به گزارش جام جم آنلاین، هر جا اطلاعات درست، معتبر و مورد وثوق در دسترس نباشد، بستر برای تولید و نشر شایعه آماده میشود، بهویژه در موضوعات خیلی مهم و بحرانی، چرا که در مواقع بحران مراجعه عموم به مطبوعات، رسانهها، ارتباطات میان فردی و فضای مجازی بهطور تصاعدی افزایش مییابد. اگر در این مواقع، خبررسانی از سوی رسانههای رسمی و معتبر بهخوبی انجام نگیرد یا دچار سانسور شدید شود، مخاطب درصدد برمیآید خبر را از مراجعی مانند فضای مجازی و گروههای اجتماعی و شبکههای غیرمعتبر کسب کند. نمونه تازه این مطلب، فاجعه منا است؛ فاجعهای که بهواسطه بیتدبیری حکام آل سعود و سکوت رسانههای آن کشور به بستری مناسب برای تولید و انتشار انواع شایعات غمبار و نگرانکننده تبدیل شد.
نعل به نعل حکام سعودی
حسن بهشتیپور، تحلیلگر مسائل سیاسی معتقد است، اگر منصفانه برخورد کنیم، میبینیم فضای مجازی و شبکههای اجتماعی، بستر مناسبی برای تولید و نشر شایعات است. در دوره جدید، شاهد رقابت رسانههای سنتی مانند رادیو، تلویزیون و مطبوعات با رسانههای مجازی مانند تلگرام و فیسبوک و توییتر هستیم. وقتی یک مطلب غیرواقعی در فضای مجازی قرار میگیرد، به دلیل غیرحرفهای بودن کاربران و پایین بودن سواد رسانهای، خبر در اندک زمانی به صورت خوشهای منتشر میشود. بسیاری از شایعات را خود مردم از روی جهل یا غرض تولید میکنند و به دلیل زودباوری و نداشتن تحلیل رسانهای، همان مردم شایعه خودساخته را باور میکنند؛ یعنی مردم هم کنشگر هستند و هم کنشپذیر.
حسن بهشتیپور: در فاجعه منا رسانههای عربستان، نعل به نعل حاکمان ریاض بودند و در درخدمت اطلاعرسانی بد عملکردند و اصلا خود رسانههای رسمی حجاز، عامل تولید و نشر شایعات و بلکه اکاذیب بودند |
امروزه شایعات حتی در لباس جوک و طنز وارد ادبیات گروهها در فضای مجازی میشود و بسیاری از جملات طولانی، اما پر مغز یا جملات خندهدار و بیمغز را عامدانه یا غیرعمد به مرحوم شریعتی، پناهی، اینشتین و کورشکبیر منتسب میکنند و بدتر از آن این که بسیاری هم این پیامها را باور و بازنشر میکنند. برای جلوگیری از بروز شایعات، اخلاق را در کنار ارتقای سطح سواد رسانهای باید در نظر داشت. شایعاتی از قبیل مرگ ثریا قاسمی و محمدعلی کشاورز و این آخری یعنی تعداد کشتهها و مفقودان فاجعه منا وقتی در جامعه دهان به دهان میشود، باعث رواج اندوه و غم خواهد شد.دولت عربستان مانند بسیاری از کشورهای در حال توسعه دارای دستورالعمل رسانهای است، با این تفاوت که در فاجعه منا رسانههای این کشور نعل به نعل دستور حاکمان ریاض حرکت کردند. در آن فاجعه نه تنها دولت عربستان بیتدبیری کرد، بلکه در اطلاعرسانی هم بدعمل کرد و اصلا خود رسانههای رسمی حجاز، عامل تولید و نشر شایعات و بلکه اکاذیب بودند. شایعاتی از قبیل دستگیری، ربایش، فوت، سلامت یا بستری شدن آقای رکنآبادی سفیر سابق ایران در لبنان. تمام این شایعات، نخست روی خانواده و بعد آشنایان و جامعه اثر ناراحتکنندهای میگذارد.
رسانههایی همانند کبک
در ادامه بحث، دکتر مهدی محسنیانراد، استاد علم ارتباطات گفت: متاسفانه یک سنت رسانهای در برخی کشورهای عقبمانده و در حال گذار مانند عربستان وجود دارد که ـ خیلی عامیانه مثال بزنم ـ همانند کبک، سر در برف فرو بردند تا کسی آنها را نبیند. همچنین بسیاری از کشورهایی که دارای نظام مسلکی بودند، مانند اتحاد سابق جماهیر شوروی، وقتی یک بحران یا اتفاق طبیعی و غیرطبیعی رخ میداد، آن را در آخر کنداکتور پخش اخبار خود قرار میدادند تا از اهمیت آن کاسته شود. به عنوان نمونه، وقتی در ارمنستان زلزله آمد، آقای گورباچف در سفر آمریکا بود. لذا رسانههای شوروی سابق، خبر را اعلام نکردند تا ایشان از سفر بیاید. وقتی چرنوبیل منفجر شد ابتدا آژانس بینالمللی اتمی در ژنو آن را برملا کرد در حالی که تا مدتها شوروی خبر آن را تکذیب میکرد.
مثالهایی که زده شد و نمونههای دیگر، همه دلایل میتواند ایجاد بستر نشر شایعه باشد، چرا که مخاطب ناخواسته طالب شنیدن و فهمیدن است و میخواهد علت رخدادهای مختلف را از منبعی جویا شود. وقتی رسانههای رسمی که دارای مسئولیت حقیقی و حقوقی هستند، دست از اطلاعرسانی درست میکشند به ناچار مخاطب از منابع غیرموثق و کاذب و مجازی اقدام به جمعآوری اطلاعات میکند که این امر به نشر و ازدیاد شایعات کمک میکند. در جهان امروز که دهکده جهانی شکل گرفته و بازار پیام، حرف اول را در ارتباطات میزند، دیگر نمیتوان اخبار و اطلاعات روزمره را مخفی کرد و اعلام نکرد؛ کاری که عربستان در فاجعه منا انجام داد و میدهد.
بعد از فاجعه منا، مردم ایران و بهخصوص خانوادههای حجاج به واسطه فراوانی انواع اخبار و شایعه و تصاویر کشتهشدگان دچار استرس و ناراحتی و غم شدند. اخباری مانند کشته شدن دستهجمعی در منا، بیتکلیفی حاجیان مفقود یا ربوده شده و حتی آمارهای ضد و نقیض کشتهشدگان، همه و همه به بار سنگین شایعات بر دوش اجتماع میافزود و میافزاید.
اطلاعات مشکوک، شایعهساز است
در ادامه موضوع، دکتر علیاکبر فرهنگی در مصاحبهای مختصر گفت: شایعه وقتی پدیدار میشود که حقایق یک خبر یا یک رویداد در دسترس نباشد. مردم به حدس و گمان متوسل میشوند. بهعلاوه کاستن از یک خبر یا اضافه کردن بیمورد به اصل خبر میتواند عامل ایجاد شایعه شود.
در فاجعه منا با نبود اطلاعرسانی رسانهای سعودی مواجه بودیم و اگر هم اطلاعاتی میدادند، مشکوک بود. برای همین طبیعی است در فضای مجازی و بین مردم شایعاتی درباره تعداد کشتهها و مجروحان و مفقودان منا به وجود بیاید. در هر صورت فاجعه منا ثلمهای بزرگ بود و جامعه مسلمانان را غمگین کرد.
6000 دوربین برای ندیدن
دکتر اکبرنصراللهی با اشاره به تکرار هرساله حوادث غیرطبیعی در حج و ناتوانی حکام سعودی در مدیریت آن گفت: در حج امسال، فاجعه منا ششمین حادثهای بود که اتفاق افتاد. اول سقوط بالابر در مسجدالحرام، دوم سقوط پنکه سقفی، سوم انسداد تونل منا، چهارم باز نشدن در قطارها، پنجم آتشسوزی در هتل و ششمین مورد آن، فاجعه عظیم منا. درآن فاجعه از 24 کشور آمار تلفات و مفقود گزارش شده در حالی که 6000 دوربین مدار بسته تمام مکانها و مناسک حج را ثبت و ضبط میکردند. هلیکوپتر و خودروهای امدادی و 35 هزار نیروی امدادی و صدهزار نیروی امنیتی در محل اجرای مناسک حج را هم باید به این تعداد افزود.
علیاکبر فرهنگی: شایعه وقتی پدیدار میشود که حقایق یک خبر در دسترس نباشد. بهعلاوه کاستن از یک خبر یا اضافه کردن بیمورد به اصل خبر هم میتواند عامل ایجاد شایعه شود |
مردم کشورها میخواهند بدانند چرا این اتفاق رخ داده است؟ چه اندازه تلفات و مفقود و مجروح بوده است؟ چرا حاکمان عربستانی مسئولیت این فاجعه را نمیپذیرند؟ چرا رسانههای عربستان تا یک هفته نخست فاجعه، روی عدد 700 کشته پافشاری میکردند در حالی که میدانستند آمارها از 2000 کشته هم فراتر رفته است.
در چنین شرایط بیخبری که رسانههای عربستانی به وجود آوردند، بستر مناسب شد برای تولید و ازدیاد شایعات؛ شایعاتی که هم خود زائران میگفتند، هم برخی افراد از روی اغراض سیاسی شایعهسازی میکردند. بحث ربایش، دستگیری خبرنگاران، مسموم کردن حجاج با سم، انتشار گاز سمی و بسیاری دیگر، همه زاییده بیتدبیری رسانههای عربستانی است.
مسئولان عربستانی محتوای ضبط شده 6000 دوربین را در اختیار دارند. اگر حاجیان مقصرند پس چرا اجازه بازبینی فیلمها را نمیدهند. در صورت بازبینی میتوان به روشنی دید که این همه امدادگر و نیروی امنیتی بیشتر نقش تماشاچی را داشتند. از نبود اطلاعرسانی رسانههای عربستانی که بگذریم، پایین بودن سواد رسانهای اکثر مخاطبان و نیاز بالای مخاطبان به اطلاعات در شرایط بحران و همچنین ذات فضای مجازی، باعث ازدیاد سریع شایعات شود؛ شایعاتی مانند این که فلان دیپلمات را ربودند، آقای افشار گوینده فوت کرد و مرگ برخی هنرمندان و چهرههای شناخته شده.
مهدی محسنیانراد: در یک فرمول ساده میتوان گفت هر قدر یک رویداد برای مردم مهم باشد، میل به دانستن بیشتر میشود و هر قدر منابع رسمی آن را پنهان کنند، ضریب تولید و نشر شایعه بهصورت تصاعدی افزایش مییابد. این ضریب حاصل شده، هر اندازه برای مردم از اهمیت بیشتری برخوردار باشد، سرعت انتشار آن هم بیشتر میشود. |
شایعه عبور کاروان حاکمان سعودی را ـ که مربوط به سال 2012 بود ـ ابتدا شبکه الدیار منتشر کرد و سپس در ایران هم سریع مطرح شد.
درست است در این مواقع رسانهها اعلام کنند صحت و سقم این اخبار و تصاویر را تایید نمیکنیم؛ کاری که تنها پرستیوی انجام داد و کاری حرفهای کرد. ضروری است، رسانهها و مطبوعات ما روی تحلیلهای خبری، حرفهایتر عمل کنند تا خود محمل انتشار شایعات نشوند. رسانههای عربستانی تلاش داشتند، این فاجعه را در حد یک حادثه کمرنگ و عادی نشان دهند.
من کنداکتور بیبیسی را هم تحلیل کردم. آنها بخش اول 14 دقیقه خبر رفتند، در بخش دوم 10 دقیقه و همینطور در بخشهای دیگر، 7 دقیقه ،6 دقیقه و الی آخر...
بیبیسی در حوادثی مانند سگکشی در شیراز، اسیدپاشی در اصفهان، انتخابات ایران یا بحث هستهای را در تایمهای خیلی زیاد برنامهسازی کرد و پوشش داد. سوال اینجاست که آیا این تعداد کشته در یک زمان و یک مکان ارزش این را نداشت که از طرف بیبیسی و رسانههای غربی جریانسازی و برنامهسازی شود.
محمد زندکریمخانی
رادیو و تلویزیون
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد