اولین مواجهه نسل ما با نگاتیو فیلم‌های عکاسی بود که با لذت و در تاریکخانه انجمن سینمای جوان یا دانشگاه ظاهر می‌کردیم و بعدتر نگاتیو فیلم‌های 35میلیمتری که البته در دسترس همگان نبود، اما بدون شک انتهای آرزوی یک سینماگر جوان ساخت فیلمی با این نوارهای خوشرنگ و گران بود.
کد خبر: ۹۱۸۰۲۹

ناگهان در سال‌های پایانی دهه 90 میلادی زمزمه‌های ورود دیجیتال به گوش می‌رسد و آرام آرام این پدیده حیرت‌انگیز جای شیوه‌های سنتی و البته هنری‌تر را می‌گیرد و در این میان بسیاری از امکانات شغلی مرتبط با نگاتیو از بین می‌رود و البته به نظر بسیاری از کارشناسان، دیجیتال هرگز نمی‌تواند کیفیت آنالوگ را داشته باشد.

خاطرات نگاتیو ساخته فرهاد ورهرام، کارگردان توانای سینمای مستند از اولین فیلم‌های تاریخ سینمای ایران تا این روزها را از جنبه اهمیت نگاتیو و مسائل فنی فیلمسازی بررسی می‌کند. از خان‌بابا معتضدی، اولین فیلمبردار سینمای ایران که در زیرزمین خانه‌اش لابراتواری کوچک راه‌اندازی می‌کند تا فیلم‌ها در ایران ظاهر شود تا این روز‌ها بسیاری از همین استودیو‌ها که یکی پس از دیگری تعطیل می‌شوند در تصاویری جذاب و نادر از فیلم از مشروطیت تا سپنتا ساخته استاد محمد تهامی‌نژاد، خان‌بابا معتضدی داستان ساخته شدن فیلم آبی و رابی را توضیح می‌دهد و البته پس از او تلاش‌های دکتر اسماعیل کوشان در تاسیس میترا فیلم و پارس فیلم که از بنیانگذاران انجام مراحل فنی فیلم‌های سینمایی در ایران هستند. چند سال بعد محسن بدیع در دهه 30 استودیو بدیع را تاسیس می‌کند و البته دو پسرش که در تمام این سال‌ها راه پدر را ادامه داده‌اند در این فیلم از آن روزها می‌گویند.

در یکی دو سال گذشته همان‌طور که در فیلم هم بررسی می‌شود چند استودیوی مهم مانند فیلمساز، بدیع و مرکز خدمات صنایع فیلم ایران تعطیل می‌شود. اما علت این تعطیلی‌ها چیست؟نخست این که با ورود لوازم و شیوه‌های دیجیتال، تقریبا فیلمسازی به شیوه آنالوگ دیگر اتفاق نمی‌افتد و اگر هم استفاده‌ای داشته باشد در حد کشیدن کپی است. دوم این‌که با شیوه‌های جدید دیگر خرید و نگهداری تجهیزات فنی نگاتیو توجیه اقتصادی ندارد کما این‌که در جایی از فیلم هارون یشایایی، مالک یکی از همین استودیو‌ها می‌گوید وسایلی را که کمتر از دو سال پیش، بیش از یک میلیارد خریداری کرده‌ایم حالا یک ریال هم نمی‌ارزد و جالب اینجاست وسایلی هم که توسط این دفاتر به موزه سینما و وزارت ارشاد هدیه شده در وضع نامناسبی نگهداری می‌شود. حال با این شرایط تکلیف این دفاتر با این همه قدمت و توانایی‌های فنی چیست؟فرهاد ورهرام با ظرافت و البته هوشمندی مستندش را بر مبنای گفت‌وگوی مستقیم با صاحبان این استودیو‌ها و البته کارشناسان و خبرگانی همچون علیرضا زرین دست و اکبر عالمی قرار می‌دهد تا به این شکل بر اهمیت نیروی انسانی که پس از تعطیلی این دفاتر فراموش می‌شوند تاکید داشته باشد و به نوعی از یک پدیده شیمیایی، فیزیکی و تکنیکی روایتی انسانی داشته باشد.

پایان دوره نگاتیو مانند هر پیشرفت دیگری در دنیای تکنولوژی غیرقابل اجتناب است، ولی توجه به این مساله کلیدی بسیار مهم است که راه همراه شدن با تکنولوژی تعطیلی روش‌ها و مکان‌های قدیمی نیست، بلکه باید با سرمایه‌گذاری و درایت آنها را با تکنولوژی همراه کرد تا این استودیو‌ها که بخش مهمی از تاریخ سینمای ایران هستند به جای نابودی بتوانند به چرخه حیات خود ادامه دهند.

ورهرام مستند‌ساز با‌تجربه‌ای است که مانند تمام آثارش در برخورد با موضوع لحنی صمیمانه و البته صادقانه دارد. خاطرات نگاتیو همانند اسمش لحنی دو سویه دارد.از یک سو خاطره و احساسات انسانی و از سوی دیگر بحث نگاتیو و مسائل فنی سینما که با هم تلفیق می‌شوند و در پایان سکانسی غم‌انگیز خلق می‌کنند و آنجایی است که صاحب یکی از این استودیوها با اشک دستگاه‌هایش را برای همیشه متوقف می‌کند و به تاریخ می‌پیوندد.

سینما و عکاسی هرگز نمی‌توانند بدون جذابیت و زیبایی نگاتیو راه خود را ادامه دهند و این را می‌توان از زمزمه‌های گاه و بیگاه فیلمسازان متوجه شد و پیشرفت و فناوری هم هرگز ساختار اولیه و ستون‌های یک پدیده هنری و صنعتی را از بین نمی‌برند، بلکه استفاده از آن راتسهیل می‌کنند و مسلما روزی خواهد رسید که باز با همان کیفیت در سالن‌های تاریک فیلم خواهیم دید و هیچ‌کس در سینما شغلش را از دست نخواهد داد.

بهرنگ ملک محمدی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها