمحال و بختیاری و مرکز آن شهرکرد، همه چیز برای گردگشگری طبیعی دارد؛ آبشار، رودخانههای پرآب، هوای بسیار خنک، جنگلهای حفاظت شده، چشمههای آب سرد و آبگرم، پیست اسکی، بسترهای قانونی ماهیگیری، موقعیت مناسب برای کوهنوردی و...
برای اسکان نیز این استان امکانات نسبتا مناسبی دارد. دهکده زاگرس در بالای پل زمانخان قرار دارد و شما میتوانید اقامت چند روزهای در آنجا داشته باشید.
فریدن اصفهان و دیگر هیچ
شهرهای استان اصفهان نیز حدود شش ساعت تا تهران فاصله دارندکه میتواند گزینه مناسبی برای جایگزینی شهرهای شمالی باشد.
فریدن از جمله این شهرهاست. هوای بسیار سرد و خشک زمستانی و خنک و مطبوع تابستانی آن، یکی از ویژگیهایی است که میتواند تهرانیهای از گرما فراری را به سوی خود جذب کند؛ ضمن آنکه سرچشمه زاینده رود در این بخش قرار دارد. برای اقامت نیز نگران نباشید. چراکه هتل 3 ستاره و مهمانسرای ایرانگردی و جهانگردی و در کنار آن به رسم همیشه دهها واحد ورزشی و آموزشی و اداری و حسینیه و تکایا و مساجد و پارکها و دیگر ابنیه برای خدمت به مسافران آماده هستند.
گلپایگان و خوانسار؛ ترکیبی از طبیعت و تاریخ
گلپایگان نیز از جمله شهرهایی است که ظرفیتهای جذابی برای گردشگری دارد و یکی از قطبهای اصلی گردشگری استان اصفهان در بخش غربی آن است. فاصله این شهر با تهران حدود پنج ساعت است. مسجد جامع، بازار چهار سوق، بازار سنتی گلپایگان، مناره آجری سلجوقی، بقعه سیدالسادات، ارگ تاریخی گوگد، امامزادگان هفدهتن، سد گلپایگان، روستاهای کوچری، عباس آباد و وانشان، منبت کاری و دهها جاذبه دیگر که میتوانید هنگام سفر به این شهر دیدن کنید. البته اگر به این دو شهر رفتید از خوراکیهای خوشمزه آن چشمپوشی نکنید. گلپایگان علاوه بر کباب معروفش لبنیات عالی دارد. خوانسار هم یک جورهایی مهد عسل است.
خرمآباد و کوهدشت؛ چشمههای جوشان و غارهای زیبا
اگر بخواهیم شش ساعته دیگری به این لیست بیفزاییم میتوان به خرم آباد و کوهدشت اشاره کرد. شهر خرم آباد مرکز لرستان باستانی در درهای باصفا و بر ساحل رودخانه خرم آباد قرار دارد. چشمههای جوشان، سرابهای فراوان، دریاچه دلانگیز کیو و هوای دلپذیرش هوش از سر فراریهای پایتختنشین میبرد. در عین حال میتوان به قلعه فلکالافلاک، مناره آجری، آبشار نوژیان، آبشار سه گانه گریت، بقعه شجاعالدین خورشید، مقبره بابا طاهر، سراب چنگایی، بازار میرزا سیدرضا، تنگه شبیخون، مناره آجری، غار دوشه و گردشگاه گوشه به عنوان سایر جاذبههای این استان اشاره کرد. شهرستان کوهدشت همانطور که از نامش مشخص است، هم کوه دارد و هم دشت. تنگه زیبای «شیرز» نگین سبز لرستان است و آب و هوایی دلفریب دارد.
ملایر و نهاوند؛ 5 ساعت به سمت غرب
اگر به جای آنکه مسیر حرکت را به سوی شمال در نظر بگیرید و بخواهید با پنج ساعت رانندگی به کوههای البرز برسید، همان زمان را اما به سوی غرب در نظر بگیرید و رشتهکوه زاگرس را جایگزین کنید، می توانید از ملایرو نهاوند دیدن کنید.ملایر در غرب ایران و جنوب شرقی استان همدان و در دره و کوهپایههای زاگرس قرار دارد و بزرگترین شهر این استان به لحاظ مساحت است. ملایر از شمال به شهرستانهای همدان و تویسرکان، از غرب به نهاوند در استان همدان، از جنوب به شهرستان بروجرد در استان لرستان و از شرق به شهرستان شازند در استان مرکزی محدود است. ملایر دارای طبیعت معتدل کوهستانی با زمستانهای سرد و پر برف است و به تبع آن تابستانهای معتدل و بهاری زیبا دارد.
معصومه دیودار / جامجم
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
علی اصغر هادیزاده، رئیس انجمن دوومیدانی فدراسیون جانبازان و توانیابان در گفتوگو با «جامجم» مطرح کرد