یادداشت

395 سال از آزادی خلیج‌فارس گذشت

خلیج‌فارس، در تاریخ کهن ایران زمین، فراز و فرود بسیاری را تجربه کرده است. لذا مطالعه بخشی از این تاریخ پرفراز و فرود نکاتی برجسته رااز رشادت‌ها و دلاوری‌ها برای ایرانی ماندن این منطقه کهن و نام پرافتخار آن روشن ساخته و هشدار می‌دهد ادامه آن دلاوری‌ها، امروز وظیفه ماست.
کد خبر: ۹۰۰۱۳۴
395 سال از آزادی خلیج‌فارس گذشت

از جمله حماسه‌های ثبت شده درتاریخ خلیج‌فارس، دوران اشغال پرتغالیان و حماسه آزادسازی آن است. دهم اردیبهشت 1395 خورشیدی، برابر است با سیصد و نود و پنجمین سالگرد آزادسازی خلیج‌فارس و شکست قطعی اشغالگران پرتغالی.

آوریل 1622میلادی همه کرانه‌های شمالی و جنوبی خلیج فارس به عنوان قلمرو کشور مقتدر ایران از اشغال دشمنان آزاد شد و به مام میهن بازگشت.کرانه‌هایی که تنگه هرمز، بوموسا، قشم و بحرین و دیگر جزیره‌ها و بندرهای ایرانی را نیز دربر‌می‌گرفت، در حالی که بر پایه مستندات غیرقابل انکار تاریخی، حاکمیت بلاانقطاع ایران بر کرانه‌های جنوبی خلیج فارس تا سال هجدهم میلادی به طور مستمر ادامه داشته است.

21 آوریل سال 1622 سپاه شاه عباس صفوی، به رهبری امام قلی خان(سازنده سی‌وسه پل اصفهان)، فتح هرمز را با موفقیت انجام داد و این جزیره را که به عنوان مهم‌ترین جزیره و قلب خلیج‌فارس محسوب می‌شد، از بزرگ‌ترین امپراتور استعماری قرن باز پس گرفت و جایگاه خود را در جهان در فهرست ابرقدرت‌های قرن شانزدهم میلادی ثبت کرد.

آلبوکرک پرتغالی اعتقاد داشت هر کشوری که سه نقطه مالاگا(اسپانیا)، عدن( یمن) و هرمز( ایران) را در اختیار داشته باشد بر تجارت دنیا حاکم خواهد بود. اهمیت هرمز آنقدر بود که استعمارگران انگلیسی را نیز به طمع انداخته بود.

درآن زمان به دلیل شکایت‌های ایرانیان بندر گمبرون(که بعد از آزادسازی، به افتخار شاه عباس صفوی به بندر عباس تغییر نام داده شد) از ستم‌های پرتغالی‌ها، سپاه ایران قصد تنبیه پرتغالی‌ها در خلیج‌فارس نمود و در جریان آن نه تنها جزیره هرمز را آزادکرد بلکه این پیروزی مقدمه‌ای شد که دست پرتغالی‌ها از قشم و بحرین و تمام جزیره‌ها و کرانه‌های ایرانی شمال و جنوب خلیج‌فارس کوتاه شد. این پیروزی موجب شد اشغالگران پرتغالی تا مومباسا در کنیا عقب‌نشینی کنند و این شکست، شکست‌های پی در پی پرتغال در شرق آفریقا را به دنبال داشت به گونه‌ای که با حمایت پادشاهان ایران، قلعه عظیم مومباسای کنیا هم در جنگ خونینی که به جنگ صلیبی مومباسا معروف است آزاد شد.

به این ترتیب ایران تا سال 1820 میلادی، پرچمدار تمام خلیج فارس و دریای عمان و بحر فارس (مکران) شد. درعهدنامه مجمل( 1809 میلادی) و عهدنامه مفصل (1812میلادی)، حاکمیت ایران بر کل خلیج فارس به رسمیت شناخته شد در حالی که انگلیس خود به عنوان ابرقدرت نوین استعماری جهان جانشین استعمار پرتغال می‌شد.

اما در اواسط سده هجدهم میلادی، با حمله قبایل صحرانشین ازجمله قبایل «آل‌ثانی»، «آل‌مکتوم»،«آل‌نهیان» و اعراب «حواله»کرانه‌های ایرانی جنوب خلیج فارس مورد تاخت و تاز و غارت قرار گرفت. پس ازدرگذشت کریمخان زند در سال 1783 میلادی، اعراب طایفه «عتبی» و قبایل «الصباح» با سوءاستفاده از فرصت پیش آمده بر کرانه‌های جنوب خلیج فارس مسلط شدند و با راهزنی و دزدی دریایی از کشتی‌های تجاری ایرانی و بین‌المللی روزگار می‌گذراندند. این گونه بود که در قرن 18 تا 19 به کرانه‌های جنوبی خلیج‌فارس و برای مثال امارات متحده عربی امروزین با نام «ساحل دزدان» یا «ساحل قراصنه» در اسناد و نقشه‌های قاطع و غیرقابل انکار بین‌المللی شناخته می‌شد.

پس از این دوران، به دلیل ضعف سران قاجار، این قبایل به انحای گوناگون سعی در گسترش نفوذ و اقتدار خود کرده‌اند و برای دور ساختن ایرانی‌تباران منطقه از ایران، حتی از ابراز سرسپردگی به استعمار هم دریغ نکردند. بریتانیا هم برای حفظ امنیت ناوگان دریایی خود در کمپانی هند شرقی و خلیج فارس، درصدد مصالحه با این دزدان برآمد. این گونه بود که شیوخ عرب خلیج‌فارس در سال 1861 میلادی معاهده دوستانه‌ای با دولت انگلیس بستند و به موجب آن به موارد خفت‌بار و نوکرصفتانه زیر متعهد شدند:

نخست: تعهد به خودداری از ادامه تجارت برده.

دوم: تعهد به خودداری از جنگ و دزدی دریایی.

سوم: تعهد به واگذاری ارجاع موارد شکایت تجاوزات دیگران به حکمیت و قضاوت انگلیسی‌ها

چهارم: تعهد به سکونت و تجارت آزادانه انگلیسی‌ها در قلمرو مناطق اشغالی آنها

پنجم: کسب تصویب‌نامه، اجازه و رضایت انگلیس در هرگونه قرارداد و عهدنامه‌ای با دولت‌های دیگر و عدم اجازه به هر کشور دیگری که بخواهد در خاک آنان نمایندگی سیاسی و کنسولگری و مخزن سوخت تاسیس کند.

ششم: اختصاص انحصاری رهن و فروش و پیشکش یا عنوان‌های دیگر فقط به انگلیس به نحوی که هیچ کشور دیگری حق نداشته باشد از این امر منتفع شود.

قابل توجه این که همه مفاد قرارداد‌های بسته شده با شیوخ جنوب خلیج فارس تا سال 1971 میلادی که انگلستان تصمیم گرفت از خلیج فارس خارج شود پابرجا مانده بود و به مرحله اجرا درمی‌آمد و شکی نیست که هم اکنون نیز این سرسپردگی، در ظاهری متفاوت ادامه دارد. اکنون امید است با یادآوری و زنده نگهداشتن روزهای ملی ایران از جمله روز ملی خلیج‌فارس و پیشینه گرانسنگ تاریخ و فرهنگ و هویت ملی ایران زمین توسط اندیشمندان، رسانه‌ها و مسئولان، ریشه‌های سترگ تاریخی این زادبوم‌ کهن، از محاق فراموشی خارج شده و بر نسل جوان روشن گردد یک نام، فقط یک نام نیست بلکه حیثیتی است که خون‌ها برای آن ریخته شده و لذا بایدآن راه را ادامه داد.

دکتر میر مهرداد میرسنجری

پژوهشگر فرهنگی و ژئوپلتیک

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها