سوال اینجاست که من و شما بهعنوان یک مصرفکننده کالا و خدمات چه نقشی را میتوانیم بر عهده بگیریم؟ آیا جدا کردن زبالههای خشک و تر، خاموش کردن لامپ اضافی، نریختن زباله در گردشگاهها، استفاده از خودروی عمومی و موارد مشابه آن کافی است؟ یا نقشهای دیگری هم بر مصرفکنندگان قابل تصور است؟ چه باید کرد تا نقش مصرفکننده کالا و خدمات در حمایت از محیطزیست موثرتر شود؟
مصرف کالا و خدمات سازگار با محیطزیست مفهومی است که امروزه در ادامه توجه به مفهوم توسعه پایدار تحتعنوان مصرف پایدار نیز از آن یاد میشود. مصرف پایدار که در ادامه مفهوم توسعه پایدار مطرح شده، به معنای مصرف و بهرهگیری از منابع موجود است بدون آنکه اثری منفی بر توانایی نسلهای بعد در برآوردن نیازهایشان داشته باشد. برای مثال استفاده از لیوانها و ظروف پلاستیکی یکبار مصرف که در بیشتر موارد قابل بازیافت هم نیستند آیا مصرف پایدار محسوب میشود؟ برای تولید این کالاها فرایندهای متعدد پتروشیمی که هرکدام به سهم خود محیط را آلوده میکنند طی شده است. این کالاها عمر بسیار کمی دارند و به محض مصرف دور ریخته میشوند. این مواد پس از دفع، چند دهه در محیط باقی میمانند. بنابراین مصرف این کالاها هم روی کاهش منابع با ارزش نفتی و هم روی آلودگی آب، خاک و هوا در آینده اثر منفی میگذارد و در عمل به زیان ما و بهویژه فرزندان ما خواهد بود. از این رو مصرف این نوع کالاها به هیچوجه در جهت توسعه پایدار نبوده و مصرف پایدار محسوب نمیشود.
مصرف پایدار با مصرف کالا و خدمات سازگار با محیطزیست امکانپذیر میشود، کالا و خدماتی که در تمام مراحل چرخه عمر اثر منفی چندانی بر محیطزیست نداشته باشند. اما چرا چرخه عمر؟ تولید و عرضه هر محصولی مراحل تهیه یا استخراج مواد اولیه، تولید، توزیع و عرضه به مشتری نهایی را در برمیگیرد و البته پس از مصرف نیز ممکن است، بازیافت یا دفع آن به صورت زباله تبعاتی را برای محیطزیست همراه داشته باشد. یک کیف مدرسه را در نظر بگیرید. مواد زیادی در آن به کار رفته است: گیره و بستهای آن فلزی است و از معادن فلزاتی مثل آهن، مس و آلومینیوم استخراج شده است.
استخراج هر یک از این مواد ممکن است بسته به نوع معدن، محل آن و عملیات فرآوری برای محیطزیست زیانهایی دربرداشته باشد. پارچههای کیف اغلب از الیافی است که از مشتقات نفت تولید شدهاند. تولید و مصرف هر کدام از این مشتقات ممکن است در سطوح مختلفی به محیطزیست آسیب وارد نمایند. رنگهای به کار رفته در این کیف از مواد مختلف معدنی تولید شدهاند. برخی از این مواد سمی هستند و ممکن است آلودگیهای محیطی به بار آورند. کارگاه یا کارخانه تولیدکننده این کیف ممکن است با روشهای مختلفی این کیف را تولید کند و بهرهوری انرژی یا مصرف مواد آن در سطوح مختلف باشد. به علاوه ممکن است این کارخانه یا کارگاهها در فرایندهای خود، ضایعات تولیدی یا مواد دفعی آلودهکنندهای خواهد داشت. ممکن است مواد اولیه برای رسیدن به این کارگاه از مسیرهای بسیار طولانی ترانزیتی عبور کند که مستلزم مصرف سوخت زیادی است. حتی فرایندهای آبکاری قطعات فلزی این کیف ممکن است همانطور که در صنعت آبکاری ایران معمول است در کارگاههای آلودهکننده محیطزیست انجام گیرد. در آخر، الیاف مصنوعی یا رنگهای این کیف ممکن است در حین استفاده نیز دستهای دانشآموز یا محیط را آلوده کنند یا بعد از خراب شدن قابل بازیافت نباشند. همه مسائلی که مطرح شد نشان میدهد تناسب یک کالا یا خدمت با محیطزیست بهسادگی قابل ارزیابی نیست و لازم است تمام مراحل چرخه عمر محصول را دربر گیرد.
کالای دوستدار محیطزیست
سالهاست که دولتها و سازمانهای غیردولتی طرفدار محیطزیست، در کشورهای مختلف دنیا تلاش کردهاند تا کالا و خدمات سازگار با محیطزیست را شناسایی و به شکل قابل اتکایی به جامعه مصرفکنندگان معرفی و عرضه و مصرف آن را تشویق کنند. این کار در کشورهای مختلف مانند آلمان و هنگ کنگ با آموزش در مدارس و دانشگاهها و نیز تبلیغات و اطلاعرسانی در رسانهها انجام شده و سطح آگاهی مردم در این زمینه گسترش یافته است.
در حال حاضر سالهاست که دولتها و سازمانهای غیردولتی طرفدار محیطزیست، در کشورهای مختلف دنیا تلاش کردهاند تا کالا و خدمات سازگار با محیطزیست را شناسایی و به شکل قابل اتکایی به جامعه مصرفکنندگان معرفی کنند |
حتی دولتها نیز با درک نقش خود در این زمینه، بخشی از خریدهای دولتی، منحصر به کالاهایی شده که برچسبهای زیستمحیطی تأئید شده دارد. از جمله این موارد میتوان به الزامات خریدهای دولتی اتحادیه اروپا و کرهجنوبی اشاره کرد. اتحادیه اروپا الزام کرده که ۵۰درصد خریدهای دولتی کشورهای عضو آن باید از کالاها و خدماتی باشد که برچسب زیستمحیطی دارند.
کشورهایی که در این زمینه فعالانه تلاش میکنند، عضو شبکه بینالمللی برچسب زیستمحیطی (Global Ecolabeling Network) هستند از جمله ایالات متحده آمریکا، کانادا، مکزیک، برزیل، آفریقای جنوبی، کشورهای اتحادیه اروپا، کره، ژاپن، هنگکنگ، سنگاپور، تایلند، استرالیا و بسیاری از کشورهای جهان که متأسفانه جای ایران در این شبکه خالی است.
مزایای استفاده از برچسب محیطزیست
اجرای طرح برچسبهای زیستمحیطی در عرصه ملی و بینالمللی مزایای فراوانی دارد، از جمله:
1. استفاده از نیروی بازار مصرف برای جلب تولیدکنندگان به تولید محصولات سازگارتر با محیطزیست. زمانی که مصرفکنندگان با آگاهی محصولاتی سازگار با محیط زیست انتخاب کنند، تولید کنندگان کالا و خدمات هم برای حفظ و گسترش بازار خود با سلیقه مصرفکنندگان همراه شده، سعی خواهند کرد برای محصولات خود برچسب زیستمحیطی یا همان برچسب سبز را دریافت کنند.
در نتیجه بدون استفاده از اهرمهای حاکمیتی در بخش حفاظت محیط زیست، اهرم بازار به کمک این بخش میآید.
2. کمک به توسعه صادرات غیرنفتی. اکنون بسیاری از کشورهای دنیا از جمله اعضای اتحادیه اروپا الزامات و ترجیحاتی برای ورود کالاهای خارجی تعیین کردهاند؛ از جمله داشتن برچسبهای زیستمحیطی تا جایی که برخی کالاهای داخلی برای صادر شدن به این اتحادیه، اجبارا از کشورهای دیگر برچسب زیستمحیطی گرفتهاند.
3. توسعه آگاهی درباره محیطزیست. برای توسعه فرهنگ مصرف پایدار و توجه به برچسبهای زیستمحیطی فعالیتهای آموزشی فراوانی میتوان در سطح ملی انجام داد که هم به توسعه طرح برچسب زیستمحیطی کمک خواهد کرد و هم آگاهی درباره نگرانیهای زیستمحیطی را افزایش میدهد و جامعه را سمت مصرف پایدار سوق میدهد.
بنابراین با توجه به اهمیت موضوع محیطزیست و مصرف پایدار خوب است ایران هم با پیادهسازی طرحی درباره شناسایی و تائید محصولات سازگار با محیطزیست هم با تلاش جهانی در این زمینه همراه شود و هم حرکتی ملی را در ادامه دیگر فعالیتهای در حال انجام در حوزه حفاظت از محیط زیست آغاز کند تا شاید به پیکر نیمه جان محیط زیست کشور جانی دوباره بدهد. حرکتی که فقط بخش کوچکی از آن حمایت و برنامهریزی دولت است و بخش عمده آن، بهرهگیری از آگاهی عمومی و اراده ملت است.
دکتر بهنام اژدری
دکترای مدیریت تولید عملیات دانشگاه تهران
جامجم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد