تحلیل دکتر اردشیر سنایی از پیامدهای ناگزیر خروج انگلستان

غروب آفتاب اروپا از بریتانیا

انگلستان اولین کشوری است که درخواست خروج از اتحادیه را کرده است. این اتفاق، حالا این اتحادیه را در آینده‌ای نامعلوم رها کرده و روشن نیست چه چشم‌اندازی پیش‌روی اتحادیه اروپا قرار دارد.
کد خبر: ۹۱۹۰۸۳

اردشیر سنایی، استاد روابط بین‌الملل دانشگاه آزاد اسلامی در گفت‌وگو با جام سیاست به تحلیل پیامدهای خروج انگلیس از اتحادیه اروپا و تاثیر این تحولات بر روابط تهران ـ لندن پرداخته است.

آقای دکتر، خروج انگلیس از اتحادیه اروپا چه پیامدهایی خواهد داشت و چه تاثیراتی بر سیاست‌های این کشور خواهد گذاشت؟

اتفاق بسیار مهمی رخ داده؛ خروج انگلیس از اتحادیه اروپا را باید جزو موضوعات بسیار مهم در نظام بین‌الملل ارزیابی کرد. اگر بخواهیم مقداری به گذشته برگردیم باید بگوییم بریتانیا تمایل آنچنانی برای این‌که خود را در مجموعه‌ای مانند اتحادیه اروپا یا هر شکل دیگری تعریف کند نداشته و همواره تمایلش این بوده که اروپا با برنامه‌ها و سیاست‌های آمریکا در داخل اروپا و نظام بین‌الملل پیوند بخورد. این نگاه اروپا را می‌توان در تقابل با نگاه فرانسه و آلمان دید. فرانسه و‌آلمان تمایل داشتند اروپای متحد در کنار آمریکا یا در مواقعی در مقابل آمریکا تعریف شود، اما انگلیس معتقد به اروپایی همسو با سیاست‌های آمریکا آن هم در قالب فدراسیون بوده است. پیشینه این را باید به گذشته و نبود تمایل از سوی انگلیس برای حضور در اتحادیه ببینیم. انگلیس تمایلش از قرن‌های گذشته در داخل اروپا همواره این گونه بوده که بتواند موضع بالاتری نسبت به سایر کشورهای اروپایی داشته باشد و تنظیم‌کننده قوا باشد یعنی نوعی نقش فرادولتی در سطح کشورهای اروپایی داشته باشد. این روند را داریم تا پس از جنگ جهانی دوم که سرانجام مذاکرات و گفت‌وگوهای طرفداران وحدت در اروپا به تشکیل جامعه اقتصادی اروپا منجر شد. انگلیس ابتدا تمایلی برای عضویت در جامعه نداشت و سال‌ها طول کشید تا بالاخره قانع به عضویت شد، اما از همان زمانی که خودش را درقالب نهادهای اروپایی تعریف کرد به حل شدن کامل در تمام روندها و سیاست‌های اتحادیه اروپا تمایلی نداشت و همیشه سعی می‌کرد موضع متفاوت و مستقل ایفا کند. مثلا به وحدت پولی یورو نپیوست و پیمان شینگن را نپذیرفت. برخی از سیاست‌های اتحادیه را هم نمی‌پذیرفت یا با شرط و شروطی می‌پذیرفت تا در مواقع خاصی بتواند از پیروی آنها عدول کند.

تبعات داخلی خروج انگلیس چه خواهد بود؟

در داخل انگلیس آن چیزی که تا الان رخ داده، موجب به وجود آمدن شوک و فضای روانی خاصی است که حاکم بر کل انگلستان است و به نظر می‌رسد شاید اکثریت یا نخبگان جامعه انتظار چنین رایی را نداشتند. الان بعد از این اتفاق که قطعا آثار اجتماعی در داخل انگلیس خود را نشان خواهد داد، استعفای نخست‌وزیر و اعلام این‌که به رای اکثریت احترام خواهد گذاشت و بهتر است تا نخست‌وزیر بعدی فرآیند خروج را از اتحادیه اروپا کلید بزند، دومین تاثیر بود. به نظر می‌آید حزب محافظه‌کار که برگزارکننده رفراندوم بود و شخص کامرون یک ضربه حیثیتی و سیاسی از نتیجه رفراندوم خوردند. شاید کمتر کسی در داخل حزب محافظه‌کار نتیجه برگزاری رفراندوم را پیش‌بینی می‌کرد. برای همین شاید تجربه تلخی برای زندگی سیاسی چهره‌های شاخص این حزب و ازجمله شخص کامرون باشد. حزب کارگر هم دچار اختلافاتی شد و در وضعیت داخلی دچار تزلزل‌هایی شده و گروه کثیری از اعضای حزب آماده استعفا هستند و از رهبر حزب خواسته‌اند وی نیز استعفا دهد. به نظر می‌رسد حزب کارگر با وجود این‌که تمایلی برای جدا شدن از اتحادیه اروپا نداشت، اما رهبری حزب نتوانسته بین خواسته‌های قلبی خود و دیدگاه‌های کلان حزبی ارتباط مشخصی برقرار کرده و عملیات و فرماندهی منسجم را برای هماهنگ کردن آرای اعضا برای ماندن در اتحادیه آنچنان که باید بسیج کنند.

به غیر از این در داخل بریتانیای کبیر هم آرای لندن نسبت به سایر مناطق در داخل انگلستان و‌آرای اسکاتلند و ایرلند شمالی متفاوت از مابقی انگلستان بود؛ بنابراین به نظر می‌رسد نتیجه بعدی بروز اتفاقاتی در داخل بریتانیای کبیر خواهد بود. اسکاتلند بار دیگر مطرح کرده که بحث و فرآیند رفراندوم جدایی از انگلستان را کلید خواهد زد. این تمایل در ایرلند شمالی هم در حال شکل‌گیری است. اگر مدیریت درستی صورت نگیرد و همچنان فشای روانی این شوک ادامه یابد چه بسا در آینده در داخل بریتانیا هم شاهد جدایی‌های دیگری باشیم. مردم ایرلند شمالی و اسکاتلند خواهان باقی ماندن در اتحادیه اروپا بودند و با این وضعیت قطعا مشکلاتی با بریتانیای کبیر خواهند داشت.

خروج انگلیس از اتحادیه اروپا چه تاثیرات اقتصادی بر این کشور به جا خواهد گذاشت؟

آثار هیجانی اولیه کاملا خود را نشان داد؛ یعنی سقوط ارزش پوند نسبت به سایر ارزهای خارجی که در طول دهه‌های گذشته بی‌سابقه بود. شاید بخش عمده‌ای به خاطر فضای روانی ناشی از رای باشد، اما قطعا انگلستان دچار مشکلات اقتصادی حداقل در کوتاه مدت خواهد بود تا این‌که بتواند خود را با شرایط جدید وفق دهد و از این فضایی که باعث بروز لطمات اقتصادی شده بیرون بیاید.

در عملکرد اتحادیه اروپا شاهد چه تغییراتی خواهیم بود و این اقدام انگلیس چه اثراتی بر آینده این اتحادیه خواهد داشت؟

به هر حال این‌که کشور قدرتمندی از اتحادیه اروپا خارج شود دارای آثار منفی بر اتحادیه خواهد بود و این خروج می‌تواند به لحاظ وزن سیاسی، نظامی و اقتصادی مشکلاتی را برای اتحادیه به ارمغان آورد. در مناسبات بین‌المللی اتحادیه اروپا قطعا مشکلاتی به وجود خواهد آمد و اتحادیه باید هر چه سریعتر تدبیری بیندیشد تا فضای ناشی از خروج انگلیس از اتحادیه اروپا به حداقل برسد. به لحاظ ارتباطات درونی اعضای اتحادیه چه در سطح سران و شهروندان یکسری مشکلاتی به وجود خواهد آمد و شاید آثارش را روی انواع رفت‌وآمدها، چه اقتصادی و چه تجاری فرهنگی، علمی و ورزشی بر جای گذارد.

آیا این اقدام انگلیس در خروج از اتحادیه اروپا امکان دنباله روی سایر کشورهای عضو و خروج آنها نیز خواهد شد؟

دغدغه بعدی اتحادیه اروپا قطعا باید این باشد که اتفاقی که نباید می‌افتاد، افتاد و بعد از زمان تاسیس اتحادیه اروپا تا کنون کشوری درخواست خروج از اتحادیه را نکرده بود و اتحادیه به سمت افزایش اعضا حرکت می‌کرد تا کاهش؛ برای اولین بار خروج یک کشور رخ داده آن هم نه توسط کشوری ضعیف، بلکه توسط کشوری قوی. بنابراین نگران بعدی اتحادیه اروپا که باید با آن مواجه شود این است که اگر راه برای خروج یک عضو فراهم شود چه‌بسا این راه برای خروج سایر اعضا نیز رخ دهد مخصوصا اعضایی که در طول چند سال گذشته به لحاظ اقتصادی دچار مشکلات عدیده‌ای بوده‌اند و بخش قابل توجهی از افکار عمومی این کشورها این مشکلات را ناشی از سیاست‌های اقتصادی یکپارچه اتحادیه اروپا می‌دانستند از جمله یونان که خیلی تلاش کرد بر فشارهای داخلی افکار عمومی غلبه کند و به سمت خروج از حوزه یورو یا در نهایت خروج از اتحادیه اروپا نرود، اما در حال حاضر با توجه به خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا چه‌بسا زمزمه خروج‌های بعدی به گوش برسد.

خروج انگلیس تاثیر مشهودی در روابط تهران ـ لندن خواهد داشت؟

تفاوت چندانی در نوع روابط ما با انگلیس یا اتحادیه اروپا به وجود نخواهد آمد زیرا نوعا روابط کشورهای اروپایی چه به صورت تک تک و چه به صورت کلی با ایران تابع یکسری اصول خاصی است و در مقطعی مناسبات بسیار صمیمانه با ایران داشته‌اند. در مقطعی همه اینها به سمت کاهش، حتی قطع رابطه و تحریم رفته‌اند و از مقطعی به بعد مناسبات حسنه با اغلب این کشورها شکل گرفته بود و از این به بعد بخشی از سیاست‌های ما باید متوجه اتحادیه اروپا باشد و بخشی دیگر متوجه کشورهایی از اروپا که عضوی از اتحادیه نیستند. انگلستان هم به این کشورها اضافه می‌شود، اما در مجموع بعید می‌دانم اتفاق خاصی در مناسبات ایران و انگلیس رخ دهد حالا با این خروج روابط ایران و انگلیس تابع ملاحظات خاص خودش است و به نظر می‌رسد مناسبات دو کشور بیش از آنکه متاثر از روابط ایران و اتحادیه اروپا باشد متاثر از روابط ایران و آمریکاست.

به این‌که مناسبات ایران و اروپا متاثر از روابط ایران و آمریکاست، اشاره کردید. چرا چنین وضعی حاکم است؟

روابط ایران با کشورهای اروپایی تابع شرایط خاصی است یعنی به غیر از مقطعی طی سال‌های 1384 تا 1392 در دوران ریاست جمهوری احمدی‌نژاد، روابط‌مان با غالب کشورهای اروپایی روز به روز تیره‌تر شد و حالتی تخاصمی پیش آمد.این در حالی است که کشورهای اروپایی تمایل به داشتن روابط حسنه و مناسب با ایران داشتند. در بین کشورهای اروپایی همواره مواضع انگلستان نسبت به ایران مقداری متفاوت بود و آنها بیشتر سعی می‌کردند خیلی روابطشان را تحت تاثیر سیاست‌های آمریکا قرار ندهند، اما انگلستان به همان دلیل سنتی که اشاره کردم و همسویی بیشتر با سیاست‌های آمریکا همیشه سعی می‌کرد روابطش را با ایران در چارچوب سیاست‌های آمریکا تعریف کند و هر وقت مناسبات ایران و آمریکا تیره شد برنوع روابط ایران و انگلیس هم تاثیر گذاشت و هر زمان که روابط ایران و آمریکا از تنش کمتری برخوردار شد برروابط ایران و انگلیس هم تاثیر گذاشت.

کارشناسان معتقدند انگلیس در اتحادیه اروپا ابزار آمریکا بود، حال با خروج انگلیس آیا آمریکا سعی در جایگزینی کشور دیگری به جای انگلیس در اتحادیه اروپا خواهد کرد؟

تا حدودی درست است؛ آمریکا از انگلستان به عنوان ابزار در داخل اتحادیه اروپا استفاده می‌کرد و انگلیس ادامه‌دهنده سیاست‌های آمریکا در داخل اتحادیه بود و گاهی اوقات مواضع مغایر با سیاست‌های آمریکارا در داخل اتحادیه، انگلیس می‌توانست کنترل، تعدیل یا تغییر دهد. قاعدتا وقتی انگلیس از اتحادیه اروپا خارج شود آمریکا وزنه اصلی خود را از دست داده وقاعدتا باید برای به دست آوردن جایگاه قبلی خود در داخل سیاست‌های اتحادیه اروپا فکر دیگری کرده یا روی کشور دیگری حساب کند. اتحادیه اروپا همواره نگاهش به آمریکا نوعی نگاه رقابتی و نگاه این‌که بتواند قدرت رقیبی برای آمریکا باشد بوده است مگر این‌که انگلیس مانع می‌شد. حال از این پس چنین فشاری در داخل اتحادیه اروپا نخواهد بود و آلمان و فرانسه به راحتی می‌توانند نگاه و مواضع خاص اروپایی خود را در اتحادیه اروپا پیش ببرند به نظر می‌رسد این یکی از دغدغه‌هایی است که آمریکا باید در داخل اتحادیه فکری برای آن بیندیشد.

مریم شریف‌زاده/ روزنامه‌نگار

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها