انتقال صفات خوب و پسندیده در زندگی خانوادگی به فرزندان چه راهکارهایی دارد؟
بحث آموزش ارزشها با هر روشی که باشد نباید مستقیم باشد. در کمترین جایی از جهان توانستهاند ارزشها را به صورت مستقیم به فرزندان آموزش بدهند. مسئولیتپذیری، صداقت، درستی و خیرخواهی مجموعههایی از صفات ارزشی و پسندیده است که میتوان در قالب آموزشهایی در مدارس یا درج آنها در کتب درسی به بچهها یاد داد، اما معلوم نیست این نوع آموزشها باعث فراگیری فرزندان هم بشود. مهم آن است که این نوع انتقال تجارب و آموزشها از طریق فراگیری ضمنی صورت گیرد. در ادبیات رشته تعلیم و تربیت به چنین آموزشهایی، برنامههای درسی پنهان گفته میشود. آموزشهای پنهان شامل آموزشهایی است که در کنار یادگیریهای رسمی صورت میگیرد. شاید یکی از مهمترین شیوههایی که در انتقال و فراگیری صفات خوب و بد میان بچهها وجود دارد، مجموعه اطلاعات و دادههایی است که در تعاملات میان همسالان ارائه میشود. به عبارت دیگر فرزندان هنگام تحصیل با گروهی از همسالان خود در ارتباط هستند که بسیاری از آموختهها و روشهای زندگی را از آنها فرا میگیرند.
آیا روندی که کودکان و نوجوانان در مقاطع مختلف تحصیلی طی میکنند و به مقاطع بالاتر میروند باعث قوت یا ضعف فراگیری ارزشها از همسالان و دوستان آنها در محیط مدرسه خواهد شد؟
هر چه فرزندان به مقاطع بالاتری میروند این نوع آموزشهای پنهان از سوی همسالان شدت و شتاب بیشتری میگیرد و بسیار بیشتر از خانواده. بنابراین یکی از بحث ها، فراگیریهای پنهان اثرگذاری در روند آموزشهای رسمی است. بچهها بسیاری از صفات خوب و بد را کنار هم یاد میگیرند. اگر توجهی به این آموزشهای پنهان نشود و در مورد آن برنامهریزی صورت نگیرد در آینده اثرات نامطلوبی خواهد گذاشت. زنگ تفریح، راهروی مدرسه، با هم بودن در حیاط مدارس و راهروها و صحبتهای دو نفره یا چند نفره گروه همسالان با یکدیگر ازجمله محیطها و موقعیتهایی است که کودک در معرض بسیاری از دادهها، روشها و سبکهای زندگی قرار میگیرد و چون تاثیرگذاری فراوانی در زندگی او دارد بعدها به عنوان یک شیوه رفتاری از سوی کودک بروز مییابد. اگر جمع همسالان به قیودات و ارزشهای جامعه پایبند باشند طبیعی است کودک هم سعی میکند خود را شبیه همسالان خود کند، اما اگر این گروه همسالان شامل کسانی باشد که به مجموعهای از ارزشها پایبند نیستند امکان تاثیرگذاری همان رفتارهای ناموجه در بین فرزندانی که در این گروه قرار دارند، فراهم میشود. به عنوان نمونه میتوان از آموزشهای جنسی نام برد. این نوع آموزشها در مدرسه و محیط خانواده به فرزندان ارائه نمیشود، بلکه بچهها در جمع دوستان و همکلاسی های خود در معرض بسیاری از این دادهها و اطلاعات قرار میگیرند.
نقش خانواده و مدرسه در ترویج ارزشها و پرورش عادات پسندیده چیست؟
هم پدر و مادر و هم اولیای مدرسه در ترویج و انتقال پیامهای ارزشی موثر هستند، اما باز هم باید به این نکته توجه داشت که تاثیرگذاری آموزشهای ضمنی، بیش از آموزشهای مستقیم است. نوع لباس پوشیدن، طرز حرف زدن، تقید به آداب اسلامی و مسائل مربوط به حجاب، همراهی، همگرایی جمعی و... ازجمله عادات پسندیده است که اگر پدر و مادر میخواهند چنین آموزههایی به فرزندان منتقل شود باید خود آراسته به چنین فضیلتهایی باشند. در خانوادهای که والدین برخی عادات ناپسند را ترک نمیکنند یا شیوه و سبک زندگی آنها توام با بیتوجهی به برخی آداب و قواعد حقوقی، شرعی یا عرفی است طبیعی است فرزندانی که در چنین محیطی پرورش پیدا میکنند همان شیوهها را در زندگی خود پیاده میکنند. در مباحث دینی، بحث ارائه الگوی مناسب برای تربیت دینی بسیار موثر است. معلمی که حجاب خود را رعایت میکند اثرگذاریش روی دانش آموزان بیشتر از مطالبی است که درکتابهای درسی درباره حجاب آمده است. نوع برخورد والدین و اولیای مدرسه در مواجهه با دانشآموزانی که هنجارشکن و قانونگریز هستند بسیار اهمیت دارد. روش مناسب در مقابل چنین هنجارشکنیهایی یکی از شیوههای درست تربیتی است که باید از سوی اولیای مدارس و پدر و مادرها مورد توجه جدی قرار گیرد. به عبارت دیگر بچههای ما آنچنان که میخواهیم بار نمیآیند، بلکه همان گونه رفتار میکنند که ما رفتار کردیم. اگر دروغگویی به صورت یک عادت در رفتار پدر و مادر مشهود است نباید انتظار داشت فرزند هم در زندگی خود راستگویی پیشه کند.
فتاح غلامی
دین و زندگی
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد