این مفاهیم بهویژه در ورزش ایران که در رشتههای متعدد با ورزشکاران مختلف برای المپیک آینده و المپیکهای بعدی آماده میشود چقدر کاربردی و عملیاتی است و چگونه به افراد یاری میرساند تا از موقعیتهایی که در مسیر فعالیت به دست میآورند بهخوبی استفاده کنند، مشکلات را کنار بزنند و موفق شوند؟
بسیاری مربیگری را مانند یک پروژه میبینند در حالی که مربیگری یک پروسه است و برای یافتن مرزهای جدید و شکلبندی قوانین تمرین، بازی، انضباط گروهی، اهداف کوتاه و بلندمدت مربیان به زمان نیاز دارند. در بسیاری از ورزشها شاهد بودهایم با انتخاب مربی، همگان انتظار معجزه از وی داشتند تا چوب جادویی خود را برای موفقیت تکان دهد؛ اما واقعیت این است مربیگری در کنار دانش، انگیزه و انتقال فکر به ابزار و امکانات متناسب با جایگاه رشته ورزشی مرتبط در سطح ایران و جهان نیازمند است.
در موقعیت کنونی ورزش ایران که نگاه کوتاهمدت و فاصله زمانی هشت ماه تا آغاز پیکارهای المپیک بر آن حاکم است، بحث مربیان و مربیگری به صورت افراط و تفریط بیان میشود. به اینگونه که گاه کاملا علمی و آکادمیک به این مبحث نگریسته میشود و گاهی شیوه برخورد در انتخاب و گزینش مربیان کاملا تجربی است.
فدراسیونهایی با بودجه ناکافی برای استخدام مربیان خارجی در مدت باقیمانده سعی دارند چوب جادویی مربیان خارجی را برای ورزشکاران خود به حرکت درآورند و از سویی راه سعادت برخی تیمهای دیگر نیز فقط به کارگیری مربی خارجی است که تمام اعتبار و اقتدار فدراسیون بهشمار میرود که بدون وجود این قبیل مربیان، ابهت کار شکسته میشود.
ورزشکاران زیادی تاکنون از ایران بلیت سفر به برزیل برای المپیک ریودوژانیرو را در جیب دارند که بالای سر هیچکدام آنها مربی خارجی نبود. با وجود این، فدراسیونهای دیگری در راه گرفتن سهمیه المپیک دل به نقش مربیان خارجی بستهاند تا گره از کار فرو بستهشان باز کند. تعدادی از این فدراسیونها با مدیریتهای طولانیمدت سعی دارند بر ضعف هدفگذاری و برنامهریزی خود آن هم با آوردن مربیان خارجی سرپوش بگذارند و به خاطر نداشتن برنامه جامع در طول سالهای گذشته، در این چند ماه باقیمانده به چه کنم چه کنم افتادهاند. تربیت ورزشکار المپیکی به پروسهای طولانیمدت و بازه زمانی هشت تا ده سال نیازمند است، در حالی که خواب برخی فدراسیونها را کابوس این هشت ماه باقیمانده تلخ کرده است.
از استخدام و نحوه بهکارگیری مربیان در فدراسیونهای ورزشی مشخص است برنامهای مدون در استفاده از مربیان چه ایرانی و چه خارجی ندارند و متاسفانه ضعفها و نارساییها نیز این واقعیت را ثابت میکند. ورزش ایران هنوز برای مربیگری تیمهای مختلف برنامهای طولانیمدت ندارد و به المپیک نیز مانند بسیاری از رویدادهای دیگر جهانی و آسیایی با اطلاعاتی دمدستی مینگرد.
1+3 تیم ورزشهای گروهی
چهار تیم فوتبال، والیبال، هندبال و بسکتبال در راه المپیک ریو آماده میشوند که فقط یک تیم از مربیان داخلی استفاده میکند. برخلاف تیم ملی، تیم فوتبال امید ایران سکان هدایت را به کادر تمام وطنی سپرده است؛ مردانی مانند محمد خاکپور که این روزها مسئولیت سنگین صعود تیم امید ایران را به المپیک ریو بهعهده دارد.
سه تیم دیگر ورزشهای گروهی پای المپیک هر کدام توسط مربیان خارجی هدایت میشوند. فدراسیون والیبال که بخت بیشتری به نسبت رشتههای تیمی دیگر برای راهیابی به المپیک دارد در فاصله 45 روز پیش از رقابتهای گزینشی از رائول لوزانو آرژانتینی به همراه هموطنش خوآن سیچلو بهره میگیرد. این فدراسیون، اسلوبودان کواچ را در اندازه المپیکی کردن والیبال ایران ندید، از این رو دست به تغییر وی زد.
تیم ملی هندبال با عرفان اسماعیلاجیچ در پی تغییرات ساختاری است و به نظر میرسد بخت و اقبال اندک این تیم برای راهیابی به المپیک، مسئولان فدراسیون را مجاب کرده تا به تغییر ساختاری دست بزنند و تیم ملی را برای عرصه جهانی آماده کنند. این تیم نیز با اسماعیلاجیچ، سهمیه المپیک را از رقابتهای انتخابی نگرفت و در ادامه برای ورود به المپیک کار دشوارتری دارد.
اوضاع بسکتبال هم آن قدرها مناسب نیست و با وجود درک بائرمن آلمانی هنوز مشخص نیست ترکیب تیم ملی برای رقابتهای گزینشی تیرماه آینده به چه ترتیبی است و اصلا ارادهای برای المپیکی شدن بسکتبال وجود دارد یا آنها هم درصدد تغییر در ساختار نسل طلایی برآمدهاند؟ بهترین شانس بسکتبال برای راهیابی به المپیک، قهرمانی در جام ملتهای آسیا بود که با سومی در این رقابتها، فرصت از دست رفت.
از نکات قابل توجه مربیان خارجی فدراسیونهای ورزشی در سال منتهی به المپیک این است که تعدادی از آنها هنوز وارد ایران نشدهاند و ورزشکاران این رشتهها منتظر ورود مربیان خود هستند. مانند لوزانو که فروردین میآید یا درک بائرمن پس از ناکامی با تیم ملی بسکتبال در قهرمانی آسیا کشورمان را ترک کرد و هنوز تاریخ دقیق بازگشت و شروع دوباره کار او با تیم ملی بسکتبال مشخص نیست. فدراسیون بوکس هم مربی اوکراینی خود را بعد از شش ماه فعالیت ولادیمیروینکوف با بوکسورها کنار گذاشت و کار را به مربیان داخلی سپرده است.
از دیگر فدراسیونهای ناکام در سال منتهی به المپیک، فدراسیون قایقرانی است که استفاده همزمان از مربیان خارجی و داخلی در برخی رشتهها دردی را دوا نکرد و بعد از نتایج ضعیف آبهای آرام همه نگاهها به رویینگ یا اسلالوم است که البته کار سختی پیش روی ورزشکاران این رشتههاست. ورزشکاران آبهای آرام در اردوهای خارجی از مربیان خارجی بهرهمند بودند تا یک بار دیگر ثابت شود به صرف خارجی بودن مربی نمیتوان سهمیه گرفت، بلکه باید نگاه جامعی به ابعاد مربیگری در هدفگذاری و برنامهریزیها داشت.
المپیک بدون مربی خارجی
سهمیههای المپیکی کشتی طبق انتظار با حضور مربیان ایرانی به دست آمد؛ اما در روزهایی که موج انتقادها از عملکرد فرنگیکاران زیاد شد و در پی آن غیبت محمد بنا، سرمربی پیشین تیم ملی بیشتر به چشم آمد، فدراسیون کشتی تصمیم گرفت این مربی بازگردد و اینک بنا با سه فرنگیکار راه یافته به المپیک در پی افزایش سهمیههای فرنگیکاران ایرانی است. در ورزشهای مادر، بخت دوومیدانیکاران برای استفاده از مربیان خارجی بیشتر از شنا و ژیمناستیک است، زیرا تاکنون با پنج سهمیه به دست آمده در فدراسیون دوومیدانی انگیزه استفاده از مربیان خارجی بیشتر شده است. اگر چه سهمیههای دوهای سرعت یا پرتاب وزنه ایران و همچنین دوی ماراتن بدون مربیان خارجی و با همت ورزشکاران و مربیان ایرانی به دست آمد. استفاده از مربی خارجی برای احسان حدادی صرفا برای کسب سهمیه نایب قهرمان المپیک نیست، بلکه احسان باید بتواند عنوان گذشته را تکرار و ارتقا بخشد. آوردن مربی خارجی برای ورزشکاران پرشها نیز فرصت تازهای به منظور گرفتن سهمیههای دیگر در دوومیدانی است.
با درخشش تکواندوکاران در مسابقههای مکزیک، سه سهمیه ایران با مربیگری بیژن مقانلو تثبیت شد؛ اما با وجود فعالیت ششماهه ولادیمیر وینکوف در بوکس، هنوز تنها سهمیه ایران احسان روزبهانی است که آن هم ربطی به مربی اوکراینی ندارد، زیرا روزبهانی بهمن سال گذشته این سهمیه را از بوکس نیمه حرفهای به دست آورده بود. این روزها فدراسیون بوکس با اکبر احدی و علیرضا استکی، دو مربی خود به فکر گرفتن سهمیههای بیشتر افتاده است که برای رسیدن به این هدف باید تا اردیبهشت آینده منتظر ماند.
در رشتههایی مانند تیراندازی با کمان و اسلحه ـ که بیشتر ورزشکار محور هستند و بخشی از موفقیت در آن به ابزار و امکانات وابسته است ـ الهه احمدی و نجمه خدمتی همراه زهرا نعمتی در اوضاع بی امکانات این ورزشها سنگ تمام گذاشتند و ورودی المپیک را به دست آوردند.
در وزنهبرداری بدون مربی خارجی، پنج سهمیه برای ایران قطعی شده است؛ اما نتایج تیم ملی به قدری در رقابتهای جهانی هیوستون نگرانکننده بود که باید فکری به حال کادر فنی و تقویت آن کرد. حال مسئولیت با فدراسیون وزنهبرداری است که به فکر مربی خارجی باشد یا همین کادر ایرانی را برای وزنهبردارها در المپیک حفظ کند.
گرفتن سه سهمیه برای دوچرخهسواری جاده به مربی خارجی ارتباطی نداشت؛ اما فدراسیون دوچرخهسواری برای ورزشکاران پیست و کوهستان به ترتیب مربیانی از ایتالیا و اسلواکی استخدام کرده است تا برای گرفتن سهمیههای بیشتر تلاش کنند. همچنین یک مربی کرهای قرار است برای پینگپنگبازان ایرانی در نظر گرفته شود که فقط کارش تمریندهی است. ورزشکاران این رشته هم انگیزه زیادی برای تکرار دو سهمیه المپیک قبلی دارند.
دستاوردهای ورزش در المپیک
المپیک نمادی از پیشرفت و دستاوردهای ورزشی کشورها در یک بازه زمانی چهارساله است. دولتها با سرمایهگذاری روی قهرمانان خود میکوشند نمایندگانی هرچند معدود در این رویداد بزرگ داشته باشند. از این رو سرمایهگذاری در تمام ابعاد ورزش آنهم در طول چندسال اهمیت ویژهای پیدا میکند که بخشی از آن استفاده از دانش مربیگری است.
محمد رضاپور
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد