در بهمن 93 هم رئیس سازمان ملی بهرهوری ایران گفت، بهرهوری ایران در 13 سال گذشته تنها نیم درصد بوده که به این ترتیب بخش قابل توجهی از برنامه پنجم محقق نشده است.
مدیریت زمان ازجمله مباحثی است که هم از حیث فردی و هم از حیث اجتماعی شایان توجه است. برای جامعهای که مایل است در هزاره سوم از دیگر جوامع عقب نماند و به جامعهای مستقل و قدرتمند مبدل شود، واجب است که بیش از پیش در عصر «فستفودی» شدن امور، قدر وقت خود را بداند. از حیث فردی نیز مدیریت زمان، رمز موفقیت هر انسانی است. متاسفانه جامعه ما از حیث مدیریت زمان، در وضع مطلوبی به سر نمیبرد و باز متاسفانه ما نسبت به این وضع نامطلوب، حساسیت چندانی نداریم. این مساله ریشهها و عللی دارد و برای برونرفت از این وضع، باید به فکر راهحلهایی باشیم. در باب این ریشهها و راهحلها، از چند کارشناس نظرخواهی کردیم و این گزارش بر مبنای همین نظرها نگارش یافته است.
وقت و زمان را شاید بتوان یکی از باارزشترین داراییهای فرد دانست که نقش مهمی در موفقیت او در تمام مراحل زندگی دارد. بدون تردید اگر برنامهریزی مناسبی در اوقات شبانهروزی خود داشته باشیم میتوانیم میزان بهرهوری در روند کار و زندگی را بالا ببریم. اینکه چگونه از وقت و زمانی که داریم به بهترین شیوه استفاده کنیم یکی از شیوهها و سبکهای زندگی است.
میرلو: جامعه ما به جای تفکر منطقی درباره بهترین راه رسیدن به هدف، بیشتر در پی آن است که نزدیکترین راه را انتخاب کند. چنین رویکردی اتلاف وقت و عدم بهرهوری را در پی خواهد داشت |
برای انجام هر کاری نیاز به زمان مناسب داریم. ممکن است برخی از کارها نیاز به وقت و ساعت مشخصی نداشته باشد و بتوان در طول روز با اختصاص دادن زمان کمی آن کار را انجام دهیم، اما در طول روزحتما موقعیتهایی پیش میآید که برای به انجام رساندن کاری مشخص باید وقت مشخصی را برای آن در نظر گرفت و تحقق آن کار در غیر از آن زمان، حاصلی جز اتلاف وقت نخواهد داشت.
یک گام مهم: شناخت عوامل هدردهنده وقت
یکی از عوامل موفقیت ما در انجام برنامهای که در پیش داریم شناخت درست و به موقع اموری است که اوقات ما را به هدر میدهد. نظم در کار و انجام درست وظیفهای که بهعهده داریم از مهمترین عوامل بهینه سازی مدیریت زمان در زندگی اجتماعی و حتی در سطح کشور است. مدیریت زمان این امکان را به ما میدهد عواملی را که باعث مزاحمت و اتلاف وقت در کار میشوند از گردونه تلاشمان حذف کنیم. بسیاری از اوقات این مزاحمتهای کوچک یکی از عوامل ناکارآمدی در کار محسوب میشود. در بعد جهانی چنانچه بررسیها نشان میدهد یکی از اصول پیشرفت کشورهای توسعه یافته نظمپذیری منابع انسانی است. متاسفانه در کشور ما این نظمپذیری، مدیریت زمان و بهرهوری با ناکامیهایی مواجه بوده و آمارها نشان میدهد که نیروی کار در ایران از وضع مطلوبی برای انجام کار مفید برخوردار نیست و بسیاری از اوقاتی که باید در راستای تحقق اهداف سازمانی یا اداری قرار گیرد با اتلاف وقت و پرداختن به امور غیرضروری و غیرکاری به هدر میرود.
برای بسیاری از کشورهای پیشرفته، بهرهوری و مدیریت زمان از نشانههای توسعهیافتگی محسوب میشود. بر مبنای اعتقادی که در چنین جوامعی وجود دارد، نداشتن مدیریت زمان، شرایط را برای پیشرفت مهیا نمیکند.
در روزگاری که بسیاری از تحولات با سرعت در حال رخ دادن است ضرورت توجه به مدیریت زمان و نقش آن در بهرهوری بیش از گذشته مورد توجه قرار میگیرد.
سیاهپوش: تکیه جامعه ایرانی بر منابع طبیعی و بخصوص دلبستگی به سیستم تکمحصولی نفت و استفاده نابجا از این ثروت خدادادی یکی از عوامل تنبلی در جامعه است |
آمارهای ارائه شده نشان میدهد که میزان ساعات کار مفید کارکنان شاغل در بخش دولتی کشور به هیچ وجه قابل قبول نیست. نداشتن مدیریت زمان البته صرفا به مسائل کاری و اداری در کشور محدود نمیشود بلکه زمانی که فرد در خانه و در کنار خانواده خود صرف میکند نیزاز فرصتهای خود به خاطر نداشتن نظم رفتاری و نبود مدیریت درست زمان به نحو مطلوب استفاده نمیکند و بهطور کلی در زندگی روزمره بسیاری از افراد با اتلاف وقت و استفاده نکردن بهینه از زمان و نبود برنامه منظم برای بهرهوری از فرصتها و امکانات موجود در راه رسیدن به اهدافی که از پیش برای خود تعیین کردند، ناکام هستند.
دلایل و ریشههای ناکارآمدی مدیریت زمان
کارشناسان دلایل مختلفی را برای ناکارایی بهرهوری و نبود مدیریت زمان در ایران برمیشمارند.
دکتر امیر سیاهپوش؛ عضو گروه جامعهشناسی پژوهشکده علوم انسانی جهاد دانشگاهی، یکی از عوامل عدم استفاده بهینه از مدیریت زمان را دلایل تاریخی میداند. او معتقد است در دوره قاجاریه شرایط به گونهای بوده که بخشی از مدیران و نخبگان کشور با توجه به وابستگیشان به قدرت به تنبلی و تنپروری روی آوردهاند. این روحیه در سراسر کشور نیز در سطوح مختلف اداری نیز گسترش پیدا کرد. وی تکیه جامعه ایرانی بر منابع طبیعی و بخصوص دلبستگی به سیستم تکمحصولی نفت و استفاده نابجا از این ثروت خدادادی را یکی دیگر از عوامل تنبلی اجتماعی در جامعه ایرانی میداند.
محمدمهدی میرلو، پژوهشگر حوزه علومشناختی و مسائل روانشناسی معتقد است که در سیستمهای آموزشی ایران، مدیریت زمان و استفاده بهینه از امکانات و فرصتها را تعلیم نمیدهند. از نظر میرلو، جامعه ایرانی به جای تفکر منطقی درباره بهترین راه رسیدن به هدف، بیشتر در پی آن است که نزدیکترین راه را انتخاب کند. چنین رویکردی البته تبعات و آثاری ازجمله اتلاف وقت و عدم بهرهوری از امکانات و فرصتها را در پی خواهد داشت. وی یکی از عوامل ناکامی استفاده بهینه از امکانات و فرصتها در سازمانها و نهادهای مختلف را تقدم تکلیفگرایی بر تعهدگرایی در بین کارمندان میداند. در چنین فرآیندی افراد با وجود اینکه در معرض نظارت دستگاههای متعدد هستند، اما به جای اینکه برای انجام کار، تعهد داشته باشند بیشتر در پی رفع تکلیف هستند.
حسین ذوالفقاری، تحلیلگر مسائل اجتماعی و کارشناس سازمان مدیریت و برنامهریزی هم سختکوشی را یکی از عوامل مهم توسعه در کشورهای پیشرفته میداند و معقتد است در ایران چنین مفهومی مورد توجه جدی قرار نگرفته است. از نظر او وجود مشاغل دلالی و انگلی، گردش نامناسب سیستم نخبگان در نظام اداری، توجه نکردن به افکار و ایدههای جدید و استمرار تفکر سنتی مدیریتی، وجود تعطیلات زیاد در موقعیتهای مختلف، ناکارآمد بودن نظام آموزشی در حوزه تعلیم و تربیت مدیریت زمان، فرار مغزها و نخبگان، جذب نیروهای ناکارآمد در سیستم اداری را از مهمترین عوامل پایین بودن بهرهوری در ساختار اجتماعی، فرهنگی و سیاسی کشور دانست.
فتاح غلامی
دین و زندگی
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد