آقای افشارزاده بفرمایید مک دونالد!

هواداران نام هایی که بتوانند فصل بعد نقش فرشته نجات را برای آنها بازی کنند صدا می زنند اما آیا چاره کاراستقلال به این فریادهاست؟
کد خبر: ۹۰۹۱۵۴
آقای افشارزاده بفرمایید مک دونالد!

جام جم ورزشی / افشین رضاپور ؛ استقلال جام حذفی را هم از دست داد تا باز هم به هوادارانش بدهکار باشد. همه آنهایی که ضربه سر ناشیانه آرش برهانی را در دقیقه 121 بازی با ذوب آهن دیدند همین طور واکنش های نه چندان دقیق با چاشنی بی تفاوتی رحمتی را اینک در حسرت از دست دادن یکی از دو جام فوتبال ایران هستند که روزی مظلومی گفته بود 3 بازی داریم و دو جام.

استقلال در نیم فصل دوم لیگ برتر و بازی فینال در جام حذفی آن قدر بد بازی کرد که حتی میان هواداران دو آتیشه خود نیز حرفی برای گفتن باقی نگذاشت . استقلال در طول این فصل بازی را در همه ابعاد باخت. از مدیریت سنتی و کسل کننده افشارزاده گرفته که اصلا در فضای فوتبالی نبود تا مظلومی که خوب یار نگرفت و تیمش خوب بازی نکرد. حتما تا پایان هفته دو طرف جملاتی را نثار هم می کنند و هواداران نام هایی که بتوانند فصل بعد نقش فرشته نجات را برای آنها بازی کنند صدا می زنند اما آیا چاره کاراستقلال به این فریادهاست؟

چند روز پیش مطلبی می خواندم به قلم دکتر رضا شجیع استاد دانشگاه درباره مک دونالدی شدن فوتبال که در اصطلاح جامعه شناسان ورزشی نمود عینی و البته ابزاری عقلانی سازی جامعه در قرن حاضر است که در سال های اخیر در ورزش و بویژه فوتبال حرفه ای نیز رسوخ یافته است. مک دونالدی شدن یا McDonaldization واژه اختراعی جرج رایتسر است که فرایند استانداردسازی و عقلانی شدن جامعه را به روشنی و سادگی به تصویر می کشد. حرکت به سمت عقلانیت، حلقه گمشده ورزش کشور است و زیانده بودن آن در ایران به خاطر فقدان عقلانیت. عقلانیتی که تحقق آن هرگز از سوی دولت ها امکان پذیر نیست.

افشارزاده و مدیرانی مانند او که در فوتبال و ورزش ایران کم نیستند هرگز از سوی ورزش دولتی تهدید نشده اند زیرا ساختارهای دولتی به عنوان بزرگترین مانع توسعه اقتصادی ورزش مطرح است و مهمترین مانع عقلانی شدن ورزش بشمار می آید.

مک دونالد نماد عقلانی سازی، استانداردسازی و کارایی است که طرفداران نظریه مک دونالدی شدن ورزش میان فوتبال حرفه ای و مک دونالد شباهت های بسیاری یافته اند. از دیدگاه آنها ورزش به ویزه فوتبال همسو با توسعه اقتصادی ورزش چاره ای جز عقلانی شدن ندارد.

اما برای نتیجه گیری همین بس که ساختارهای دولتی خود مهمترین مانع عقلانی شدن ورزش و جایی برای جولان مدیریت های سنتی و کسل کننده است.

ساختارهای بیمار، از استانداردسازی امور فرار می کنند. بی نظمی و آشوب برای آنها کارکرد بهتری دارد و گویی قدرت نمایی و تصمیم گیری های هیجانی و سلیقه ای در فضای غیرعقلانی برای شان جذاب تر است. با تداوم تولید ورزش به این شکل غیرعقلانی، توسعه در تمامی ابعاد ورزش و فوتبال ایران فقط شعاری شیک است که در عمل هیچ گاه تحقق نمی یابد. عقلانیت پیش فرض توسعه است اما در فضایی غیر عقلانی در ورزش ، شک نکنید باز هم استقلال جام از دست می دهد ، باز هم مدیری از جنس غیر فوتبال می آید و باز هم دلالان و لمپن ها پیروز می شوند و فقط مک دونالد به هم تعارف می کنند!

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها