به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، فروردین ماه سال جاری آزاده نامداری با انتشار عکسی از چهره کبودش مسائل شخصی زندگی مشترک با فرزاد حسنی را علنی کرد. پست اینستاگرامی آزاده نامداری به طور غیرقابل باوری در فضای رسانه ای انعکاس یافت و واکنش های فراوانی در پی داشت.
پس از انتشار آن مطلب فرزاد حسنی نیز در دفاع از خود مطالبی را در گفتگو با پارسینه عنوان داشت. مشکلات زندگی زناشویی این زوج مشهور که به دور از ذهن عموم جامعه بود بدون هیچ واسطه ای در فضای مجازی به سرعت در حال انتشار و گمانه زنی های متفاوت بود.
ازدواجی که تیتر بیشتر رسانه شد با هیاهوی رسانه ای نیز به طلاق انجامید. سئوالی که در ذهن مردم ایجاد می شود این است که چرا باید خبرهایی از این قبیل و بدون هیچ دلیلی رسانه ای شود؟ قصد آزاده نامداری از انتشار اخباری از این دست در فضای عمومی چیست؟
به طور معمول در رسانه های دنیا نشریات زرد با استخدام و خرید اخباری از زندگی خصوصی چهره های مشهور به دنبال جذب مخاطب بیشتر می گردند و دستمزدهای چندهزار دلاری بابت یک فریم عکس می پردازند. عکاسانی که با شیوه های مختلف تلاش دارند تا زوایایی پنهان از زندگی شخصی چهره های سرشناس را به تصویر بکشند. همه اتفاقات از دید این دست خبرنگاران جذاب و دیدنی است.
پاپاراتزی ها ساعت ها و روزها به انتظار سوژه های خود می نشینند تا لحظه مورد نظر را شکار کنند. حد و مرزی برای هیچ چیز قائل نیستند. آرزو می کنند تا در اتاق زایمان نیز بتوانند از لحظه تولد نوزاد سوژه مورد نظر عکسی تهیه کنند. خود را در لابلای درختان و سطل های زباله پنهان می کنند. شاید بتوانند همسایه ها را قانع کنند تا ساعتی از پنجره خانه آنها به سوژه خود نزدیک شوند. برنامه ریزی شان را طوری تنظیم می کنند تا ثانیه ای از سوژه دور نشوند.
ضرب المثلی داریم که می گوید "آبرو را باید قطره قطره جمع کرد". اما برخی هستند که آن را به یکباره از دست می دهند و پس از آن افسوس آنچه گذشت را می خورند.
این روزها برخی هنرمندان خود تبدیل به یک خبرنگار و عکاس پاپاراتزی شده اند. بی آنکه خبرنگار یا موبایل به دستان به دنبال سرک کشیدن به زندگی خصوصی آن ها باشد، خود تمام مسائل شخصی و حاشیه ای زندگی و کاریشان را به روی دایره می ریزند و نظارهگرند.
بروز برخی از این اتفاقات باید عبرتی برای دیگر افراد باشد تا حد و مرز استفاده از لوازم رسانه ای را فراگیرند. شبکه های مجازی همانطور که می تواند جان عده ای را از مرگ نجات دهد روی دیگری نیز دارد. روی سیاه و بی رحمی که با غفلتی چند ثانیه ای بسیاری از معادلات را برهم می زند.