در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
این اتفاق افتاده، دیروز وزیرگفت، کسی که بارها کسری بودجه چند هزار میلیارد تومانی آموزش و پرورش را فریاد زده ولی چون پاسخی نیافته آخرش رسیده به تجاریسازی فضاهای آموزشی، به زبانساده خودمانی، همان ساختن مغازه درگوشهای ازمدرسه و اجاره دادنش.
تصور کنید... مدرسهای حیاطی بزرگ دارد اما دخل و خرجش با هم نمیخواند پس گوشهای از این حیاط را درز میگیرند و درآن ساخت و ساز میکنند و میکنند واحدی تجاری، انگار نه انگار که اینجا جزئی از حیاط مدرسه بوده، فضایی بوده برای جنبوجوش بچهها، جایی برای ورزش و آسودن در زنگهای تفریح.
وزیر البته در مصاحبه با فارس گفت: این کار فعلا درحد طرح است و مراحل مطالعاتی را میگذراند، ولی همین که وزیر آن را به زبان آورده یعنی این که تلویحا مجوزش صادر شده و این اصلا خوب نیست. البته شاید این نخستین بارباشد که موضوع به این صراحت باز میشود و مردم از آن باخبر میشوند ولی قطعا نخستینباری نیست که تجاری کردن فضای مدرسه به عنوان یک راهکار پولساز به کار گرفته میشود.
موضوع برمیگردد به سال 91، به دولت قبل، به زمانی که مجوز تجاری سازی 20درصد فضاهای آموزشی در شهرستان ساوجبلاغ صادر شد، به این دلیل که فرماندار و رئیس شورای آموزش و پرورش این شهر، تجاریسازی را بهترین راه برای استقلال مالی مدارس، تامین هزینههای جاری و تهیه تجهیزات آموزشی تشخیص
داده بود.
راه دوری نرویم، همین سال پیش، ماه دهم سال، عبدالله رحیمی، معاون توسعه منابع و پشتیبانی آموزش و پرورش خراسانشمالی نیزازاجرایی شدن این تجاریسازی خبرداد و با حساب و کتابی سرانگشتی به ایسنا توضیح داد که اگربه طورمتوسط اجاره هر واحد تجاری در مدارس مرکز استان دو میلیون تومان باشد، در شهرستان بجنورد ماهانه 12 میلیون تومان درآمد جذب میشود.
پیداست اگر مدرسهای ماهی دو میلیون تومان از گوشهای از حیاطش عایدی داشته باشد ترجیح میدهد اموراتی مثل ورزش دانشآموزان، ضرورت توسعه فضای سبز درمدرسه، حتی ساخت کتابخانه و سالن ورزشی را که ازملزومات تعلیم و تربیت استاندارد است، فدای حل مشکلات مالی کند واین دقیقا همان نگاهی است که نباید درآموزش و پرورش جا بیفتد.
مجلس موافق است
علیاصغر فانی تاکید کرد که مجلس اجازه تجاریسازی مدارس را داده، و هیچ منع قانونی در این زمینه وجود ندارد. او اینها را گفت ولی نگفت که اگر مدارس، پیشتاز این کار شوند ازاین پس دانشگاهها نیزکه زیربارکسری بودجه کمرخم کردهاند روی دست مدارس بلند میشوند و در فضاهای اضافه شان پاساژ و سوپرمارکت میسازند یا مراکز پژوهشی که دادشان از بودجه اندک همیشه بلند است پژوهش را کنار میگذارند و اصلا میشوند هایپر مارکت.
البته در تماس دیروزما با قاسم جعفری، سخنگوی کمیسیون آموزش مجلس بر ما مسجل شد که دل مجلس نیزبا تجاری سازی مدارس است، ولی با کمی شرط و شروط.
جعفری گفت بحث تجاریسازی در کمیسیون آموزش مطرح شده ولی قرار نبوده محیط مدرسه که محیطی تربیتی است لطمه ببیند بلکه قرارشده درمدارسی که فضا زیاد است فعالیت تجاری راه بیفتد به این شرط که کاری با دانشآموزان نداشته باشد و مخل آنها نباشد.
خدشه تربیتی به کارخانه انسانسازی
وزیر گفت مساجد نیز همین کار را کردهاند، واحدی تجاری راه انداختهاند و خودکفا شدهاند بدون این که به کارکردهای مسجد لطمه بخورد. تحلیل وزیر به جای خود، ولی باید انصاف داد که قضیه مسجد با مدرسه فرق میکند چون آموزش و پرورش موظف به این کاراست، مدرسه باید روح و جسم دانشآموزان را بسازد و نیروهای متخصص و متعهد فردا را تولید کند، نیروهایی شاداب، سالم و باانگیزه.
حرف فاطمه قربان هم همین است، معاون سابق وزیر آموزش و پرورش که در گفتوگو با ما تاکید میکند: «آموزش و پرورش چون دستگاهی حاکمیتی است نمیتواند نگاه تجاری داشته باشد و مجاز نیست مثل بقیه دستگاههای دولتی به راههای اینچنینی کسب درآمد فکر کند.» او میگوید: «به این ترتیب آموزش و پرورش به سمت مادیگرایی میرود، هویتش را از دست میدهد و وجهه اش خدشهدار میشود.»
قربان میگوید: «باید برای حل مشکلات مالی آموزش و پرورش به فکر راههای بهتری بود، باید خانوادهها را با مدرسه آشتی داد و مشارکتشان را در اداره امور جلب کرد، باید بخشی از امورات مدرسه را به اولیای دانشآموزان تفویض کرد تا آنها مدرسه را از خودشان بدانند و برای حل مشکلاتش پیشقدم شوند، نه اینکه مدرسه را با نگاهی تجاری پیوند زد و همین خرده اعتماد کنونی را از بین برد.» مخالفان تجاری سازی فضاهای آموزشی نگران خدشهدار شدن وجهه مدارساند، نگران اینکه همه بفهمند آموزش و پرورش برای حل مشکلاتش به یک راه دمدستی متوسل شده، به باز کردن مغازه که به ذهن هر فرد بیکار جویای شغلی نیز میرسد.
شاید بهتر بود آموزش و پرورش به چابکسازی فکر میکرد، به کاستن از طول و عرض این وزارتخانه تنومند، به تبدیل به احسن کردن املاک مازادش و سرمایهگذاری در بخشهای پولساز، به استفاده بهتر از ظرفیتهای بانک سرمایه (بانک متعلق به آموزش و پرورش)، به مشارکتگیری غولهای اقتصادی در حمایت از آموزش و پرورش و به خانوادهها بهعنوان سرمایهای بیکران که اگر بدانند آموزش و پرورش برایشان تب میکند قطعا برایش خواهند مُرد.
مریم خباز
جامعه
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد