سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
هر چه روابط میان آنها بهتر و سالمتر باشد، زن و مرد زندگی شیرینتری دارند و فرزندانشان نیز بیشتر به خانواده وابسته میشوند و در برابر انحراف مصونیت پیدا میکنند. بنابراین یکی از ارکان مهم هر جامعه، خانواده است. خانواده سالم و به عبارت دیگر خانواده متعادل، خانوادهای است که میان والدین و فرزندان رابطهای انسانی حاکم باشد. البته هیچ خانوادهای بدون عیب و نقص نیست، ممکن است اعضای آن دارای مشکلات و موانعی هم باشند، اما افراد چنین خانوادهای آموختهاند که چگونه و با چه روش منطقی و مناسبی با مشکلات زندگی برخورد کنند. پس خانواده متعادل، خانوادهای است که افراد آن از عهده وظایف و نقشهای خود بخوبی برمی آیند و افراد خانواده در درون آن احساس آرامش، امنیت و رضایتمندی دارند و محیط خانه را محیطی مطلوب میدانند. همچنین شرایط برای شکوفایی استعدادها و بروز تواناییها در حد امکان برای تمامی افراد خانواده فراهم است و با تغییرات محیطی و اجتماعی، رفتاری سازنده و موثر دارند. مثلا پدر در خانواده متعادل، مدیر، مدبر و مقتدر است. او هم ویژگیهای مردانهاش و هم مهر و محبت پدرانهاش را در مدیریت خود به کار میگیرد. در یک خانواده سالم نه پدر باید نسبت به عواطف بیقید و شرط مادر اعتراضی داشته باشد و نه مادر حق دارد پدر را از برخوردهای مقتدرانه و قاطعانه برحذر دارد، زیرا خداوند متعال این تضاد و تقابل را مکمل هم در امر تربیت قرار داده است. در واقع در خانواده متعادل، پدر سرپرست و مادر مدیر داخلی خانواده است. کودکان در یک خانواده سالم و متعادل آزاد و شاد هستند و والدین فقط آنها را در مواردی محدود میکنند که محدود نبودنش برای خودشان ضرررسان است. در چنین خانوادهای تربیت کودکان با الگوبرداری از رفتارهای مثبت پدر و مادر صورت میگیرد بویژه مادر که بسیار مهربان و انعطافپذیر است و آرامش خانواده را فدای مسائل حاشیهای چون نظافت و زیبایی نمیکند. مادر، رابطه بین افراد خانواده را تحکیم میبخشد و از احساسات درونی تک تک افراد در خانواده باخبر است، زیرا او محور مرکزی خانه است و همه از طریق ارتباط با این مرکزیت، یک رابطه عمیق و عاطفی با هم دارند. در خانواده متعادل علاوه بر این که رابطه پدر با فرزندان دوستانه است، ولی مادر هم بین پدر و فرزندان نقش ایفا میکند. در واقع مادر، معاون پدر نزد فرزندان خواهد بود. اگر مخالفت و سختگیری پدر، خاطر عضوی را مکدر کرد، وساطت مادر میتواند موجب حل مشکل شود بدون آنکه فرزند نسبت به پدر گستاخ یا جسور شود. بنابراین خانواده اولین کارگاه تربیتی جامعه است و به لحاظ ساختاری کوچکترین نهاد اجتماعی و در عین حال موثرترین نهاد اجتماع به حساب میآید. در این نوشتار سعی شده به برخی از ویژگیهای خانواده سالم و متعادل بپردازیم:
عقل و منطق
یکی از مهمترین مکانها برای رشد عقل و منطق، محیط خانواده است. نوع خانواده و نوع محیطی که والدین برای فرزندان شان فراهم میکنند، اعم از آگاهی، تجارب، معاشرتها، برنامهها و مطالعات در رشد عقل و چگونگی آن تاثیرگذار است و این موضوع با محیط خانواده، اراده و آگاهی والدین بر تربیت فرزندان ارتباط مستقیم دارد، پس با توجه به نقش مداوم و مستمر عقل در لحظه لحظه زندگی انسانی بخوبی پیداست که کوتاهی در این موضوع چه خسارتهای جبران ناپذیری را تا آخر عمر برای فرزندان فراهم خواهد آورد. آنها از حق و حقوق خود برخوردار هستند و در یک فضای دوستانه حق اظهار نظر نیز دارند. بنابراین حرفی پذیرفته است که بر پایه عقل باشد. این که گوینده پدر است یا مادر؟ والدین هستند یا فرزند؟ مهم نیست، بلکه عقل و منطق آن سخن را موجه میسازد.
محبت کردن
عنصر محبت لازمه زندگی انسان است و اگر در جامعهای بیمحبتی به کانون خانواده کشیده شود، فاجعهای اتفاق میافتد که نتیجه آن در انواع بزهکاری فرزندان بروز میکند. بنابراین محبت سرمایه گرانبهایی است که والدین بر اساس آن نسبت به فرزندان خود عشق میورزند و روح عطوفت کلی نسبت به همه چیز در وجود فرزندان تثبیت میشود. بنابراین در خانواده متعادل افراد احساسات و عواطف خود را هم به شیوه قلبی و هم به وسیله زبان، عمل و رفتار ابراز میکنند. همچنین آنها به شایستگی و در کمال صداقت و با آرامش، شور و نشاط را به هم هدیه میدهند.
مثبتگرایی و مثبتنگری
یکی دیگر از مهمترین ویژگیهای خانواده متعادل، مثبتگرایی و مثبتنگری است. مثبتگرایی را میتوان «هنر خوب دیدن» نامید که خود «هنر چگونه دیدن» است. بنابراین افراد خانواده متعادل از هنر خوب دیدن برخوردار هستند و جنبههای خوب و مثبت شخصیت هر یک از افراد خانواده را شناسایی و سپس تحسین، تائید و تقویت میکنند. پس باید هنر چگونه خوب دیدن را بیاموزیم و خوبیها و جنبههای مثبت یکدیگر را ببینیم و درک کنیم.
اصول اخلاقی
در اینجا سخن از مهمترین عامل تعادل در خانواده یعنی، مسرت زندگی و خوشرویی است که گویی تمام جنبههای حالت انسانی را در خود جای داده است. روابط اجتماعی، مشحون از تبادلات روحی و عاطفی میان انسانهاست. بنابراین باید قبول کنیم که هر نوع حالت روحی و روانی ما، اعم از شادی و غم تاثیرات عمیقی بر اطرافیان ما بر جای میگذارد. از این رو انتخاب نوع تاثیر بر دیگران به عهده خود ماست. این که علاقهمند باشیم بر دیگران تاثیر مثبتی بگذاریم یا دیگران خاطره نامطلوبی از ما در ذهن داشته باشند، بستگی به انتخاب ما دارد.
بصیرت و آگاهی
افراد خانواده متعادل یکدیگر را ارزشمند میدانند و به یکدیگر احترام میگذارند. آنها خوب میدانند و آگاهی دارند که تفاوتهای فردی اساس خلقت و آفرینش است نه ملاک برتری بر یکدیگر.
شنونده خوبی بودن
افراد در خانواده متعادل سعی میکنند تا در زمان و مکان مناسب بهترین سنگ صبور و به عبارت دیگر گوش خوبی برای یکدیگر باشند و این امر راهی ساده برای رسیدن به تعادل روانی بوده و راهی مطمئن برای رسیدن به تفاهم نیز است. آنها به حقوق متقابل هم احترام میگذارند و چه در میان جمع و چه در خلوت و تنهایی حریم یکدیگر را رعایت میکنند و به حرفهای یکدیگر با علاقه گوش میدهند؛ از مقایسه افراد خانواده با دیگران پرهیز و صداقت را در وجود خود تقویت میکنند.
مشورت کردن
در چنین خانوادهای افراد هماهنگی لازم را دارند، با یکدیگر مشورت میکنند و تشخیص مصالح زندگی به عهده همه افراد است و به منافع شخصی اولویت داده میشود. سبک زندگی این خانواده کمالگراست و آنها در زندگیشان تلاش میکنند امروزشان همچون دیروزشان نشود.
توجه به همه جوانب زندگی
افراد خانواده متعادل میدانند که انسان موجودی چندبُعدی است، ابعاد جسمانی، روانی، عاطفی و اجتماعی. بر این اساس والدین این خانواده به تربیت تمامی ابعاد وجودی خود و فرزندانشان میپردازند و آنان از تمامی نعمتهای زندگی به بهترین وجه ممکن استفاده کرده و از آنها لذت میبرند.
مسئولیتپذیری
افراد خانواده متعادل با درست عمل کردن و وظیفهشناسی میگویند: ما ماموریم و مسئول. آنها نهتنها برای انجام امور داخل و خارج از خانه، تقسیم کار دارند، بلکه در انجام امور زندگی همیار همدیگر نیز هستند و از این مسئولیتپذیری و همکاری احساس شادمانی و طراوت دارند.
آرامش
بیشک همه ما رسیدن به آرامش را لذتبخش میدانیم. بر این اساس، افراد در خانواده سالم و متعادل از راههای معنوی و دیگر راههای معقول و منطقی استفاده میکنند تا به آرامش برسند و این آرامش را به یکدیگر هدیه میکنند.
خودآگاهی
اعضای خانواده متعادل داراییها و تواناییها، محدودیتها، خواستهها و آرزوهای خود را شناسایی کرده و با حفظ و توسعه داراییها و تواناییهای خود و افراد خانواده بر عزت نفس خود میافزایند و با کمک یکدیگر محدودیتها و ناتوانیهای خود و اعضای خانواده را به توانایی تبدیل و با کمک هم، خواستهها و تمایلات منطقی و عقلانی خود را با برنامهریزی هدایت میکنند.
محصول خانواده متعادل، فرزندان متعادل است
بچهها در خانوادههای متعادل به مرور زمان میآموزند تا در زندگی مسئولیتپذیر، اهل احترام به خود و دیگران، مثبتگرا و مثبتنگر، آرامشبخش، خودآگاه و... باشند.
توصیههای یک خطی برای «خانواده متعادل»
ـ هدفمند بودن افراد خانواده و تلاش سازنده برای رسیدن به هدفها
ـ در نظر گرفتن تواناییهای هر فرد برای رسیدن به سمت هدفها
ـ مسئولیتپذیر بودن افراد خانواده و سپردن مسئولیت به هر فرد بر اساس توان و ظرفیت او
ـ تلاش در جهت رشد و کمال یکدیگر
ـ ایجاد عواطف و احساسهای سالم و پایدار
ـ ابراز عشق و علاقه به یکدیگر
ـ داشتن انگیزه پیشرفت و حس تعاون و همکاری در بین افراد خانواده
ـ شناختن حقوق هر فرد در خانواده و رعایت این حقوق
ـ احترام گذاشتن به نظرها و عقاید هر یک از افراد در خانواده
ـ مشورت کردن در انجام امور با یکدیگر و داشتن منطق صحیح
ـ ایجاد آرامش برای خود و دیگر افراد خانواده
ـ انجام دادن کارها با برنامهریزی و هماهنگ با سایر افراد خانواده
ـ آگاهی از محیط اطراف و جامعه و ارتباط مطلوب افراد خانواده با یکدیگر
مترجم: نسرین علی محمدی
منبع:improvingyourworld.com
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد