سینمای ایران برخلاف دهه‌های 60 و 70، مبارزه با مواد مخدر را به تصویر نمی‌کشد

خواب سینما در عروسی سوداگران مرگ

گرچه قاچاقچیان مواد مخدر و سوداگران مرگ، در عالم واقعیت از دست پلیس و نیروهای وظیفه‌شناس و جان برکف انتظامی خواب و آسایش ندارند، اما چند سالی می‌شود که این تبهکاران حداقل در سینما از دست مجریان قانون در امان هستند. به عبارت دیگر سینما در این سال‌ها بجز جرقه‌هایی اندک اصلا اعتنایی به مقوله قاچاق مواد مخدر و آگاهسازی جامعه و مبارزه با قاچاقچیان نمی‌کند؛ آن هم در حالی که با افزایش، تنوع و تکثر مواد مخدر و خطری که جوانان و خانواده‌ها را تهدید می‌کند، بیش از پیش نیاز به مشارکت پررنگ سینما دراین زمینه و ساخت فیلم‌هایی حادثه‌ای احساس می‌شود.
کد خبر: ۸۷۴۴۷۲

به گزارش جام‌جم، همین چند وقت پیش بود که مصاحبه شان پن، بازیگر سرشناس هالیوود با ال چاپو، قاچاقچی مشهور و مخوف مکزیکی، به تیتر اول بسیاری از رسانه‌های جهان تبدیل شد. قضیه از این قرار بود که چاپو برای دومین بار از زندان فرار کرد و در مدتی که تحت تعقیب پلیس بود، بازیگر ماجراجوی آمریکایی به عنوان یک خبرنگار سراغش رفت و با تدابیر شدید حفاظتی در میان قاچاقچیان و در اعماق جنگل‌های مکزیک با آقای قاچاقچی، مصاحبه‌ای انجام داد. چند روز پس از این گفت‌وگو، پلیس رد ال چاپو را می‌زند و او را دستگیر می‌کند؛ پلیس مکزیک اذعان کرده که حرکت پن کمک شایانی به آنها برای دستگیری این قاچاقچی کرده است. اظهارنظری که پن را همزمان از سوی سیا و نیروهای ال چاپو تحت فشار قرار داده؛ طوری که بازیگر فیلم‌های رودخانه مرموز و 21 گرم، از مصاحبه جنجالی‌اش بشدت اظهار پشیمانی کرده است.

این ماجرای عجیب، کلید اولیه این گزارش را زد؛ این که سینما به عنوان رسانه‌ای تاثیرگذار چقدر می‌تواند در مبارزه با مواد مخدر و قاچاقچیان نقش داشته باشد و در قالب هنر و قصه پردازی به مردم آگاهی دهد. هالیوود گرچه هرازگاهی فیلم‌هایی درباره قاچاق مواد مخدر می‌سازد ـ آخرین نمونه آن فیلم سیکاریو ساخته دنی وینلو و با بازی امیلی بلانت، جاش برولین و بنیسیو دل تورو ـ و تلاش می‌کند نقشی آگاهی بخش در این خصوص بازی کند، اما در بیشتر مواقع به دلیل انتخاب بازیگرانی خوش تیپ، کاریزماتیک و توانا مثل همین شان پن یا به عنوان مثال آل پاچینو در «صورت زخمی»، شاید ناخواسته باعث جذاب‌تر شدن قاچاقچیان می‌شود. طوری که مردم این ضدقهرمان‌ها را حتی از قهرمان‌ها بیشتر دوست دارند و با آنها همذات‌پنداری می‌کنند؛ عاملی که باعث مغفول ماندن وجه عبرت‌آموز فیلم می‌شود.

فعال در گذشته، منفعل در حال

اما واکنش سینمای ایران به مقوله مواد مخدر، قاچاق آن و بلای خانمانسوز اعتیاد چگونه بوده است؟ آن هم در شرایطی که کشور ما به نوعی جاده ابریشم قاچاقچیان منطقه محسوب می‌شود؛ هم از نظر راه ارتباطی به کشورهای دیگر و هم از منظر آلوده کردن جوانان ایران با اهدافی سیاسی و اجتماعی. بجز این متاسفانه در سال‌های اخیر سوداگران ریز و درشتی در داخل کشور به تولید و توزیع خطرناک‌ترین و متنوع‌ترین مواد مخدر مشغولند و اعصاب و روان جوانان و خانواده‌های کشور را هدف گرفته‌اند. در کنار همه ابزارهای اطلاع‌رسانی و آگاه‌سازی، سینما می‌تواند با بهره‌گیری از قصه‌های سرگرم‌کننده و جذاب، بخوبی خطرات مواد مخدر را گوشزد کند و از سرنوشت معتادان و سوداگران مرگ بگوید، اما سینمای ایران که در دهه‌های 60 و 70، فیلم‌های موفقی در این زمینه می‌ساخت، در سال‌های اخیر اعتنای چندانی به این موضوع نمی‌کند.

تلویزیون موفق‌تر از سینما

معاون اداره اجتماعی مبارزه با مواد مخدر ناجا، در گفت‌وگو با جام‌جم، تلویزیون را مهم‌ترین رسانه پرچمدار در امر مبارزه با مواد مخدر و آگاهسازی در این زمینه می‌داند و می‌گوید: حتی مرور و نگاهی گذرا به برنامه‌های مختلف تلویزیون درخصوص نتایج مخرب مصرف و قاچاق مواد مخدر، به نقش بااهمیت رسانه ملی اذعان می‌کند. برنامه‌هایی مثل شوک، بیراهه، مردم چی می‌گن و مثلث نقش بسزایی در اطلاع‌رسانی در این زمینه دارد. ضمن این که ساخت سریال‌های پلیسی و تله فیلم‌هایی درباره اعتیاد و قاچاق مواد مخدر که با همکاری نیروی انتظامی، ناجی هنر و پلیس مبارزه با مواد مخدر تولید می‌شود، بخوبی مردم را هشیار می‌کند.

احمد کاهه دلیل کم‌کاری سینما دراین‌باره را توان اندک بخش خصوصی و بحث بازگشت سرمایه می‌داند و می‌افزاید: اگر تهیه‌کننده‌های بخش خصوصی سراغ ساخت فیلم‌های پرهزینه مبارزه با قاچاق مواد مخدر نمی‌روند، باید به آنها حق داد. چون اگر امکانات خوبی مهیا نباشد، فیلم در گیشه شکست خواهد خورد. به هر حال ایده‌آل این قضیه این است که با فراهم آوردن شرایط، فیلم‌های بیشتر و بهتری دراین باره ساخته شود. ما هم در نیروی انتظامی و پلیس مبارزه با مواد مخدر، هر کمک و مشاوره‌ای که نیاز است به سینماگران ارائه می‌کنیم.

معاون اداره اجتماعی مبارزه با مواد مخدر ناجا ضمن تاکید بر نقش موثر فرهنگ‌سازی در این خصوص می‌گوید: اگر نقش فرهنگ در این رابطه اهمیت نداشت که اصلا حوزه اجتماعی در پلیس شکل نمی‌گرفت. اقدامات پیشگیرانه، مهم‌ترین سرفصل اقدامات ماست و برای نیل به مقصود از هنر و رسانه‌های تاثیرگذاری چون سینما و تلویزیون بهره می‌بریم.

انتقاد به جای تشویق

سینمای ایران در این سال‌ها بیشتر ترجیح داده به دلایل مختلف، به جای تولید فیلم‌های جدی و حادثه‌ای، درباره مبارزه با مواد مخدر که اقتدار پلیس کشور را به رخ بکشد، فیلم‌هایی شهری و اجتماعی چون مرهم، لامپ صد، به خاطر پونه و عصر یخبندان بسازد که به نقش مخرب اعتیاد می‌پردازد.

عبدالله علیخانی، تهیه‌کننده باسابقه سینما که ید طولایی در تهیه فیلم‌هایی با موضوع مبارزه با قاچاق مواد مخدر دارد، در گفت‌وگو با جام‌جم، گریزی گله‌مند به سال‌های دور می‌زند و می‌گوید: همان موقع هم که ما با دشواری فراوان، فیلم‌هایی درباره مبارزه با قاچاق مواد مخدر تولید می‌کردیم، برخی مسئولان، مدیران راحت طلب وقت و بعضی همکاران به جای این که از ما حمایت و تشویقمان کنند، انتقاد می‌کردند.

این سینماگر می‌افزاید: امروز ساخت فیلم‌های اکشن و حادثه‌ای در این زمینه امکانات و هزینه بسیاری را می‌طلبد و به عنوان مثال تولید فیلمی مثل نیش در این زمان به پنج میلیارد تومان بودجه نیاز دارد؛ چون تماشاگری که بهترین و خوش‌ساخت‌ترین فیلم‌های این چنینی را در ماهواره و از طرق دیگر دیده، دیگر بسادگی هر فیلمی را نمی‌پذیرد. بنابراین برای جلب رضایت او باید فیلمی جذاب با پروداکشن بزرگ تولید کرد.

به خاطر همین، فیلمسازان و تهیه‌کننده‌ها ترجیح می‌دهند سراغ ساخت فیلم‌هایی درباره اثرات منفی اعتیاد و با رویکرد اجتماعی بروند و قصه را در دل موقعیت‌های شهری روایت کنند. تهیه‌کننده فیلم‌های قافله و نیش ادامه می‌دهد: فیلم‌هایی با موضوع اعتیاد و مواد مخدر، هر وقت ساخته شود، با استقبال مردم مواجه می‌شود؛ چراکه معضلی است که متاسفانه جامعه با آن درگیر است. این فیلم‌ها ضمن این که برای مردم جذاب است، در عین حال آنها را نسبت به عواقب و نتایج مخرب مصرف مواد مخدر و قاچاق آن آگاه می‌کند.

جمشید آریا کجایی؟

تماشاگران دهه‌های 60 و 70 سینمای ایران هنوز حضور ستاره‌وار جمشید هاشم‌پور را در فیلم‌هایی با موضوع مبارزه با قاچاق مواد مخدر به یاد دارند. او با آن سر تراشیده و شمایل جذاب و عمدتا صدای گرم و پرطنین منوچهر اسماعیلی به عنوان صداپیشه، چه به عنوان قهرمان و ضدقهرمان مهم‌ترین چهره این فیلم‌ها بود. تیپی که از زینال بندری «تاراج» شروع شد و پس از آن در دوران اوج به فیلم‌هایی چون قافله، نیش، گروگان و عقرب رسید؛ فیلم‌هایی با تهیه‌‌کنندگی عبدالله علیخانی و حسین فرحبخش که ضمن اشاره به نقش مخرب مواد مخدر، هم اقتدار نیروی انتظامی را نشان می‌داد و هم با استقبال بالای مردمی مواجه می‌شد، اما حالا مدت‌هاست که نه دیگر چنین فیلم‌هایی ساخته می‌شود و نه خبری از نیروی جوانی هاشم‌پور است که دیگر بیشتر در فیلم‌های هنری بازی می‌کند.

علی رستگار

فرهنگ و هنر

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها