به گزارش جام جم سیما،در سالهای اخیر و با افزوده شدن بر تعداد شبکههای تلویزیونی به تعداد ویژهبرنامههای جشنواره فیلم فجر هم افزوده شده و برنامههای یاد شده تلاش فوقالعادهای برای پوشش اخبار جشنواره فیلم به عنوان مهمترین رویداد سینمایی سال به خرج میدهند.
در حقیقت برنامههایی از این نوع با در جریان قرار دادن مخاطبان، تنور جشنواره را نیز گرمتر کرده و اشتیاق مخاطبان را برای دیدن فیلمها افزایش میدهند.
لویزیون در ایام برگزاری جشنواره سی و چهارم فیلم فجر نیز این روند را ادامه داده و به لحاظ آماری هم ویژه برنامههای بیشتری را روی آنتن شبکهها برده که در ادامه به آنها خواهیم پرداخت.
شبکه دو
«رواق سیمرغ» نام ویژهبرنامه جشنواره این شبکه است که هر شب پس از گفتوگوی ویژه خبری روی آنتن میرود.
برنامهای متشکل از بخشهای مختلف اعم از گفتوگو با هنرمندان، گزارش از سینماهای مردمی و کاخ جشنواره که در مدت زمانی نسبتا کوتاه روی آنتن میرود.
استفاده از آیتمهای کلیشهای و به خرج ندادن نوآوری میتواند نقطهضعف رواق سیمرغ تلقی شود که آن را در قیاس با دیگر ویژهبرنامههای جشنواره در سطح پایینتری قرار میدهد.
به همین خاطر هم با توجه به همزمانی آن با پخش برنامه سینمای ایران از شبکه چهار سیما، بخش مهمی از مخاطبان آن را به رواق سیمرغ ترجیح داده و تنها اندک مخاطبانی باقی میمانند که نگاه تخصصیتری به سینما نداشته و صرفا به دنبال کسب اطلاعات و اخبار روز جشنواره از آن هستند.
هفت
«هفت» باسابقهترین برنامه در میان برنامههای سینمایی تلویزیون که سه دوره مختلف را با نگرشهای گوناگون به سینما سپری کرده و حال پس از چند ماه در سری جدید در حال رسیدن به یک نقطه تعادل است.
بهروز افخمی به عنوان یک فیلمساز چهرهای سرشناس و صدالبته جنجالی است که گاه اظهارنظرهایش به بحث و جدلهای قلمی ختم میشود.
وی در چهار ماهی که از تولید سری سوم هفت میگذرد به بیان دیدگاههای خود در رابطه با سینما پرداخته و تلاش کرده تا آن را به آیتمهای مختلف برنامهاش تسری دهد.
موضوعی که به مرور موفق به انجامش شده و در بستر برنامه بخوبی جاافتاده است. همین امر هم مخاطبان هفت را به دو دسته تقسیم کرده که یا بیننده پروپاقرص آن بوده یا اشتیاقی به تماشای آن ندارند.
در عین حال افخمی به دنبال اضافه کردن طنزی ملیح به پیکره برنامهاش بوده و بر این امر هم پافشاری میکند.
موضوعی که گاه به نتیجه رسیده و در برنامه جاافتاده و گاه ساز مخالفی را کوک میکند. برای مثال میتوان به بخش نسبتا طولانی جوان علاقهمند فیلمسازی (عبد بوکو) اشاره کرد که قصهاش در قالب یک داستان مصور هر هفته روی آنتن میرود.
در بخش نقد همچنان مسعود فراستی یکهتاز میدان بوده و در کنار منتقدانی همچون: کامیار محسنین، امیر پوریا و جواد طوسی به نقد و بررسی فیلمها به شیوه خاص خودش مینشیند.
حال در ایام دهه فجر، هفت برای نخستین بار آنتن زنده را تجربه کرده و به همین دلیل هم کاستیهای زیادی در آن به چشم میخورد.
نخست باید به ساعت پخش برنامه اشاره کرد که نیم ساعت پس از نیمه شب آغاز و تا 2 و 30 دقیقه بامداد ادامه پیدا میکند.
افخمی با توجه به زنده بودن برنامه تلاش کرده تا با اضافه کردن بخشهایی تازه، بخش مهمی از بار هفت را از دوش خود برداشته و به دوش دیگران همچون: دانش اقباشاوی و رسول صدرعاملی بیندازد.
البته باید به فریدون جیرانی هم اشاره کرد که پس از حضور در شب نخست با نوشتن نامهای و انعکاس آن در رسانهها از ادامه حضورش در هفت عذر خواست.
افخمی در شبهای جشنواره یکبار هم با دکتر ایوبی (ریاست سازمان سینمایی) به گفتوگو نشست که گفتوگوی خوب و پرباری از کار درآمده و مخاطبان هفت را راضی کرد.
با این حال افخمی گاه در طول برنامه به حاشیه رفته و به تکرار نظریههای خود در باب سینما میپردازد که در برنامههای قبلی هفت بارها و بارها آن را تکرار کرده است.
حضور اقباشاوی در هفت که امسال به عنوان کارگردان فیلم تاج محل را روی اکران داشته، علامت سوال بزرگی است که تا به امروز که جشنواره سی و چهارم از نیمه گذشته پاسخ درستی به آن داده نشده است.
جز این که وی در بخشهای مختلف به نقل خاطرات خود از ورود به سینما و برخوردش در دورههای مختلف با پدیدهای به نام جشنواره فیلم پرداخته و در کنار جوانی به نام عبد به سینماهای مردمی و همچنین برج میلاد میرود و گزارشهایی برای برنامه میسازد.
گزارشهایی معمولی و تا حدودی کسلکننده که مخاطب را از هدف اصلی برنامه دور میسازد، اما در بخش گفتوگو، حضور کارگردان و تهیهکنندهای با سابقه روزنامهنگاری به نام رسول صدرعاملی بشدت کیفیت برنامه را بالا برده و جذابیت فوقالعادهای به آن بخشیده است.
بیان گرم و دلنشین صدر عاملی در کنار تسلطش بر مقوله سینما به گفتوگوهای یاد شده شکل تخصصیتری بخشیده که در عین حال برای مخاطب عام هم جذاب و قابل فهم به نظر میرسد.
از سوی دیگر وجهه مثبت او به عنوان کارگردان و تهیهکننده هم بسیار به کارش آمده و جمعی از بهترینهای سینمای ایران به دعوتش پاسخ مثبت دادهاند که بدون وجود رسول صدرعاملی به نتیجه فعلی نمیرسید.
محمد پیوندی هم به سبک خود گزارشهایی را از کاخ جشنواره با تکیه بر طنزی گزنده تهیه کرده و روی آنتن میفرستد که گاه نوسانهای زیادی در آن به چشم میخورد.
گفتوگوی او با دو منتقد یا نویسنده سینمایی در کنار کارگردان فیلم در فضای آزاد برج میلاد هم ایده جالبی بوده که آیتمی متفاوت را رقم زده است.
هرچند که رودررو قرار دادن منتقد و کارگردان در برابر هم، کار چندان جالبی به نظر نرسیده و اغلب بحث را به حیطه تعارفات معمول میکشاند.
در بخش نقد که قاعدتا جذابترین بخش هفت ویژه جشنواره برای مخاطبان حرفهایتر به حساب میآید، مسعود فراستی در کنار کامیار محسنین و جواد طوسی و محمدتقی فهیم قرار گرفته و به نقد فیلمهای نمایش داده شده در همان روز در برج میلاد مینشینند.
تبعید این بخش به نیم ساعت پایانی برنامه را میتوان جزو نقاط ضعف آن به حساب آورد که بسیاری از مخاطبان را از تماشای آن محروم کرده و در عین حال بحث درباره فیلمها را هم به دلیل ضیق وقت نیمهکاره گذاشته است.
در روزهای برگزاری جشنواره و با توجه به این که بخش مهمی از مخاطبان هفت فیلمها را ندیدهاند، نقدها باید شکل یادداشت (ریویو) داشته و منتقدان ذکر شده حتیالامکان از پرداختن به جزئیات و مهمتر از همه لو رفتن داستان کامل فیلمها جلوگیری کنند.
از طرف دیگر آخرین سئانس نمایش فیلمها در برج میلاد با ساعت پخش بخش نقد مصادف شده که همین امر سبب شده تا فیلمهای این بخش از گردونه نقد خارج شوند.
اما در یکی از این شبها که «لانتوری» با حضور خیل جمعیت اکران شد، محسنین و فراستی به نقد فیلمی که تنها 40 دقیقه از آن را تماشا کرده بودند پرداخته و مخاطبان خود را در سحرگاه جمعه مبهوت کردند!
با همه اینها هفت به واسطه پخش زندهاش و نیز اضافه شدن برخی بخشهای جذاب توانسته مخاطبان زیادی را روبهروی تلویزیون بنشاند.
سینمای ایران
شبکه چهار سیما در راستای برنامههای فرهنگمحور خویش دست به تهیه و تولید برنامههایی با عنوان کلی «نقد چهار» زده و به سینما، تئاتر، ادبیات و... پرداخته است.
«سینمای ایران» به تهیهکنندگی علی سلیمانی یکی از آنها در باب هنر هفتم است که از ابتدای پاییز با اجرای امیرشهاب رضویان روی آنتن رفته است.
برنامهای با آیتمهایی شبیه به هفت که تلاش زیادی برای پوشش خبری سینمای ایران در هفتهای که گذشت داشته و در کنار آن نقد فیلمهای روی اکران و گزارش پشت صحنه را هم در دستور کار خود قرار داده است.
پس از کنارهگیری رضویان بواسطه پیشتولید فیلم جدیدش، علیرضا شجاع نوری که پیش از این تجربه اجرای تلویزیونی نداشته جایگزین وی شد.
سینمای ایران در نخستین اجراهای شجاع نوری از این زاویه کم و بیش آسیب دید تا شکل و فرم اجرای کار دست شجاع نوری آمده و به اصطلاح پخش بشکند.
در این بین آنچه که به برنامه فوق نشاط خاصی بخشیده، حضور تنی چند از جوانان مطبوعاتی در پشت صحنه آن است که در عین حال اطلاعات نسبتا جامعی از سینمای ایران و مسائل پیرامون آن دارند.
البته نباید از بخش گفتوگو با پیشکسوتان سینما هم بسادگی عبور کرد که جلوه خاصی به این برنامه بخشیده و مخاطب را با خاطرات خود از آنها همراه میسازد.
در روزهای برگزاری جشنواره سی و چهارم فیلم فجر، سینمای ایران در استودیویی جمع و جور در برج میلاد مستقر شده و به پخش شبانه خود از شبکه چهار سیما ادامه میدهد.
در این ویژهبرنامه بخشهایی همچون: گفتوگو با تماشاگران و سینماگران درباره فیلمها و نقد پیرامون فیلمهای به نمایش درآمده در برج میلاد با حضور منتقدانی همچون: شادمهر راستین و نیما حسنینسب در نظر گرفته شده که این بخش خود به تنهایی جذابیتهای بسیار دارد.
بخصوص آن که منتقدی همچون: مجید اسلامی هم در برنامههایی در کنار این دو قرار گرفته و بحث فوقالعاده جذابی را پیرامون نقد و تفاوت آن با یادداشتنویسی (ریویو) را شکل دادند.
اتفاق مهمی که میتواند برای دوستداران نقد نویسی در ایران بسیار سودمند باشد. گفتوگو با بازیگران و عوامل اصلی فیلم هم دیگر بخش مهم سینمای ایران است که شجاعنوری در گرداندن آن نسبتا موفق نشان داده است.
ویژهبرنامه سینمای ایران در ایام جشنواره را میتوان موفقترین برنامه تلویزیون در باب سینما به حساب آورد که با وجود شتاب در تولید از این منظر آسیبی ندیده و مخاطبان را به آینده آن امیدوارتر ساخته است.
سینمایش
پوشش اخبار تولیدات سینمای ایران و حاشیههای آن، شاکله برنامه فوق را رقم زده که در کنار آن بخش نقد فیلم هم گنجانده شده است.
منتها در مدت زمانی کوتاه که گاه تنها به چند سوال کلی منتهی شده و مخاطب از گفتوگوی فوق نتیجه چندانی عایدش نمیشود، اما این خاصیت برنامهای از جنس «سینمایش» است که هر قسمت آن تنها 20 دقیقه بوده و تندی ریتم جزء مهمی از آن به حساب میآید.
در ایام جشنواره هم سینمایش این روند را ادامه داده و ویژهبرنامههایی با همان شکل و شمایل روانه آنتن شبکه نمایش کرده است که پوشش اخبار روزانه جشنواره حرف اول و آخر آن را میزند.
احمد اطراقچی هم در مقام مجری نسبتا موفق نشان داده و در گفتوگو با اهالی سینما نسبت به قبل مسلطتر نشان میدهد که نمونه آن را در گفتوگویش با ابراهیم حاتمیکیا پس از پایان جلسه مطبوعاتی فیلم «بادیگارد» شاهد بودهایم.
البته این برنامه در بخش محتوایی و بخصوص تحریریه کاستیهایی دارد که البته چشمگیر نبوده و تهیهکنندگان برنامه باید چارهای برایش بیندیشند.
سینما ملت
شبکه افق هم برای نخستین بار به تولید برنامهای در رابطه با جشنواره فیلم فجر دست زده و «سینما ملت» را روانه پخش کرده است.
برنامهای شبیه به نمونههای اشاره شده در بالا که در آن بخش نقد جدیتر گرفته شده است. نقدهایی که بیشتر از ساختار، به مضامین پرداخته و پیرامون آن منتقدان برنامه به گفتوگو و بحث مینشینند که گاه هم بسیار جذاب از کار درآمده است.
با همه اینها سینما ملت تفاوت چشمگیری با نمونههای مشابه نداشته و تقریبا براساس این فرمول کارش را پیش میبرد که میتواند برای بخشی از دوستداران سینمای ایران جذابیتهایی داشته باشد.
سینما آیفیلم
«سینما آیفیلم» یکی از برنامههای ثابت شبکه یاد شده که در طول سال پخش شده و در ایام دهه فجر نیز روی آنتن شبکه آیفیلم میرود.
برنامهای که ریتم تند و پرشتابی داشته و از بخشهای مختلفی همچون: مصاحبههای کوتاه با تماشاگران و نیز دستاندرکاران فیلمهای بخش «سودای سیمرغ» تشکیل شده است.
نکته جالب این برنامه حضور سه مجری فارسی زبان، عرب زبان و انگلیسی زبان است که هریک به زبان خود پلاتوهای خود را گفته و اجرای متفاوت و پرحرارتی را ارائه میکنند که میتواند برای مخاطبان سینمای ایران جذاب باشد.
محمد جلیلوند
ضمیمه قاب کوچک
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد