از فرزندان پسر و دختر خانواده تا حتی خود پدر و مادر، گاه آنقدر سرگرم فضای مجازی میشوند که حضور یکدیگر را فراموش میکنند، اما این یک گونه نگاه به ماجراست. به عبارت دیگر، نگاه عمومی این است که حضور در فضای مجازی باعث شده اعضای خانواده کمتر از قبل به یکدیگر و نیازهای هم توجه کنند.
یک تحلیل دیگر نیز میتوان از این جریان ارائه کرد. شاید نسبت علت و معلول، عکس آن چیزی باشد که در نگاه اول به نظر میرسد. به عبارت دیگر شاید کاهش توجه اعضای خانواده به یکدیگر باعث شده افراد برای تامین نیازهایشان بویژه نیازهای عاطفی و هیجانیشان، به فضای مجازی روی بیاورند. اگر زن و شوهر به قدر کفایت به نیازهای عاطفی یکدیگر توجه کنند، به یکدیگر محبت کنند، برای یکدیگر در موقعیتهای مقتضی هدیه بخرند، واکنشهای عاطفی صحیحی به رفتارهای محبتآمیز یکدیگر داشته باشند و مشکلات یکدیگر را به رسمیت بشناسند، آیا باز هم خود را سرگرم فضای مجازی خواهند کرد؟
به نظر میرسد ما انسانهای مدرن، چگونه با هم شاد بودن را از یاد بردهایم. ما مهارت با هم شاد بودن را نداریم. نمیدانیم چه کنیم که هم به خودمان خوش بگذرد و هم به دیگران. تفاوت شوخی با آزار را از یاد بردهایم. تفاوت توجه به نیازهای یکدیگر، با دخالت و فضولی کردن را از یاد بردهایم.
ما نمیدانیم چگونه رو در روی یکدیگر، دوستان خوبی برای یکدیگر باشیم، به همین علت، بهترین دوستان ما به دوستان مجازی تبدیل شدهاند، دوستانی که هر وقت اراده کنیم، میتوانیم آنها را غیردوست (آنفرند) کنیم. دیگر نیازی به ازدواج نداریم، نه این که نیاز زیستی نداریم، بلکه تمایلی نداریم، چراکه نمیدانیم همسر خوب بودن، یعنی چه؟ ازدواج برای ما یعنی وارد کردن دردسر حضور بیقید و شرط دیگری در حریم امن آرامش ما. ما نیاز به یادآوری داریم.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد