اما در «سبقتجویی» همه تلاش میکنند با توجه به تواناییهایی که دارند و بدون این که مزاحمتی برای هم ایجاد کنند به اهداف خود برسند و گوی سبقت را از دیگران بربایند. مثل دوومیدانی، دوچرخهسواری که هر کس در خط خودش میدود یا رکاب میزند و نهایتا هر کس شایستهتر باشد زودتر به خط پایان میرسد.
اما در رفتارهای مبتنی بر «رقابت» که متاسفانه در بسیاری از موارد نظام تعلیم و تربیت ما براساس آن شکل گرفته، انسانها ضمن این که میخواهند با هر لطایفالحیلی به اهداف خود برسند، مانع به هدف رسیدن دیگران نیز میشوند (مثل فوتبال) یعنی هم تمام تلاششان را میکنند که گل بزنند و هم سعی کنند هر طوری شده مانع گل زدن دیگران بشوند، یعنی بخش عمدهای از انرژی و توانشان را صرف گل نزدن و پیروز نشدن دیگران میکنند که این نقطه آغاز بسیاری از کجرویها و نابسامانیهای اجتماعی میشود، به گونهای که گاه این رفتارها از رقابت عدول کرده و به «ستیزه» (بوکس) ختم میشود. چراکه در ستیزه انسانها در پی حذف یکدیگر هستند و تلاش میکنند حریف خود را از رینگ به «بیرون» بیندازند.
به عبارت دیگر در رقابت، همیشه بخشی از انرژی موجود، بخشی از توان بالقوه و بالفعل افراد، بخشی از سرمایههای انسانی و مادی جامعه برای عدم موفقیت دیگران هزینه میشود، نه برای موفقیت خود. در واقع در این نوع رفتار انسان از شکست دادن دیگران بیشتر لذت میبرد تا
از پیروزی خود و دیگران.
کارشناسان تعلیم و تربیت بر این باورند که خیلی غیرعقلایی و خلاف منطق است که نظام آموزشی و تربیتی یک جامعه 12 یا 16 سال (دیپلم یا کارشناسی) انسانها را در زیر یک سقف، در یک کلاس، روی یک نیمکت رقیب هم تربیت کند و هر روز آنها را برای حفظ کردن یک فرمول ریاضی یا معنی یک کلمه فارسی رقیب هم بخواند و مبنای پیشرفت تحصیلی افراد را بر رقابت بنا کندآنگاه انتظار داشته باشد که وقتی این افرادی که 16 سال رقیب هم بودهاند، در ادارهای استخدام شدند رفیق هم باشند و با هم همکاری کنند! چرا که بنای این دیوار از ابتدا کج نهاده شده است.
اکنون وقت آن رسیده است که مسئولان نظام تعلیم و تربیت ما به این نتیجه برسند که با نظام مبتنی بر رقابت شاید دانشآموزان باسوادتر بشوند، ولی از فطرت و ذات انسانی خود فاصله میگیرند، چرا که در این گونه نظامها ارزشهای انسانی از قبیل دوستی، همکاری، رفاقت و... در قربانگاه «رقابت» نابود میشوند.
از این رو به نظر میرسد نظام آموزشی باید از تجربههای صد سال پیش اروپا که در روانشناسی تربیتی وارداتی این روزهای این سیستم ریشه دوانیده دست بردارد و برای تربیت «آدم»هایی که «انسان» باشند «طرحی نو دراندازد». چرا که «رقیب» انسان «رفیق» او نمیشود.
دکتر محمود اکرامی
روزنامهنگار
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد