تاملاتی در سخنان امام علی (ع) در باب سبک زندگی

الگوی علوی برای زندگی مدیران جامعه

یکی از مسائل مهمی که در نهج‌البلاغه بارها به چشم می‌خورد، مساله دنیا و آخرت و ارتباط بین این دو است. امام علی(ع) طبق تعالیم قرآن ضمن این‌که هیچ کدام از دنیا و آخرت را رد نمی‌کند همواره تلاش دارد ارتباط تنگاتنگ بین این دو را نشان دهد. در یکی از خطبه‌های نهج‌البلاغه (209 نهج‌البلاغه صبحی صالح ) که با این جمله شروع می‌شود «ماکنت تصنع بسعه هذه الدار فی الدنیا...» امام بار دیگر مساله دنیا و آخرت را مطرح و موضع یک فرد مومن رانسبت به آن بیان می‌کند.
کد خبر: ۸۴۱۰۳۴
الگوی علوی برای زندگی مدیران جامعه

می‌گویند امام روزی بر علاء بن زیاد الحارثی یکی از یاران خود وارد شد و دید خانه‌ای بزرگ برای خود ساخته است. بنابراین سخنانی را به او گوشزد کرد. وقتی علاء سخنان امام را می‌شنید، نسبت به رفتار برادرش اعتراض می‌کند که عاصم بن زیاد نام دارد. ظاهرا این دو برادر دو دیدگاه کاملا متضاد نسبت به دنیا داشته‌اند. چون عاصم برعکس علاء معتقد بود عبادت جز به معنای دست کشیدن از دنیا نیست. حال آن‌که علاء بین عبادت و داشتن ثروت تضادی نمی‌دید. امام سعی می‌کند در برخورد با هر کدام از این دو برادر مساله را به گونه‌ای خاص توضیح دهد. بهتر است ابتدا به بخش‌هایی از ترجمه متن خطبه توجه کنیم:

امام(ع) خطاب به علاء: «وقتی داشتی خانه‌ای به این بزرگی در دنیا می‌ساختی نمی‌دانستی در آخرت بیشتر به آن نیازمندی؟ آری اگر بخواهی به آن آخرت دست یابی، در این خانه مهمانان را پذیرا شو، خانواده‌ات را در آن گرد آور و هر حقی که بر گردن توست به خوبی ادا کن در این صورت به وسیله این خانه به آن آخرت رسیده‌ای.»

امام(ع) خطاب به عاصم: «ای کسی که دشمن کوچک خودش است!... آیا به خانواده و فرزندت رحم نکردی! آیا گمان می‌کنی خداوند همه چیزهای خوب را برای تو حلال کرده و در همان حال نمی‌پسندد که تو آنها را برگیری! تو برای خداوند خیلی کوچک‌تر از اینها هستی!»

عاصم به سخن امام اعتراض کرده و می‌گوید: «پس چرا تو ای امیرمومنان لباسی زبر می‌پوشی و در خوردن امساک می‌کنی؟» امام درپاسخ به این اعتراض بی‌پروا و صریح می‌گوید: «وای برتو، من که مثل تو نیستم. خداوند متعال بر امامان عدالت واجب کرده است تا همواره خودشان را با ضعیف‌ترین مردمان قیاس کنند تا فقر محرومان آنها را به کشتن ندهد!»

قابلیت ثروت مادی در زمینه‌سازی سعادت اخروی

این خطبه در مجموع سه فراز مشخص دارد. یکی بخش اول که امام با علاء صحبت کرده و می‌کوشد راهکار ساده‌ای را پیش پای علاء بگذارد که از طریق آن بتواند آسایش دنیا و آخرت را توامان داشته باشد. این راهکارها چنان که ملاحظه شد عبارتند از: پذیرش مهمانان، گردآوردن خویشاوندان و نیز ادای حقوقی که بر گردن فرد قرار داده شده است. در واقع به این وسیله فرد مذکور می‌تواند در کنار لذت‌های دنیایی و استفاده‌های معمولی که هر شهروندی از خانه‌اش دارد به امتیازات دیگری دست یابد که از جنس مادیات نیست و آمیزه‌ای از معنویت، مردم دوستی، اکرام به دیگران و ادای دین خواهد بود. قطعا کسی که به این امور توجه کند علاوه بر آن‌که از ثروت خود در این دنیا استفاده کرده است، از مواهب معنوی آن در دنیای دیگر نیز بهره‌مند خواهد شد. به این ترتیب داشتن ثروت (در اینجا خانه‌ای بزرگ) در نظر امام علی(ع) نه تنها بد نیست که می‌تواند زمینه‌ای باشد برای دست یافتن به یک رستگاری بزرگ. این در واقع راهکار ساده و تضمین شده‌ای است که می‌توان آن را به همه ثروتمندان جامعه پیشنهاد کرد و به آنها گفت برای این‌که بتوانید همین رفاه و آسایش را در جهان دیگر هم داشته باشید و ثروت خودتان را برای آخرت هم بیمه کنید، می‌توانید این راهکارها را در پیش گیرید. توجه باید داشت امام علی(ع) برخلاف تصوراتی که ما داریم و معمول شده است هرگز نمی‌گوید برای این‌که به خانه‌ای در آخرت برسی باید ریاضت‌های سخت را متحمل شوی، بلکه فرد را راهنمایی می‌کند که چگونه از طریق همین «داشته‌های دنیایی خود» راهش را به سوی آخرت هموار کند.

در بخش دوم ما با موضوعی کاملا برعکس بخش نخست مواجه می‌شویم. فردی تارک دنیا شده و به گمان خود برای انجام عبادت و تقرب به خداوند ترک خانه و زندگی کرده است. امام از همان ابتدا چنین فردی را تحقیر می‌کند و او را «دشمن کوچک خودت» می‌نامد. دقت دراین نکته نیز جالب توجه خواهد بود که امام برای مثال به این فرد نمی‌گوید «دشمن دین یا خدا یا مردم»، بلکه می‌گوید «دشمن کوچک خودت»؛ به عبارتی دیگر یعنی کاری را که آن فرد می‌کند درجهت آسیب رساندن به شخص خودش بوده است. بعد او را به دلیل بی‌توجهی به نعمت‌های خداوندی سرزنش می‌کند. در اینجا ریشه‌های اعتقادی چنین تفکری هدف قرار گرفته و امام با طرح یک سوال اساسی آنها را فرو می‌ریزد. چطور ممکن است خداوند چنین نعمت‌هایی را آفریده و تو را از آنها محروم کرده باشد؟ مگر تو چه کسی هستی که خداوند باید برای تو قانونی را لغو و حکمی را به صورت استثنا قرار دهد؟ اینجاست که تازیانه‌های خودآگاهی بر فرد فرود می‌آید تا خود را تافته جدابافته‌ای از دیگران ندانسته و برنامه‌ای ریاضتی را مخصوص خود توجیه نکند.

ویژگی رهبران پارسا

در بخش سوم که پس از اعتراض برادر ریاضت کش با امام پیش می‌آید، ما با یک امر مهم‌تری آشنا می‌شویم و آن وظیفه‌ای است که به عهده رهبران جامعه قرار دارد، زیرا امام به صراحت می‌گوید بر من به عنوان رهبر جامعه فرض است که ساده لباس بپوشم و ساده بخورم تا کسی احساس محرومیت نکند و از این غم در معرض هلاکت قرار نگیرد.اینجاست که یک جامعه سالم در درجه اول باید رهبرانی پارسا داشته باشد کسانی که وضع ظاهری زندگی‌شان شبیه پایین‌ترین طبقات جامعه باشد. این مساله جای بحث و گفت‌وگوی فراوان دارد، زیرا بعضی مواقع مقامات بالای جامعه از این پارسایی و ایمان خالصانه برخوردار نیستند و بنابراین راه‌های دغل و فریب را در پیش می‌گیرند و حتی ممکن است ثروت‌اندوزی کرده و برای خود اموال و املاکی بی‌حساب و کتاب داشته باشند. اگر مردم از چنین وضعی آگاه شوند خود را مغبون می‌بینند، حتی ممکن است این وضع، افراد را به انتقام انداخته و کینه‌ها و عداوت‌هایی را شعله‌ور سازد.

از این رو یک جامعه برای این که سالم بماند و ارتباط خوب و سالمی بین دولت و ملت برقرار شود، نیازمند آن است که مقامات عالی رتبه‌اش به این نکته مهم توجه کنند و ای بسا برای رفع هر گونه شبهه و ابهاماتی به رسانه‌های جمعی اجازه دهند تا هرازگاهی سرزده به خانه‌شان رفته و از نزدیک وضع ملموس و عینی زندگی آنان را در معرض دید و افکار عمومی جامعه قرار دهند. این امر موجب تحکیم ارتباط بین حاکم و محکوم خواهد شد و از هلاکت محرومان که می‌تواند از فرط نومیدی باشد و هلاکت کلی جامعه را به دنبال داشته باشد، جلوگیری خواهد کرد.

علی عبداللهی

جام جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها