در داستان یوسف و برادران او، توحید جلوهگر است و خدای تعالی ولی بندگان مخلص است و عهدهدار امور آنان تا به عرش عزت، بلندشان کند و در اریکه کمال جلوسشان دهد. همچنین کسیکه در برابر شهوات و نیز حسد و کینهورزی مقاومت کند و بر تقوا پای فشارد و بهسبب همین تقوا به بلاها و مصایب شکیبا باشد، خداوند او را پاداش نیک میدهد: «[برادران] گفتند آیا تو همان یوسف هستی؟! گفت [آری] منم یوسف! و این برادر من است. خداوند بر ما منت گذارده، هرکس تقوا پیشه کند و شکیبایی و استقامت نماید [سرانجام پیروز میشود؛] چراکه خداوند پاداش نیکوکاران را ضایع نمیکند.»
لزوم اصلاح 3 گونه رابطه در زندگی انسان
همچنین قرآن در سوره یوسف به ارزش احسان بهدلیل اهمیت آن در کشورداری و نیز رسیدن به سودهای دنیوی تأکید میکند.وقتی قرآن از یحیی جوان یاد میکند، به سه ویژگی رفتاری او اشاره میکند و نسبت او را با خدا و خانواده و مردم ترسیم میسازد: «وَ کانَ تَقِیا. وَ بَرًّا بِوالِدَیهِ وَ لَمْ یکُنْ جَبَّاراً عَصِیا»؛ (و او پرهیزکار بود. و با پدر و مادرش نیکوکار بود و [در برابر مردم] سرکش و نافرمان نبود.) علامهطباطبایی در تفسیر این آیه مینویسد: جمله «وَ کانَ تَقِیا» حال او را در برابر پروردگارش بیان میکند و جمله «وَ بَرًّا بِوالِدَیهِ» وضع او را درقبال پدر و مادر حکایت میکند و جمله «وَ لَمْ یکُنْ جَبَّاراً عَصِیا» رفتار او را با سایر مردم شرح میدهد.
خداوند تعالی در قرآن کریم حضرت مریم(س)را بهخاطر عفتش میستاید: «و داستان مریم دختر عمران است که بانویی پاک بود و ما در او از روح خود دمیدیم و او کلمات پروردگار خود و کتب او را تصدیق کرد و از خاشعان بود.»
زمانیکه هجرت پیامبر(ص) از مکه به مدینه و خوابیدن امیرمؤمنان(ع) بهجای حضرت در لیلةالمبیت تبیین میشود، قرآن به ایثار و اخلاص این جوان نمونه اشاره میکند: «و بعضی دیگرند که جان خود را در برابر خشنودیهای خدا میفروشند و خدا به بندگان رئوف است.»
با دقت به شخصیت امیرمؤمنان(ع) متوجه میشویم الگوگیری او از مرادش حضرت محمد(ص) مثالزدنی و بینظیر است. حضرت علی(ع) میفرمودند: «من همواره در پی او میرفتم؛ همچون بچه شتری که در پی مادر رود و او هر روز یکی از صفات پسندیدهاش را بر من آشکار میکرد و مرا میفرمود که بدان اقتدا کنم.» همچنین «ابرار» نامیدن حضرت علی (ع) و حضرت فاطمه (س) در قرآن، درخور توجه است. زوج جوانی که در سه شب متوالی، افطار خود را به مسکین و یتیم و اسیر دادند: آن بندگان، نیکو به عهد و نذر خود وفا میکنند و از قهر خدا در روزی که شر و سختیاش همه اهل محشر را فرا گیرد، میترسند و برای دوستی خدا به فقیر و اسیر و طفل یتیم طعام میدهند و [گویند] ما فقط برای رضای خدا به شما طعام میدهیم و از شما هیچ پاداش و سپاسی هم نمیطلبیم.
نیک زندگی کردن چیست؟
با درنگ در آیات قرآن، میتوان اذعان کرد این کتاب الهی به الگوخواهی مؤمنان بخوبی پاسخ گفته است؛ زیرا در کنار هر مفهومی، مصداق آن را بیان میکند. این نکته، زیباترین رویکردی است که به نیاز جستجوگری و الگوخواهی جوان پاسخ میگوید. به این آیه قرآن بنگرید: «نیکی [تنها] این نیست [که هنگام نماز] صورت خود را بهسوی مشرق و مغرب کنید [و تمام گفتوگوی شما مسأله قبله و تغییر قبله باشد و همه وقت خود را مصروف آن سازید]؛ بلکه نیکی [و نیکوکار] کسانی هستند که به خدا و روز رستاخیز و فرشتگان و کتاب آسمانی و پیامبران ایمان آوردهاند و مال [خود] را با علاقهای که به آن دارند، به خویشاوندان و یتیمان و مسکینان و واماندگان در راه و سائلان و بردگان انفاق میکنند، نماز بر پا میدارند و زکات میپردازند و به عهد خود هنگامیکه عهد بستند، وفا میکنند و در برابر محرومیتها و بیماریها و در میدان جنگ استقامت به خرج میدهند. اینها کسانی هستند که راست میگویند [و گفتار و رفتار و اعتقادشان هماهنگ است] و اینها هستند پرهیزکاران.»
محمدباقر پورامینی
عضو هیات علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد