گفت‌وگو با هیو جکمن، بازیگر سرشناس سینمای جهان

از مرد گرگ‌نما تا ژان والژان

تماشاگران سینما «هیو جکمن» را به‌خاطر بازی در نقش مرد گرگ‌نما در مجموعه فیلم اکشن و ابرقهرمانانه «مردان ایکس» می‌شناسند. در حقیقت با این فیلم در سال 2000 بود که او به تماشاگران سینما در سراسر جهان معرفی شد. قبل از آن، او بازیگری معمولی در کشورش، استرالیا بود که در مجموعه‌های تلویزیونی بازی می‌کرد.
کد خبر: ۹۱۱۸۹۳

پس از حضور در چند کار تلویزیونی، جکمن راهی هالیوود شد و در یک دوجین فیلم‌های متفاوت ظاهر شد. در کنار بازی در کارهای اکشن و سرگرم‌کننده، او بازیگر درام‌های قوی انسانی و اجتماعی هم بوده است. از جمله این کارها، می‌توان به نسخه امروزی و موزیکال «بینوایان» ویکتور هوگو و «زندانیان» اشاره کرد که جکمن در آن نقش ژان والژان را بازی می‌کرد. بهانه گفت‌وگوی تازه با جکمن 47 ساله، حضورش در قسمت تازه‌ای از «مردان ایکس» بوده است.

بازی در فیلم‌هایی مثل «وولورین» و «بینوایان» اختلاف زیادی با یکدیگر دارند. چطور برای این نقش‌ها آماده می‌شوید؟

این نقش‌ها آنقدر با یکدیگر تفاوت دارند که نمی‌توان با هم مقایسه شان کرد. احساس می‌کنم منظورتان این است که چطور در نقش‌هایی این‌قدر متفاوت بازی می‌کنم و چطور این کار را انجام می‌دهم. همه چیز بستگی به میزان حس و حال بازیگر دارد. شما برای بازی در هر نقشی و هر حال و هوایی که دارد، باید به حس درونی آن نقش نزدیک شوید.

باید ببینید آن نقش و کاراکتر چه چیزهایی را می‌خواهد و براساس آن، کارتان را تنظیم کنید. معمولا برای هر نقش تازه‌ای که به من پیشنهاد می‌شود، چند ماه تحقیق و جست‌وجو می‌کنم.

به‌دنبال نیات و خصوصیات آن فرد می‌روم و سعی می‌کنم با انگیزه‌های درونی‌اش آشنا شوم. وقتی تو با انگیزه‌های درونی کسی آشنا شوی می‌فهمی که کارهایش را به چه دلایلی انجام می‌دهد.

در این حالت، تو با درونیات آن آدم آشنا می‌شوی و پس از آن، ارائه تصویری از او در جلوی دوربین کار سختی نخواهد بود. وقتی به چنین درکی می‌رسی، دیگر فرقی نمی‌کند نقش ژان والژان را بازی می‌کنی یا مرد گرگ‌نما را.

با کاراکتر مرد گرگ‌نما، وولورین معروف شدید. چه احساسی نسبت به آن دارید؟

این کاراکتر را دوست دارم. مجموعه فیلم «مردان ایکس» را هم دوست دارم. امیدوارم تولید قسمت‌های جدید این مجموعه فیلم، همچنان ادامه پیدا کند. البته با گذشت زمان لازم می‌شود این کاراکتر و فیلمش را با شرایط روز منطبق و تفاوت‌های تازه‌ای در آن ایجاد کنیم. اگر این کار صورت نگیرد، بعد از مدتی تماشاگران از تماشای قسمت‌های جدید فیلم و کارهای مرد گرگ‌نما خسته می‌شوند.

مطمئنم هنوز هم می‌توان کارهای تازه‌ای روی آن انجام داد و تغییرات جذاب و تازه در آن اعمال کرد.

وقتی بازی در مجموعه فیلم مردان ایکس را شروع کردید، هنوز پدر نشده بودید. تماشای قسمت‌های جدید آن با فرزندانتان چگونه است؟

جذاب، تماشایی و سرگرم‌کننده! آنها سوالات زیادی از من می‌کنند و در حین تماشای فیلم، باید به تمام آنها پاسخ دهم. برای آنها دیدن جلوه‌های ویژه فیلم خیلی جذاب است. دخترم از من می‌پرسد، چطور از داخل دست‌هایت چنگک آهنی بیرون می‌زند؟

گفته می‌شود در سال 2017 برای آخرین‌بار در نقش مرد گرگ‌نما ظاهر خواهید شد. درست است؟

در دنیای سینما حرف‌های زیادی زده می‌شود. شما هر روز صبح که از خواب برمی‌خیزید با حرف و موضوع تازه‌ای روبه‌رو می‌شوید. بگذارید زمان بگذرد و ببینیم چه می‌شود.

با دیدن کدام فیلم احساس کردید می‌خواهید بازیگر شوید؟

دقیقا نمی‌دانم. ولی 12 سالم بود که «مهاجمان کشتی گمشده» استیون اسپیلبرگ را با بازی هریسون فورد دیدم. مخم پوکید! اصلا فکرش را هم نمی‌کردم فیلم می‌تواند این‌قدر بزرگ و ترسناک باشد. همان زمان بود که با خودم فکر کردم خیلی دوست دارم یک روز چنین کارهایی را من هم انجام دهم.

بازی در اکشنی کمیک‌استریپی مثل مردان ایکس راحت‌تر است یا درامی اجتماعی و پرتنش مثل «زندانیان»؟

درام‌های اجتماعی ذهن بازیگر را درگیر می‌کند و فکر کردن به مسائل آن عذاب‌آور است.

در یک فیلم اکشن هر کاری که بکنی، آخرش می‌گویی دروغ بود و واقعیت نداشت. اما در مورد کارهای واقعگرا نمی‌توانی چنین چیزی بگویی. اگر در یک فیلم اکشن هزاران نفر را بکشی یا کشته‌شدنشان را ببینی، خیلی روی تو تاثیر نمی‌گذارد. اما در مورد فیلم‌های رئالیستی اوضاع فرق می‌کند. تو احساس می‌کنی تمام این چیزها در نزدیکی و کنار تو رخ می‌دهد و نمی‌توانی به هیچ‌یک از آنها بی‌تفاوت باشی.

شما هم از دست پاپاریزی‌ها عصبانی هستید؟ حتما ناراحت می‌شوید در زندگی شخصی تان فضولی کنند؟

در رابطه با خبرنگاران و عکاسان جنجالی، سعی می‌کنم موضوع را از زاویه دید بچه‌هایم نگاه کنم. می‌دانم که اذیت کردن یک پرنده برای آنها خیلی وحشتناک است. بعضی کارهایی که پاپاریزی‌ها انجام می‌دهند، واقعا ترسناک است و با هیچ منطقی جور درنمی‌آید. کار خبری آن‌طوری نیست که آنها انجام می‌دهند.

آیا خودتان را بازیگر ویژه‌ای می‌دانید؟

خیر. یک بازیگر تیپیکال هستم. همکارانم با من مشکلی ندارند و سعی می‌کنم کارم را درست و سر وقت انجام دهم. زمان فیلمبرداری کاملا تابع جمع و شخص کارگردان هستم. کسی به دنبالم می‌آید و بعد از گریم، می‌روم جلوی دوربین. تلاشم این است که بازی ام درست باشد و آن کاری را بکنم که کارگردان می‌خواهد. کارم که تمام شد، سریع به خانه برمی‌گردم. به‌دنبال جنجال، شایعه‌سازی و شلوغ‌کاری نیستم. اصلا موافقتی با این‌گونه کارها ندارم. یک بازیگر خوب باید اخلاق داشته باشد و تمام توجهش به ارائه کار بهتر باشد.

شما یکی از بی‌شمار استرالیایی‌هایی هستید که در هالیوود کار می‌کنید. چه حسی دارد؟

ما غالب هستیم! و در حال حاضر اکثریت هالیوود را تشکیل می‌دهیم. در هر جا که هستی، خیلی خوب است که استرالیایی باشی! به همین دلیل است که هالیوود ما را قبول کرده است. همه می‌خواهند چیز بیشتری درباره ما بدانند و فکر می‌کنم در حال حاضر زمان خوبی برای استرالیایی بودن است. افتخار می‌کنم که توانسته‌ایم این همه بازیگر خوب استرالیایی تحویل بدهیم.

ابرقهرمان انساندوست

هیو جکمن فقط یک بازیگر موفق و ستاره سینما نیست. او نام و شهرت خود را در خدمت فعالیت‌های انساندوستانه هم قرار داده است. یکی از فعالیت‌های اجتماعی او، کمک به سازمان‌های بین‌المللی برای ریشه‌کن کردن فقر است. جکمن می‌گوید دوران کودکی و نوجوانی مناسبی داشته و از نزدیک با فقر آشنا نیست، اما بخوبی با این وضعیت آشناست و خودش را موظف می‌داند در این رابطه کاری انجام دهد. برای همین منظور، او دست به تاسیس مرکزی زده که به کار تولید و توزیع قهوه اختصاص دارد. همه جکمن را به عنوان بازیگر مطرح سینما و تئاتر می‌شناسند، ولی کمتر کسی از فعالیت‌های انساندوستانه این مرد خشمگین فیلم‌های کمیک استریپی اطلاعی دارد. آنچه الهامبخش بازیگر برای تاسیس یک مغازه بزرگ تولید و توزیع قهوه شد، سفر سال 2009 او به کشور آفریقایی اتیوپی بود. او به عنوان سفیر حسن‌نیت استرالیا به این کشور سفر کرد. همانجا کشاورز جوانی به نام دوکاله را ملاقات کرد که به کار تولید قهوه مشغول بود. این جوان سخت کار می‌کرد تا مخارج زندگی خانواده‌اش را تامین کند و در این رابطه، فرصت زیادی برای استراحت نداشت. جکمن یک روز در کنار دوکاله بود و با کار و حرفه او از نزدیک آشنا شد. در عین حال، با فقر و مشکلات مالی کشاورزان هم آشنایی پیدا کرد. او متوجه شد کار درست در محیط‌های کشاورزی کمک می‌کند تا محیط‌زیست سالم‌تری هم داشته باشیم.

برای جکمن تعریف داستان سفرش تبدیل به مساله بزرگ‌تری شد و هدف بالاتری را برایش تدارک دید. بازیگر 47 ساله سینما تصمیم گرفت مرکز تولید قهوه خود را راه بیندازد.

هیو جکمن همچنین چندسالی است نام خود را در خدمت تبلیغات مربوط به سرطان قرار داده است. او که خود با سرطان پوست مبارزه کرده، از فعالان پرتلاش در کار مقابله با بیماری‌های لاعلاج به حساب می‌آید. او می‌گوید: «نسبت به آنچه که اتفاق می‌افتد، نگاهی منطقی و واقع‌گرا دارم. ولی تسلیم را قبول نمی‌کنم. هیچ‌کس در هیچ کجای جهان نباید تسلیم بیماری و مشکلات آن شود. باید یاد بگیریم مبارزه و ایستادگی کنیم و مرگ و بیماری را شکست دهیم. مهم‌ترین مساله در این ارتباط، بودن با هم و کمک کردن به یکدیگر است. زمانی که احساس کنی تنهایی، از پا می‌افتی، اما وقتی ببینی بقیه در کنارت هستند، روحیه می‌گیری و توانایی‌هایت چند برابر می‌شود. به همین دلیل است که می‌گویم اعضای یک خانواده باید در کنار هم و پشتیبان هم باشند. مرگ و ناامیدی با دیدن این اتحاد و همیاری فرار می‌کند.»

کیکاووس زیاری - جام‌جم
منبع: هالیوود ریپورتر

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها