به گزارش جام جم آنلاین، دکتر حسن قاضی زاده هاشمی نوشت:
✍شمشیر دو لبه
دو ماه از انقلاب نگذشته بود که اولین وزیر نفت جمهوری اسلامی ایران به نام دکتر حسن نزیه، عضو کابینه مرحوم مهندس بازرگان برای زیارت و کار اداری به همراه هیئت بلند پایه به مشهد آمده و در هتل هایت مشهد اقامت داشتند. در آن زمان من دانشجوی سال سوم دانشکده پزشکی بودم.
اولین باری که فیش در کشور افشا شد مربوط به همین سفر بود که هزینه سه روز اقامت هیئت همراه وزیر ۱۷ هزار تومان شده بود؛ هواداران حزب توده کپی فیش مربوطه را بر در و دیوار خیابانها و دانشگاهها چسبانده بودند و بلوایی در کشور بپا کردند. البته بعدها این سنت سیئه که ضد ارزشهای اخلاقی و اسلامی است تا امروز ادامه یافت و هر روز دریغ از دیروز...
در مباحث اخیر نیز، برخی دوستان باید بدانند این شمشیری که بر پیکر انقلاب اسلامی وارد می کنند، دولبه دارد؛ درست است که از یک طرف آن روحانی و دولت او را می زنید، ولی با طرف دیگر، روحانیت و نظام را نشانه رفته اید!
من معتقدم که حقوق نامتعارف، یا طبق ضوابط و مقررات پرداخت شده و یا خارج از آن. اگر مدیری طبق ضوابط موجود حقوقی دریافت داشته که نا متعارف است، راه حل این مشکل بجای آبرو بردن از او و «افشاگری های توده وار»، اصلاح آن ضوابط از مجاری قانونی است. اگر هم فردی خارج از ضوابط و مقررات وجهی از بیت المال دریافت داشته، حتما باید به قوه قضاییه معرفی شود و احدی حق ندارد قبل از قطعیت تخلف او در دستگاه قضایی، آبروی کسی را ببرد. به عبارتی در هر دو صورت فرد افشاگر مستوجب پیگرد قضایی است.
فراموش نکنیم که دین حنیف آیین پوشیدگی است نه افشا گری؛ در این ماه که ماه بندگی است سرکشی نکنیم، با آبروی انسان ها بازی نکنیم، اعتماد مردم را بیش از گذشته به کارآمدی دین در اداره کشور سلب نکنیم و از گزند نفس اماره به خدا پناه بریم. شمشیرها را در غلاف نگه داریم و به هوش باشیم که ممکن است حرکت ما به اراده دیگرانی آغاز شده باشد که در کمین نابودی این انقلاب (که موهبت الهی است) نشسته اند. کفران نعمت نکنیم و از خشم و غضب خدا و خلق خدا بترسیم.
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
حرف جناب وزیر كاملا متین و بجا ولی تكلیف چیست ؟؟؟ یعنی ملت سكوت كنند تا عده ای به عناوین مختلف پول های هنگفت به جیب بزنند؟؟ این حرف آقای وزیر وقتی درست است كه اگر یه شخصی حالا هر كس می خواهد باشد وقتی دزدی وی مسجل شد در رسانه به اسم ب.ز و م.ر از وی نام برده نشد و مردم تا عقوبت كار وی را دیدند صحیح است. نه وقتی كه هر كسی تو مملكت ما تا وقتی در قدرت هست میتونه بخوره و ببلعه و اطرافیان خودش رو به فیض برسونه بعد هم هیچی به هیچی... به اینجا كه میرسه همه دم از مسلمانی میزنند. بابا بس كنید یا طرف حقش بوده كه نوش جونش نباید ابایی داشته باشه از افشای فیش حقوقی و یا مستحق دریافت اون پول نبوده كه باید جواب بده دیگه اسلام و روحانیت و اینا رو چرا وسط میكشید ؟؟؟
"چون دورفلك یكسره بر منهج عدلست خوش باش كه ظالم نبرد راه بمنزل".
لای كدام كتاب قانون را بازكردهاید كه گفته است افشای فیش حقوقی كارمندانتان جرم است؟ حریم خصوصی است؟ كه افشایش وزیر رقیقالقلب مملكت را اینچنین به تهدید در رسانهها وامیدارد.
گفتهاید افشای این فیشها شمشیری به پهلوی روحانیت و انقلاب است. آن كلمهی افشا را باید حذف كنید تا جملهتان دقیق شود. این فیشها شمشیر است به نجابت ملت آقای وزیر!
وقتی با حقوق پنج ماه یك كارمندتان میشود چهارتا آلونك ساخت انتهای حیاط بیمارستان تا همراهان بیمار، خسته و غریب و درمانده، در گرمای تابستان و سرمای زمستان، شب و روزشان را روی یك تكه مقوای مندرس، بیپول، بیآب، بیغذا، بیسرپناه و بی امید سر نكنند.
گفتهاید دین حنیف آئین پوشیدگی است نه افشاگری. كلاه حیرت از سر عقل میپرانید آقای وزیر! آئین حنیف شما را تنها به پوشیدگی در فیشهای حقوق كارمندانتان خوانده است؟ شما را نخوانده است به رعایت عدالت میان زیردستان، به پرهیز از ستم و خیانت، به رعایت امانت و احقاق حقوق محرومان؟
آئین حنیف شما را به نهیب نخوانده است كه : «انصف اللَّه و انصف الناس من نفسك و من خاصة اهلك و من لك فیه هوی من رعیتك» داد خدا را و داد خلق را از خودت بستان. بدهكار مردم باش. "و من خاصه اهلك" و به ویژه حق مردم را از كسانی بگیر كه كسانِ نزدیك تواند " و من لك فیه هوی من رعیتك " و اگر در بین مردم قشر و جماعتی هستند كه مورد حمایت خاص تو هستند، از آنها داد مردم را بگیر.
آقای وزیر !
خرداد برای ما به خرمشهر گره خورده است. خرمشهر به محمدجهانآرا. جهانآرا به آن جملهی شكوهمندش درمیانهی نبرد كه به یارانش گفت: اگر شهر سقوط كرد دوباره آن را فتح میكنیم. مراقب باشیم ایمانمان سقوط نكند.
كاش اینرا بنویسید بگذارید كنار آن عكس دكتر شریعتی در اتاقتان. روزی چند بار به خودتان بگوئید: این میز و صندلی اگر رفت مهم نیست. مراقب باشیم ایمانمان سقوط نكند.
چیاول بوژوا وار و امپریال وار سیستم ارباب رعیتی و افكار لیبرالیستی
میگن از آن نترس كه های و هوی دارد ....
بعضی ها! با پنبه سر می بُرن !