شاید تصورش برایتان سخت باشد اما خیلی قبل‌ترها، سفر کردن لذت سفرهای امروزی را نداشت. سختی راه‌‌ها، نبود امکانات مناسب در طول مسیر، نبود وسایل حمل و نقل راحت و امن، خطرات راه و هزاران مشکل و دردسر دیگر که سفر کردن جز به اجبار یا برای فاصله کم را ناممکن می‌کرد. نگاهی هم که در گذشته به سفر وجود داشت، بسیار متفاوت بود. سفر بیش از آن‌که تفریح و خوشگذرانی به حساب بیاید، نوعی تجربه آموزی سخت و دشوار بود.
کد خبر: ۹۰۳۲۸۶

اما امروز همه چیز متفاوت شده است، از وسایل حمل و نقل عمومی‌و شخصی گرفته تا اوضاع جاده‌ها و امکانات بین راهی و شهری برای پذیرش مسافران. همه چیز فرق کرده است، گردشگری و صنعت توریسم وسعت یافته است و به آن توجه ویژه‌ای شده است. از طرفی توجه به این صنعت و مزایای آن، تلاش‌ها را برای سهولت دسترسی به این امکانات و جذابیت‌ها افزایش داده است.
یکی از ساده‌ترین راه‌ها برای سفر کردن، سفر با تور است. بدون آن‌که دغدغه‌ وسیله‌ حمل و نقلتان را داشته باشید، به فکر اقامت و مسائل اسکان باشید یا حتی برنامه‌ریزی دقیق و خاصی برای شهرهایی داشته باشید که اطلاعات دقیقی از مکان‌های جذاب و دیدنی آن ندارید، نمی‌دانید امکانات و شرایط بازدید از آنها چگونه است، می‌توانید با یک انتخاب بموقع، تمام این جذابیت‌ها را براحتی تجربه کنید.

اما همه‌ این تعاریف به این معنا نیست که سفر کردن با تور بهتر از سفر کردن شخصی و فردی است. با تور سفر کردن معایبی هم دارد. شاید برای آنهایی که هنوز با تور سفر نکرده‌اند و دلشان می‌خواهد یک‌بار این اتفاق را تجربه کنند، شنیدن این معایب و مزیت‌ها از زبان کسانی که این سفرهای آسان را تجربه کرده‌اند، جالب باشد.

امروز از مردم تهران پرسیدیم «هیچ‌گاه با تور سفر کرده‌اید؟ مزیت‌ها و معایب این سفر چه بوده است؟ به نظرتان سفر کردن با تور بهتر است یا سفر شخصی؟» و در آخر هم از آنها پرسیدیم اگر قرار باشد راهنمای تور باشید و مجبور شوید یک شهر یا مکان تاریخی را به عنوان مقصدتان در طولانی‌مدت تعیین کنید، کدام شهر یا مکان تاریخی و گردشگری را انتخاب خواهید کرد؟
مزاحم تلفنی این‌بار دلش می‌خواست هم‌صحبت کسانی شود که بیشتر ترجیح می‌دهند با تور سفر کنند. شاید برای تهرانی‌ها که بیشتر وقتشان در ترافیک و شلوغی شهر سپری می‌شود، تعطیلات آخرهفته بهترین فرصت برای ثبت نام در یک تور کوتاه مدت برای رهایی از شلوغی شهرشان باشد.

886---12:

ابتدا برایش توضیح می‌دهم که منظورم سفر داخلی است: «تنها یک‌بار این اتفاق افتاده است. یک سفر یک روزه به قلعه رودخان بود، صبح رفتیم و شب برگشتیم.» می‌خواهم مزیت‌ها و معایب این سفر را بیان کند. «راستش راهنمای خوبی نداشتیم. خیلی دختر آرامی‌بود و اصلا نمی‌توانست همه چیز را مدیریت کند. می‌دانید، این‌گونه سفرها مدیریت قوی می‌خواهد، هرکس دلش می‌خواهد کار متفاوتی انجام دهد یا جای خاصی برود، اما یک مدیر خوب می‌تواند همه را مجبور به یکدستی و همراهی کند. اما متاسفانه این خانم مدیر خوبی نبود.» می‌پرسم این عدم مدیریت چه مشکلاتی را ایجاد کرده بود؟ «برای صبحانه خیلی معطل شدیم و هنگام بازگشت هم قرار بود ساعت 5 برگردیم اما عده‌ای از همراهان دیرتر آمدند و ساعت 7 حرکت کردیم. به نظر من در کنار مدیریت خوب، حس احترام متقابل و یکدلی هم در کیفیت این‌گونه سفرها موثر است.» می‌خواهم مزیت‌های سفر با تور را هم بگوید: «خوب همین‌که جمعی سفر کردیم، باعث شد دوستان تازه‌ای پیدا کنیم. آنجا نزدیک به هزار پله را باید بالا می‌رفتیم که وقتی دسته جمعی این اتفاق افتاد، بیشتر خوش گذشت. همچنین چون راننده داشتیم، خستگی راه به تنمان نماند.» می‌خواهم یک مقصد را به‌عنوان رهبر تور انتخاب کند: «شیراز، دلم می‌خواهد راهنمای تور سفر به شیراز باشم. از دیدن این شهر هیچ‌وقت سیر نمی‌شوم.»

774---12:

«نه تا به حال سفر نکرده‌ام.» تعجب می‌کنم: چرا؟ «چون موافقت نکرده‌اند. هربار یک نفر مخالفت کرده است، خودم هم احساس می‌کنم با ماشین شخصی بیشتر خوش می‌گذرد.» این یعنی دوست ندارید با تور سفر کنید؟ «با تور دوست دارم اما سفرهای خارج از کشور. سفر داخلی را ترجیح می‌دهم خانوادگی برویم.» چه فرقی دارد؟ «احساس می‌کنم ممکن است با همسفرهایم اختلاف فرهنگی داشته باشیم یا مشکلاتی پیش آید، به همین جهت ترجیح می‌دهم سفرهای شخصی را با گروهی که خودم دوستشان دارم برنامه‌ریزی کنم.» او هم دلش می‌خواهد راهنمای تور سفر به شیراز شود: «عاشق دروازه قرآن و بازار وکیل این شهرم.»

442---40:

«هزاربار.» کدام شهرها؟ «باید هر هزاربار را بگویم؟» خوب بهترینش را بگویید: «هند بود یا...» می‌گویم منظورم سفرهای داخلی است: «فقط یک بار. فکر می‌کنم قلعه رودخان گیلان بود.» می‌خواهم معایب سفر کردن با تور را بگوید: «عیبش این است که همه چیز را تور مدیریت می‌کند، مثلا شاید شما دلتان بخواهد مکانی را در شب و مکانی را در روز ببینید اما مجبور هستید تابع زمان‌بندی تور باشید. فرصت‌تان هم برای تفریح محدود به خواست و برنامه‌ریزی تور است. ایراد دیگر هم این است که باید به رستوران‌هایی بروید که تور می‌خواهد. مزیت هم دارد این‌که شما مکان‌هایی را می‌بینید که ممکن است خودتان به تنهایی نتوانید بروید یا حتی اصلا آن را نشناسید.» ترجیحش این است که شخصا سفر کند. علتش هم صرفه‌جویی در هزینه‌هاست. می‌خواهم بدانم کدام مقصد را به‌عنوان یک راهنمای تور انتخاب خواهد کرد؟ «السبلانگا» چون تا به حال اسمش را نشنیده‌ام، می‌خواهم کمی‌توضیح دهد: «از ییلاقات ماسال در استان گیلان است. زیبا و بکر.»

889---26:

«نه متاسفانه» چرا؟ «موقعیتش پیش نیامده است.» این یعنی تمایل دارید با تور سفر کنید؟ «بدم نمی‌آید. سفر کردن با تور مزیت‌ها و معایبی دارد، باید همه چیز را سنجید و بعد تصمیم به سفر گرفت.» خودش حسن و عیبش را می‌گوید: «عیبش این است که با هرکسی نمی‌توان سفر کرد. در سفر جمعی باید افراد انعطاف‌پذیر باشند، اما خوبیش این است که سفرهای دسته جمعی همیشه بیشتر خوش می‌گذرد.» با این وجود سفر کردن شخصی را بیشتر از تور ترجیح می‌دهد. می‌خواهم مقصد طولانی مدتش را هم تعیین کند: «شمال دیگر. فکر کنم شیخ زاهد خوب باشد.»

885---32:

«راستش نه. یک‌بار قرار بود دسته جمعی به همراه خانواده با تور سفر کنیم که متاسفانه برای من مشکلی پیش آمد و بقیه رفتند.» چرا یک‌بار دیگر امتحانش نکردید؟ خانواده از این سفر راضی نبودند؟ با خنده می‌گوید: «متاسفانه خیلی خوش گذشته بود اما هماهنگ کردن چنین سفرهایی کمی‌سخت است. همینطور اگر راننده‌های باحوصله‌ای داشته باشیم، ترجیح می‌دهم با ماشین شخصی سفر کنیم.» فکر می‌کنید چنین سفرهایی چه مزایا و معایبی دارد؟ «خوب اگر بخواهم با سفر با ماشین شخصی مقایسه‌اش کنم، مزیتش این است که راننده‌ها خسته نمی‌شوند. همچنین دوستانی را در سفر پیدا می‌کنیم و چون همه در یک ماشین هستیم، بیشتر خوش می‌گذرد اما همین جمع اگر جمع بدی باشد یا بی‌حوصله و اهل بحث و دعوا باشند، سفر خیلی بدی برای فرد رقم خواهد خورد. یک عیب دیگر هم دارد که شما اگر از مکانی در طول مسیر خوشتان بیاید یا اگر دلتان بخواهد در جایی بیشتر بمانید، نمی‌توانید و باید تابع برنامه‌ریزی تور باشید. به همین جهت من ترجیح می‌دهم با ماشین شخصی سفر کنم. اصلا خوبی این نوع سفرها این است که هرجا دلت بخواهد و تا وقتی به آدم خوش می‌گذرد، می‌شود ماند.» می‌خواهم بدانم کدام شهر را به‌عنوان مقصد برای سفری چندباره و تکراری تعیین خواهد کرد؟ «خیلی سفر کردن را دوست ندارم. به نظرم راهنمای چنین توری بودن، کار بسیار سخت و خسته‌کننده‌ای خواهد بود. اما اگر مجبور شوم یک شهر نزدیک را انتخاب می‌کنم، شهری در شمال.»

880---79:

«زیاد رفته‌ام. بیشتر مکان‌های طبیعی رفته‌ام، تا تاریخی. مثل تنگه واشی و کویر.» کدام یک خیلی خوب بوده است؟ «تنگه واشی واقعا عالی بود. هم مکان زیبایی بود و هم همراهان خیلی باحال بودند.» می‌خواهم مزیت‌ها و معایب چنین سفرهایی را بگوید: «برای کسانی که اطلاعات لازم را از نظر تاریخی یا جغرافیایی ندارند خیلی بهتر است با تور سفر کنند. مسئولان تور چند مکان زیبا را انتخاب می‌کنند و همه چیز را از نظر تاریخی و جغرافیای آن منطقه توضیح می‌دهند، این‌که چه اتفاقاتی رخ داده است و حتی چه شایعاتی درباره این منطقه وجود دارد، به نظرم این خیلی خوب و جالب است. همین‌طور با هم بودن هم خیلی لذتبخش است، اما محدویت‌هایی هم دارد. مجبوریم مکان‌هایی را ببینیم که همه دوست دارند و باید تابع جمع باشیم.» انتخاب سفر شخصی یا با تور را منوط به نوع سفر می‌داند: «بعضی شهرها را باید با تور رفت. این‌که درباره آن شهر و مکان‌هایش اطلاعات داشته باشیم، خیلی در این انتخاب موثر است.» یکی از شهرهای شمال را به‌عنوان مقصد تورش انتخاب می‌کند: «قطعا یکی از شهرهای مازندران خواهد بود.»

778---17:

«نه متاسفانه» چرا؟ «فرصتش پیش نیامده است، اینقدر با ماشین شخصی سفر کرده‌ایم که دیگر چندان تمایلی به سفر با تور نداریم. خدا را شکر در این سفرها هم دچار مشکل نشده‌ایم.» چون هیچگاه با تور سفر نکرده است، نمی‌تواند از مزایا و معایبش سخن بگوید اما ترجیح می‌دهد همچنان با وسیله نقلیه شخصی سفر کند و تور را امتحان نکند. به‌عنوان آخرین سوال می‌خواهم بدانم کدام شهر را به‌عنوان مقصد دائمی‌اش انتخاب خواهد کرد؟ «شمال باشد، حالا هر شهری که باشد فرقی ندارد. تمام شهرها و مناطق آن زیباست.»

آزاده هاشمی منفرد

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها