سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
این همه استقبال از تئاتر آزاد در حالی که بسیاری از سالنهای تئاتر بزرگ در بسیاری از اجراهایشان صندلیهای خالی دارند، اتفاق جالبی است که همیشه با نظرات متفاوتی روبهرو بوده است. از نظر شما دلیل اصلی این استقبال چیست؟
تئاتر آزاد بهتر از بقیه فهمیده که جامعه به چه چیزی نیاز دارد.
جامعه چه میخواهد؟
خنده میخواهد. این خنده را که در اختیارش بگذاری، به سالن میآید.
چرا به این خنده نیاز دارد؟
جامعه ما یک جامعه غیرفرهیخته نیست. برایتان یک مثال میزنم، آمریکاییها موجوداتی هستند با تعریف خاص خودشان که دارای یک ذهن کاملا مکانیکی هستند. میتوان گفت یک ماشین دارای ذهن هستند که مدام درصدد تولید بیشتر و کسب درآمد بیشتر هستند. هیچ چیز دیگری به عنوان یک انسان ندارند. درست نقطه مقابل، ما هستیم که اصلا تولید نمیکنیم و مدام فکر میکنیم.
در چنین شرایطی برای آمریکاییها باید حرف جدی زد و با ایرانیها باید شوخی کرد. تئاتر آزاد همین کار را میکند، آنها را میخنداند و لابهلای این خندهها کمبودهایشان را هم نشان میدهد. آنها را میخنداند و در عین حال سعی میکند ایرادهای جامعهشان را گوشزد کند. ما در فضایی زندگی میکنیم که همه چیزمان فکر ایجاد میکند و به همین علت فکر زده شدهایم. نمیگویم فکر نکنیم، بلکه منظورم این است که ما تعادلمان را از دست دادهایم.
یکی از دوستان به تماشای نمایشی از یک هنرمند شناخته شده تئاتر آزاد رفته است. ایشان به حاضران در سالن گفتهاند، اگر به شما استراحت بدهم و زود برنگردید، مجبور میشوم نیم ساعت از زمان نمایش را کم کنم! شما اگر به جای مخاطبی باشید که به سالنهای مختلف سر میزند و تئاتر میشناسد، چه فکری میکنید؟
خود شما چه فکری میکنید؟
همان فکری که دوستمان را به خود مشغول کرده بود. مسلما با خودم میگویم این چه تئاتری است که میشود بدون هیچ برنامهای نیم ساعتش را کم کرد.
چرا از ابعاد دیگر به این ماجرا نگاه نمیکنید؟ شما ببینید این آدم روی صحنه چه قدرتی دارد که میتواند با مخاطبش به این راحتی برخورد و او را مجبور به بازگشت بموقع به سالن کند. مخاطب هم بخندد و از این تحکم ناراحت نشود. چرا نمیبینیم این هنرمند میتواند مخاطبش را با هر چیزی به وجد بیاورد. ما کسانی را در سالن اجراها میبینیم که شبهای متوالی به سالن میآیند و اگر مسائل مالی به آنها اجازه دهد، هر شب پای اجرای نمایش مینشیند. اگر کسی شما را تهدید کرد و در پاسخش خندیدی، به این فکر کن که تا چه حد در بیان سخنش
مهارت دارد.
میتوان گفت، این تئاتر طبعا از مسائل خیلی مهمی حرف نمیزند؟
مهم برای چه کسی؟ نمایش باید برای مردم حرف مهمی داشته باشد و بتواند دغدغههایشان را بیان کند. در نظر بگیریم، تئاتر ظرف است و محتوا مظروف. هر فرد بسته به دانشی که دارد، مظروف را داخل ظرف میریزد. به همین علت تئاتر میتواند در سطوح مختلف، از فلسفیترین انواع بحثها را در خود بگنجاند تا برسد به پیشپاافتادهترین مضامین. پیشپاافتادهترین یعنی چه؟ یعنی مشکلات امروز مردم ازجمله گرانی پیاز و... . این مسائل روزمره هستند. فردا که پیاز ارزان شود، ارزشی ندارد، اما امروز مشکل مردم است و برایشان اهمیت دارد. پس تئاتر میتواند بستری برای بیان همه موضوعات مهم فلسفی باشد و رابطه انسان با کائنات، هستی و ماورا را بررسی کند و همچنین میتواند به موضوعات پیشپاافتاده دارای فایده بپردازد.
همه اینها را میشود در تئاتر گفت. حالا ممکن است یکی دانش خیلی کمتری داشته باشد و راجع به مضامین پیشپاافتادهتر صحبت کند و فرد دیگری عمیقتر باشد و راجع به مسائل عمیقتری هم کار کند. یکی بر بالهای تراژدی حرکت کند و دیگری بر بالهای کمدی. انتخاب هر یک از این بسترها گناه نیست، گناه وقتی است که بلد نباشی حرفت را درست بیان کنی. وقتی هم بلد هستیم، باید بیاییم و حرفمان را بزنیم.
با توجه به صحبتی که درباره بیان مشکلات زندگی مردم روی صحنه تئاتر آزاد داشتید، میخواهم بدانم تئاتر آزاد، مسیری مشابه مسیر نمایشهای ایرانی را طی میکند؟
در دنیا ما 17 شگرد برای خنداندن آدمها داریم که با آنها میشود یک انسان اخمو را به وجد آورد و خنداند. ایرانیها 13 روش مشترک با بقیه کشورها و چهار روش هم مختص خودشان دارند. در کمدیهای سنتی ما مثل تخت حوضی و بخش عمده نمایشهای عروسکیمان همه این شگردها وجود دارد.
تئاتر آزاد به روز شده همان نمایشهای ایرانی گذشته است. یک موقع مساله، مساله نوکر و ارباب و مبارک بود. الان چون زندگی متفاوت شده رنگ آدمهای این صحنه نمایش هم عوض شده است؛ آدمهای گستردهتر و فکرهای گستردهتر. فکر از محدوده یک خانه آمده است بیرون و یک شهر و یک جامعه را بررسی میکند؛ یک کشور را بررسی میکند. اگر موضوعش عمیق شود، جهان را بررسی میکند. شگردها همان شگردهای سنتی است که در نمایشهای کمدی مان بوده. الان هم از همانها استفاده میشود. حالا گیرم یک نفر به اشتباه استفادههای نامطلوب هم از این شگردها بکند. نباید کل این نمایشها را با یک چوب راند.
فکر نمیکنید بخشی از حاشیههایی که همیشه نمایشهای آزاد را تحتالشعاع قرار دادهاند، مربوط به گردش مالی بالای این نمایشها در مقایسه با تئاتر حرفهای باشد؟
این موضوع هم دخیل است، اما اگر بخواهیم با هم روراست باشیم، باید بگویم خیلیها نمایش را نمیشناسند. تئاتر که خوب باشد، کمکم با خودش جمعیت میآورد. بعضی تئاترها چهار تا چهره میآورند، روزهای اول شلوغ هستند و بعد مدام خلوتتر میشود.
باید بگویم جایی که مهارت نباشد، تماشاچی کم است. این حرف مفت را باید کنار گذاشت که چون تئاتر آزاد حرف مبتذل میزند، مردم میروند و میبینند. آخر چه کسی میآید برای کار مبتذل پول بدهد؟ چه کسی حاضر است هزینه کند که مبتذل ببیند و بشنود؟ میگویند ما سلیقه تماشاچی را میآوریم پایین. خب شما ببرید بالا. انسان با عقلش انسان است. این که بگوییم مردم مبتذل میبینند، اصلا حرف خوبی نیست. مردم چیزی را که احساس کنند مال خودشان نیست، از دغدغههایشان نمیگوید و البته مهارت، اجرا و استعداد خوبی هم ندارد، نمیبینند.
در تئاتر به قول شما آزاد و غیرآزاد هم شاهد این هستیم. مردم کاری را میبینند که احساس کنند به خودشان تعلق دارد. آنها مهارت اجرا را میخواهند و حرف حساب. وقتی در تئاتر آزاد مهارت به حد اعلا هست، حتی اگر مفاهیم عالی نباشد، باز آن را انتخاب میکنند.
زینب مرتضاییفرد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگو با امین شفیعی، دبیر جشنواره «امضای کری تضمین است» بررسی شد
من خودم تعدادی از تئاتر ها كه از اینترنت دانلود كردم بسیارخجالت زده شدم ونتوانستم درجمع خانواده پخش كنم چرا كه از صحبت های زشت وناپسند در این تئاترها زیاد استفاده میشود وتعجبم این است كه چطور تماشاگران زیادی با خانواده خود راحت در سالن مینشینند ومیبینند ومیخندند به ابتذال به بی ادبی