به گزارش جام جم سیما ، گاهی در این رقابت درون سازمانی پایتخت یا کلاه قرمزی تا مدتها بعد از نوروز محل نقد و بحث و جدل بین منتقدان و مخاطبان واقع میشود و گاهی بیسر و صدا یک مجموعه پایان میپذیرد.
نوروز امسال تلویزیون با یک غافلگیری بزرگ مواجه شده که البته از قبل قابل پیشبینی بود و آن اقبال فراوان مخاطبان به برنامههای غیرنمایشی و ترکیبی است که در نوع خود جالب و بدیع به نظر میرسد. این نکته که مخاطب عاشق سریالهای شبانه به یکباره و با این شکل در مقابل برنامههای نوظهور هیجانزده و علاقهمند میشود دو دلیل عمده دارد که به آن خواهیم پرداخت و البته نمونههای پربیننده این برنامهها به اختصار بررسی میشوند.
برنامههای غیرنمایشی پخش شده در نوروز عمدتا ادامه برنامههای موفق پخش شده در طول سال هستند که با هوشمندی و اندکی تغییر به مناسبت عید در تعطیلات پخش میشوند. این نکته نشان میدهد استفاده از ظرفیتهای برنامههای پرمخاطب و ادامه آن راهکار مناسبی است و این تفکر که باید برای عید برنامههایی با ساختار جدید دو هفتهای و یکبار مصرف تولید کرد اساسا تفکر غلطی است.
با نگاهی به تلویزیونهای مهم و پرتماشاگر دنیا میتوان به این نکته پی برد که برنامههای ترکیبی و گفتوگومحور بسیار پربیننده و جذاب است و این رسانهها در حوزه برنامههای اینچنینی سرمایهگذاریهای عظیمی انجام دادهاند. بنابر این با اصلاح این رویه در تلویزیون میتوان بار سنگین جذب مخاطب را از دوش سریالهای شبانگاهی برداشت و این مسئولیت را توزیع کرد. حال با بررسی نمونههای موفق این گونه برنامهها در نوروز 95 که به دلایل اقبال مردم اتفاقا کم هم نیستند، خواهیم پرداخت.
خندوانه (فصل سوم)
خندوانه با اجرای رامبد جوان در شبکه نسیم بدون شک یکی از پربینندهترین برنامههای تلویزیون در سالهای اخیر است که به دلیل فضای مفرح و آهنگین خود به شکلی غیرقابل پیشبینی توانست وارد کنداکتور تلویزیونی خانوادهها شود.
سری سوم البته تفاوتهای عمدهای با سری اول و دوم دارد. دکور بسیار متفاوت، تعداد حاضران و از همه مهمتر نوع حضور مهمانان در این سری نشان میدهد رامبد توانسته به ساختاری مشخص در برنامهاش برسد و به جای گفتوگوی صرف با مهمانان، آنها را در برنامه به شکل جدی وارد کند و با مسابقه لباهنگ یا استندآپ، مهمانان را از قالب رسمی خود خارج کند. البته به نظر میرسد دکور کنونی برنامه به دلیل فاصله میان سن و حاضران برخلاف سری اول و دوم از صمیمیت کمتری برخوردار است و بالا بردن امکان حضور مهمانان بیشتر باعث این نکته شده است. جناب خان هم به عنوان شاهبیت سری دوم کماکان قدرت جذب مخاطب را دارد و البته در این سری گاها جدی میشود و نکات اخلاقی را گوشزد میکند که بسیار موثر است. در مسابقه لباهنگ که شاید نوع هنری دابسمشهای رایج است، اکثر شرکتکنندگان خلاقیت به خرج داده و اجراهای بامزهای داشتهاند. به عنوان مثال اجرای بینظیر ارشا اقدسی با آهنگ سالار عقیلی یا کارهای امیرحسین صدیق و اشکان خطیبی در شب 12 فروردین که با صدای استادان شهرام ناظری و زندهیاد محمد نوری بسیار زیبا و فوقالعاده انجام شد، نشان میدهد همانند مسابقه استندآپ، این سری هم میتواند بسیار پربیننده باشد. البته واقعیت جدی برنامه خندوانه این است که در این سه سری و با هوشمندی سازندگانش هر جا مخاطب قسمتی را دوست نداشته سریع جایگزینی پیدا شده و این اصلاحات درون برنامهای راز ماندگاری خندوانه است.
نوروز فوتبالی
شبکه ورزش با برنامه نوروز فوتبالی که همان ادامه شبهای فوتبالی است و البته با برنامههایی مانند فوتبال 120 نشان داد میتوان برنامهای با محور فوتبال تولید کرد و البته از زیر سایه برنامه 90 درآمد. نکته مهم این برنامه ادامه همان برنامه شبهای فوتبالی است که رنگ و بوی عید میگیرد. مهمانان جذاب، گفتوگوهای حاشیهای به همراه سوالات جنجالی راز موفق بودن این برنامه است که البته دو مجری توانا و جوان دارد. توجه به این نکته لازم است که با وجود تعطیلی فوتبال در ایران، کشورهای اروپایی طبق برنامه پیش میروند و مسلما برنامههایی در طول تعطیلات باید این مساله را پوشش بدهند که این اتفاق در نوروز امسال به شکل خوبی اتفاق افتاده و این که باوجود
مد بودن تحلیلهای ضدفوتبال در این چند ساله، فوتبال نه یک ورزش که یک صنعت و فرهنگ مهم در دنیای مدرن است و توجه به آن ضامن دستاوردهای بزرگ اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی است و تلویزیون بیتردید اصلیترین رسانه فوتبالی است.
تاریخچه المپیک
این مجموعه مستند در شبکه ورزش به المپیکهای پیشین میپردازد و تصاویری جذاب و خاطرهانگیز را به نمایش میگذارد. این برنامه سند بسیار مهم تصویری از المپیک مدرن است که میتواند مبنای کارهای کارشناسی نیز قرار گیرد. برنامه پرچمداران المپیک هم در این شبکه و با توجه به در پیش بودن المپیک ریو در تابستان سال جاری یکی از برنامههای نوروزی بود.
روزی روزگاری مراد بیک و حسام بیک
سریال روزی روزگاری قطعا در دسته برنامههای ترکیبی قرار نمیگیرد، اما پخش نسخه باکیفیت و بازسازی شده از شبکه آی فیلم از آن دسته اتفاقاتی است که باید به شکل جدی در این شبکه و شبکه نمایش اتفاق بیفتد. روزی روزگاری بیتردید جزو ایرانیترین سریالهای تاریخ تلویزیون است که دیدن نسخه باکیفیت آن بسیار لذتبخش است. لذتی که از تماشای فرهنگ کهن و اصیل ایرانی میآید و البته بازیهای شاهکار زندهیاد خسرو شکیبایی، ژاله علو، محمود پاکنیت، محمد فیلی و دیگران و موسیقی بینظیرش در یادها مانده است.
شب کوک
مسابقه شب کوک در شبکه نسیم به لحاظ جذب مخاطب و بیننده بدون شک در ردههای بالای برنامههای نوروزی تلویزیون قرار میگیرد. دلیل اصلی آن هم به رقابت تعدادی جوان جویای نام در خوانندگی بازمیگردد. به یاد داشته باشیم هنرپیشگی، خوانندگی و فوتبالیست شدن در میان جوانان این روزها بسیار بیشتر از دکتر و مهندس بودن که رویای متولدان دهه 50 و 60 بود، طرفدار دارد و این دقیقا نکته اصلی مسابقه شب کوک است. حضور خانوادهها در استودیو، زمان پخش عالی و استفاده از داورانی که همگی از خوانندگان پاپ هستند باعث میشود شب کوک همانند ماهیت موسیقی پاپ، برنامهای عامهپسند و جوانمحور باشد که با اجرای راحت مجری و داوران، علاقهمندان بسیاری را به سمت خود جذب کند. البته این نکته بسیار مهم بعد از دیدن این برنامه به ذهن متبادر میشود که میتوان با برنامههای مشابه، این پتانسیل عظیم و انرژی فوقالعاده جوانان ایرانی را در این گونه فعالیتها به سمت درست هدایت نمود و از آن در جهت مباحث اجتماعی استفاده کرد. البته توجه کنیم که حتی اگر اینگونه برنامهها را دوست نداشته باشیم چیزی از ضرورت ساخت آن در جامعه بسیار جوان ایرانی کاسته نمیشود و به یاد بیاوریم در فضای پیچیده اوایل انقلاب طیف موسوم به لسآنجلسی سعی میکرد یگانه تامینکننده موسیقی پاپ ایران باشد، اما حالا و با رفع برخی محدودیتها تقریبا خوراک موسیقیایی نسل جوان در داخل ایران شکل میگیرد و برنامهای مثل شب کوک در این برهه بسیار نقش مهمی در شناسایی جوانان مستعد ایرانی دارد.
آقای گزارشگر
شبکه 3 به روال چند سال گذشته با ایجاد یک فضای جدی برای علاقهمندان گزارشگری، این ظرفیتهای نهفته را کشف کرده است.
البته تفاوت این برنامه با برنامه اولیه این است که اینبار گزارشگری نه فقط در حوزه فوتبال که در دیگر رشتهها به مسابقه گذاشته میشود و مسلما این مساله داستان را بسیار جذابتر میکند، اساسا به دلیل افزایش حجم مسابقات ورزش از شبکه 3 و شبکه ورزش نیاز به جوانان متخصص گزارشگری برای تمام رشتههای ورزشی احساس میشود و به همین دلیل برنامه آقای گزارشگر بهترین فضا برای کشف این استعدادهاست.
مسابقه ثانیهها
شبکه 2 مسابقه ثانیهها را که یکی از مسابقههای پربیننده و کلاسیک تلویزیون به لحاظ ساختاری است روی آنتن برده است. این مسابقه با اجرای علیرضا خمسه و در مقطعی داریوش کاردان که سوژه دابسمشهای بامزهای هم شده در امتداد مسابقات کلاسیک دهه 60 مانند مسابقه هفته با اجرای زندهیاد منوچهر نوذری یا مسابقهای با اجرای زندهیاد کمالالحق سلامی است که بر پایه دانش و اطلاعات عمومی شرکتکنندگان بنا شده است. این برنامه به دلیل ساختار ساده و آشنایش با اقبال مخاطبان روبهرو شده و البته پاسخهای برخی از شرکتکنندگان به آن حاوی یک نکته تلخ است. این که سرانه مطالعه بشدت در جامعه نزول داشته و مسلما تلویزیون با مسابقههایی اینچنینی و برنامههای ترکیبی کتابمحور میتواند به اصلاح این وضعیت کمک کند.
دستپخت
شبکه یک در ادامه همان شیوه موفق، فینال مسابقه آشپزی «دستپخت» را در ایام عید ادامه داده و این صنعت هنر مهم دنیای مدرن را در شکل یک مسابقه جدی دنبال میکند. البته تفاوت مهم مسابقه دستپخت با برنامه دستپختهای خودمانی شبکه 2 این است که شرکتکنندگان این مسابقه همگی به نوعی سر آشپزهای حرفهای هستند که حالا باید در مقابل بینندگان تلویزیون هنر خود را به نمایش بگذارند. حضور داوران حرفهای و شناخته شده همانند سامان گلریز نشان از جدیت و حرفهای بودن برنامه در حوزه آشپزی دارد و البته کارگردانی سیدوحید حسینی که خلاقیتهای مناسبی دارد به جذابیت آن کمک میکند. توجه کنیم مهمترین صنعت قرن حاضر صنعت توریسم است و بیشک غذای لذیذ و بومی و داشتن آشپزهای حرفهای بسیار به این امر کمک میکند و میتواند فضای خوبی برای اشتغالزایی باشد و برنامه دستپخت این فضا را به شکلی حرفهای و جذاب فراهم میکند.
دورهمی
از همان اولین خبرهای مجموعه «دورهمی» میشد حدس زد مهران مدیری و دوستانش بازهم خبرساز خواهند شد. شبکه نسیم برای تکمیل مثلث ترکیبیاش این اجرای زنده قطعات نمایشی را در حضور بینندگان حاضر در استودیو به روی آنتن میبرد که تقریبا از مشهورترین چهرههای طنز تلویزیونی استفاده میکند. این جنگ تلویزیونی که بیشباهت به کارهای قبلی مدیری نیست، در همین مدت کوتاه توانسته مخاطبان ثابتی پیدا کند و البته حاشیههایش بر متن تاثیری نداشته است. مدیری سالها پیش با برنامه ترکیبی ببخشید شما به نوعی پایهگذار گفتوگوهای چالشی در تلویزیون بود که بیشباهت با همین برنامه دورهمی نیست. البته شاید اصلیترین قسمت داستان قرار گرفتن مهمان در مقابل سوالات بیپرده مدیری است که باید بین تراشیده شدن موها یا سبیل و جواب دادن به آن یکی را انتخاب کند و جالب و حیرتانگیز اینجاست همیشه بر باد رفتن مو و سبیل انتخاب میشود!
این شرم و محافظهکاری شرقی و جواب صریح ندادن به سوالات باعث به وجود آمدن لحظات بامزهای میشود که اتفاقا دورهمی به دنبال آن است و شاید سویه دیگر جذابیت برنامه، دیدن اجرای زنده بازیگران و اشتباهات و تپقهای آنان است که اینجا اتفاق میافتد.
سفری دیگر
این برنامه کوتاه و جمع و جور در شبکه 2 با اجرای خوب علی ابوالحسنی بازیگر قدیمی طنزهای آیتمی با سفر به روستاهای کشورمان به آداب و سنن و جاذبههای مناطق بکر روستایی میپردازد. غذای مختص هر منطقه و فعالیتهای اقتصادی اهالی روستا از قسمتهای ثابت آن هستند. اساسا برنامههای کمخرج و سبک به این شکل که به مناطق ناشناخته و دیده نشده ایران میرود به دلیل علاقهمندی روزافزون قشر شهرنشین برای بازگشت به آرامش طبیعت میتواند با اقبال خوب مخاطبان همراه باشد. «سفری دیگر» از آن دست برنامههایی است که بدون ادعا و کاملا صمیمانه حرف خود را میزند و از این جهت میتواند در ردیف برنامههای خوب نوروز قرار گیرد.
صد برگ
منصور ضابطیان و دوستانش پس از کوچ از شبکه آموزش و پایان برنامه رادیو هفت، با همان ساختار و ایدههای پیشتر جواب داده برنامه «صد برگ» را در شبکه 4 به روی آنتن میبرند. این برنامه به همان سبک و سیاق رادیو هفت یک جنگ شبانه هنری ـ فرهنگی است که ساختار منحصربهفرد خود را دارد. این تفاوت در تمام ارکان برنامه و حتی تیتراژ پایانی آن به چشم میآید و شاید بتوان گفت رادیو هفت و صد برگ از نخستین برنامههای ترکیبی متفاوت در تلویزیون بودهاند. گفتوگوهای ضابطیان با مهمانان عمدتا هنرمندش همواره با هوشمندی چند دقیقه در هر شب پخش میشود و مجریها در یک برنامهریزی ثابت و متناسب با موضوع اجرا دارند که همه اینها در کنار موسیقی درست باعث میشود در طی این سالها رادیو هفت و در ادامه صد برگ مخاطبان جدی و ثابتی داشته باشد و البته هنوز این سوال برای نگارنده وجود دارد که آیا شبکه آموزش از تعطیلی بهترین برنامهاش به بهانه آموزشی نبودن پشیمان نیست؟!
صد برگ اثبات این ادعاست که کار تیمی خلاقانه و البته خاص و نوآورانه همیشه و حتی در بین عامه مردم بینندگان ثابت خود را خواهد داشت.
2 اتفاق در شبکه اچ دی تهران
شبکه تهران با توجه به جوانیاش امسال در نوروز دو اتفاق خوب را تجربه کرده است. البته نگاهی اجمالی به برنامههای این شبکه در ایام عادی نشان میدهد خلاقیتهای فراوانی در این شبکه وجود دارد. اتفاق اول پخش نسخه اصلاح رنگ و بازسازی شده سریال هزاردستان ساخته بیبدیل زندهیاد علی حاتمی است که باکیفیتی عالی بیننده را سرشار از طعم شیرین نوستالژی میکند. این حرکت میتواند درباره تمام مجموعههای خوب دهه 60 و 70 اتفاق بیفتد تا پخش آنها در شبکههایی با کیفیت اچدی، هنر فیلمسازان سالهای دور را با امکانات اندک آن دوران به رخ بکشد.
اتفاق دوم در این شبکه قصهگویی بهروز رضوی با آن صدای جادویی در رادیو تهران و پخش همزمان از شبکه تلویزیونی تهران روی تصاویر طبیعت است که در نوع خود خلاقانه و منحصر به فرد است. ترکیب ادبیات کلاسیک و مدرن با تصاویر طبیعی و صدایی همچون صدای بهروز رضوی تجربه زیبایی برای مخاطب تلویزیونی در ساعات پایانی شب است که البته باید به یاد داشته باشیم این ادامه همان راه شب و قصه ظهر جمعه رادیوست.
بازگشت 2 مجری
فرزاد حسنی و رضا رشیدپور دو مجری شناخته شده تلویزیون پس از مدتها دوری از آنتن که البته برای رشیدپور زمان نسبتا طولانیتری بوده است به صفحه تلویزیون بازگشتند. بدون توجه به تمام حواشی شکل گرفته باید به این نکته توجه داشت که فرزاد حسنی و رشیدپور جزو آن دسته از مجریانی هستند که در مکتب تلویزیون پرورش یافتهاند و مسلما حالا فصل بهرهبرداری است. رشیدپور که متخصص برنامههای تاک شو و هارد تاک است در برنامه گفتوگومحورش در عید باز نشان میدهد تواناییهای بسیاری در اجرای این گونه از برنامههای ترکیبی پرمخاطب دارد.
برنامههایی که اصولا بسیار پرطرفدارند و محبوب به نظر میرسد و باید به آن توجه ویژهای داشت.
تلویزیون در نوروز 95 با یک چرخش آشکار به سمت برنامههای غیرنمایشی این واقعیت را به نمایش گذاشت که اساسا سرمایهگذاری صرف روی سریالهای سنگین خطای بزرگی است که در درازمدت مخاطب تکبرنامهای با سلیقه محدود پرورش میدهد.
ارزش برنامههای نمایشی بر هیچ کس پوشیده نیست، اما باید توجه داشت رسالت تلویزیون تبدیل شدن به یک جعبه جادویی فقط برای نمایش فیلم سینمایی و سریال نیست و برنامههایی مانند مسابقه و تاکشو بسیار میتواند به پویایی و تازگی کنداکتور شبکهها کمک کند و نکته آخر این که جای کلاه قرمزی و دوستانش امسال بـدجوری خالی بود و ای کاش در سالهای آینده این مجموعه کماکان مهمان خانههای مردم باشد.
ضمیمه قاب کوچک - بهرنگ ملکمحمدی
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد