در حاشیه نخستین اجلاس جهانی شوراها و شهرداران 2016 در تهران برگزار می شود

بررسی شیوه های نوین مدیریت پسماند جامد شهری

چند سالی است واژه بازیافت از طرف سازمان‌های پسماند و نهادهای حامی محیط‌زیست و همچنین رسانه‌های دیداری و شنیداری زیاد شنیده می‌شود. مطالعات نشان داده جوامع در اجرای فرآیند بازیافت، اغلب الگوی واحدی ندارند. به بیانی دیگر برخی جوامع در فرآیند بازیافت بسیار موفق عمل می‌کنند یعنی کار از سطح تولید پسماند آغاز و تا سطح عملگرها (بازیافت‌کنندگان نهایی) پیش می‌رود.
کد خبر: ۸۵۶۰۲۱
مدیریت بازیافت تغییر سبک زندگی

بازیافت اصولی و موفق محصول رفتار و کنش صحیح و آگاهانه یا همان سبک زندگی صحیح میان افراد یک جامعه است. آنچه به نام یک رفتار درست در مقوله بازیافت عنوان می‌شود، متاثر از نگرش است و نگرش نیز ناشی از آگاهی افراد است. به عبارت دیگر اگر ما انتظار یک رفتار و فرهنگ صحیح بازیافتی را در جامعه داریم، ابتدا باید آگاهی تک‌تک افراد جامعه را از طرق مختلف به‌ویژه رسانه‌های مکتوب و دیداری ـ شنیداری ارتقا دهیم. ارتقای آگاهی می‌تواند از منظر بازگشت دوباره مواد به چرخه، ایجاد اشتغال، کاهش خطرات زیست‌محیطی و انسانی تبیین شود. از ره‌آورد آگاهی، نگرش بازیافتی ایجاد می‌شود. نگرش بازیافتی یعنی تک‌تک افراد جامعه اعم از بزرگسالان و کودکان به پسماند به عنوان یک عامل خطرناک، دورریز و غیرقابل مصرف نگاه نکنند؛ بلکه آن را دارای ارزش مبتنی بر موارد ذکر شده بدانند. یک نمونه عملی می‌تواند جداسازی پسماندها در منبع تولید (فرضا در آشپزخانه منازل) و توضیح ضرورت و اهمیت این کار به کودکان باشد که علاوه بر آگاهی، باعث تغییر نگرش خواهد شود. ما در بسیاری موارد شاهد نگرش‌های مثبت از جانب کودکان هستیم. بدیهی است در چنین حالتی دیگر مناظر زشتی مانند پرتاب پسماند از داخل ماشین را نخواهیم دید یا حداقل کمتر خواهیم دید. به هر روی همان طور که نگرش بر اثر کنش‌های تدریجی حاصل می‌شود، تغییر آن نیز به آرامی و با گذر زمان حاصل می‌شود؛ بنابراین ایجاد، تغییر و اصلاح نگرش از سنین کودکی ضروری است. در ضمن علاوه بر خانواده‌ها، مدارس و مکان‌های آموزشی و پرورشی نیز در این امر نقش کلیدی دارند.

نتیجه تغییر نگرش بازیافتی، تغییر رفتار در این عرصه است و این یعنی افراد از رهاسازی پسماندهای خود در محیط‌زیست یا بی‌تفاوت بودن فاصله می‌گیرند. رابطه سبک زندگی و بازیافت یک رابطه یکطرفه نیست، بلکه این دو دارای کنش دو طرفه‌اند. شتاب تکنولوژی به ایجاد پسماندهای جدید و متفاوت منجر می‌شود، لذا نیازمندی‌های جدید بازیافتی بالطبع سبک رفتاری و عملی متفاوتی ایجاب خواهند کرد. مثلا قبل از ورود لامپ‌های کم‌مصرف، لامپ‌های رشته‌ای به وفور استفاده می‌شدند. لامپ‌های رشته‌ای پس از مستعمل شدن همراه دیگر پسماندها، جمع‌آوری و دفع می‌شدند. با ورود لامپ‌های کم‌مصرف، باز هم بیشتر افراد، دفع این پسماندها را در سطل‌های عادی راهکار می‌دانستند، غافل از آن که ترکیبات خطرناک (گاز جیوه) موجود در این لامپ‌ها به‌شدت تبعات منفی زیست‌محیطی و انسانی دارد. برخی کشورها با اتخاذ جرایم سنگین برای دفع لامپ‌های کم‌مصرف به داخل پسماندهای معمول خانگی زمینه را برای نهادینه شدن یک رفتار صحیح بازیافتی یعنی نگهداری و تحویل لامپ‌های کم‌مصرف مستعمل به مراکز خاص پایه‌گذاری کردند.

در مجموع بررسی مولفه‌های بازیافتی و سبک زندگی و اثر متقابل آنها در کشور نشان می‌دهد اقدامات وسیع و اساسی باید صورت گیرد. از طرفی مطالعات در کشور نشان داده است آگاهی و رفتار شهروندان نسبت به مقوله بازیافت از وضعیت مطلوبی برخوردار نیست. سالانه بیش از ۲۰ میلیون تن پسماند در کشور تولید می‌شود که در صورت بازیافت می‌تواند بسیاری از نیازهای صنایع به مواد خام اولیه را رفع کند.

دکتر رحیم عالی

استادیار دانشگاه

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها