امیر و پرستو حدود شش ماه است با هم آشنا شدهاند. امیر 29 ساله بر سر یک جفت کتانی، ناخواسته مرتکب قتل خواهرزادهاش شده و از هفت سال پیش در زندان رجاییشهر کرج به سر میبرد و تنها یک گام با مرگ فاصله دارد. خواهرش سال گذشته رضایتش را اعلام کرد اما داماد خانواده میگوید اگر امیر بتواند 200 میلیون تومان پول به عنوان دیه به او بپردازد، حاضر است رضایت دهد و در غیر این صورت حکم قصاص را اجرا میکند. پرستو 28 ساله فوقلیسانس تربیت بدنی دارد و از طریق برادر زندانیاش با مرد اعدامی آشنا شده است.
او با شنیدن ماجرای زندگی امیر و امیدهای برباد رفته او، قصد داشت کمکش کند اما در ادامه آنها دلباخته یکدیگر شدند و عشقی میان آن دو شکل گرفت. دیگر امیر فقط یک غریبه برای پرستو نبود بلکه مردی برای همه زندگیاش بود. پرستو او را نیمی از وجودش میدانست و حاضر نبود تقدیر زندگی، او را به اعدام بسپارد و عزم خود را برای آزادی او جزم کرده بود.
پرستو اوایل اردیبهشت امسال زمانی که تصمیم مهم زندگی برای ازدواج با مرداعدامی و نجات او از پای چوبه دار را گرفت، ماجرا را با خانوادهاش در میان گذاشت و پس از جلب موافقت آنها، اوایل فروردین امسال درخواست کتبی خود را برای سرپرست دادسرای امور جنایی تهران نوشت و خواست اگر منع قانونی برای ازدواجش وجود ندارد، با مرد اعدامی ازدواج کند . بعد از آن به عنوان همسر قانونی وی، برای جلب رضایت اولیای دم تلاش کند.
زمانی که مسئولان قضایی درخواست او را درباره این ازدواج بررسی کردند، گفتند که هیچ منع قانونی برای این ازدواج وجود ندارد و این زن جوان میتواند به عقد مرد اعدامی در بیاید.
سرانجام با گذشت نزدیک به سه ماه از این ماجرا، زن جوان همراه خانوادهاش روز سهشنبه همزمان با سالروز تولد امام حسن مجتبی(ع) پا به زندان رجاییشهر کرج گذاشت و کنار امیر پای سفره عقد نشست تا این بار دفتر زندگیشان ورق دیگری بخورد.
در این مراسم پرستو با مهریه پنج سکه بهار آزادی و سفر حج عمره که مادر شوهرش به او و امیر هدیه کرده، در حضور او، پدرشوهرش و یکی از خواهران امیر به عقد او درآمد تا شیرینترین لحظه زندگیشان رقم بخورد. در این مراسم به عروس و داماد دو کارت هدیه و یک سکه از طرف سازمان زندانها اهدا شد.
پرستو امید دارد بتواند باتلاش و کوشش، راهی برای نجات همسرش ـ که در برابر مجازات مرگ قرار گرفته ـ پیدا کند. او در این ماه خدا و مهربانی چشم انتظار کمک نیکوکارانی است که بتوانند دیه درخواستی پدر مقتول را بپردازند.
امیر درباره وقوع این اتفاق جالب در زندان گفت: مهلقا خیلی مهربان است و تلاشهای او مرا به زندگی امیدوار کرد و با تمام وجودم به او علاقهمند شدم. من هرگز نمیگذارم از ازدواج با من پشیمان شود و برای خوشبختی او تلاش میکنم.
در این مدت تنها 2 بار همسرم را از پشت شیشه آن هم به مدت 15 دقیقه دیده بودم. تحصیلات من، سیکل است اما همسرم فوقلیسانس تربیت بدنی دارد. از دیشب خودم و تمام همسلولیهایم نخوابیدهایم، همه ما بسیار استرس داشتیم و من هم نگران بودم که به امروز میرسم یا خیر؟ وقتی خواستم بیایم همه برایم دست زدند و از زیر قرآن رد شدم و احتمال میدهم که وقتی بعد از جاری شدن خطبه عقد به داخل بند برگردم برایم جشن بگیرند.
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد