به سراغ دو ستاره بزرگ دنیای فوتبال میرویم. هر دو علاقه زیادی به حرف زدن دارند و هر دو مدام در رسانهها دیده میشوند، اما شرایط متفاوتی دارند. یکی روزبهروز منفورتر میشود و دیگری از محبوبیت فوق العادهای برخوردار است. این دو چه کسانی هستند؟
پیکه، از محبوبیت تا منفوریت
تیم ملی فوتبال اسپانیا شنبه 14شهریور در خانه خود میزبان تیم ملی اسلواکی در مرحله مقدماتی یورو 2016 بود. ماتادورها این مسابقه را 2 بر صفر بردند تا با این پیروزی صدرنشین گروه C شوند. اما در حالی که بازیکنان تیم ملی فوتبال اسپانیا بابت این پیروزی و صدرنشینی بسیار خوشحال بودند جرارد پیکه، مدافع بارسلونایی اسپانیا لحظات بسیار سخت و تلخی را سپری کرد. هواداران حاضر در ورزشگاه، توهینهای زیادی را نثار او کردند و حتی پا در میانی اسطورههای تیم ملی اسپانیا یعنی کاسیاس و اینیستا هم باعث نشد تا از شدت اهانتها به این مدافع کم شود. پیش از آن هم نشانههای سندرم منفوریت پیکه در فوتبال اسپانیا و میان هواداران دیده شده بود.
اما پیکه، ستاره خوش تیپی است که همواره در صدر خوشپوشترین و خوشچهرهترین بازیکنان دنیا قرار میگیرد. پس چرا باید منفور باشد؟ پاسخ را باید در اظهارات بیپرده و البته گاه بیادبانه و گستاخانه این بازیکن جستجو کرد. او از هر فرصتی برای مسخره کردن رئالمادرید استفاده میکند و به بازیکنان این تیم بخصوص رونالدو رحم نمیکند. شاید او بیش از هر فرد دیگری از رئالمادرید انتقاد میکند و شکستهای این تیم را به باد تمسخر میگیرد. ماجرا به همینجا ختم نمیشود. او تمایلات سیاسی پررنگی دارد و با توهین به مردم اسپانیا، خواهان جدایی هر چه سریعتر ایالت استقلالطلب کاتالونیا از خاک اسپانیاست.
صحبتهای او عموما با چاشنی تمسخر و توهین است بنابراین با این شرایط کاملا طبیعی است که وی بدخواهان زیادی پیدا کند. پیکه زبان سرخی دارد و علاقه به صحبت کردن در رسانهها هم زیاد در او دیده میشود، اما واقعیت این است که او روزبهروز بیشتر منفوریت میشود. حالا نهتنها هواداران رئالمادرید که بسیاری از فوتبالدوستان اسپانیایی او را دوست ندارند؛ البته پیکه در کاتالونیا محبوبیت زیادی دارد، اما باز هم در اینجا پایینتر از دیگر ستارههای بارسا یعنی مسی، سوارز، نیمار و حتی آلوز قرار میگیرد. پیکه خیلی محبوب بود، ولی آگاهانه یا ناآگاهانه گامهای اشتباهی برداشت. البته پیکه برای بازگشت به موقعیت قبلی شانس دارد، هر چند کار خیلی سختی را پیش روی خود میدید. او فاصله بین محبوب بودن تا منفور بودن را خیلی سریع طی کرد. البته او برای بازگشت به دنیای محبوبیت نباید چندان روی فن بیانش تکیه داشته باشد.
بیپرواتر از ستاره اسپانیا
زلاتان ابراهیموویچ در صحبتهایش حتی از پیکه هم بیپرواتر است. او گاهی در صحبتهایش از حرفهای رکیکی استفاده میکند و از توهین ابایی ندارد. در برخی مصاحبههایش آنقدر جملات عجیب و غریب به زبان میآورد که نشان میدهد او روی گفتارش اصلا کنترلی ندارد. از سویی مرور برخی جملات مصاحبههای گذشتهاش نشان میدهد او میتواند سخنور خوبی هم باشد. این مهاجم تیم ملی فوتبال سوئد و باشگاه پاریسنژرمن بسیار مغرور است و حتی سابقه درگیری و توهین به خبرنگاران را هم دارد. شگفت آن که او با تمام این خصوصیات بسیار محبوب است و هرگز این شرایط باعث نشده همانند پیکه بتدریج منفور شود. البته زلاتان مخالفان خود را دارد، اما با این حال از محبوبترین ستارههای دنیای فوتبال به شمار میرود. چه تفاوتی بین او و پیکه وجود دارد؟
ابتدا پاسخ به این پرسش خیلی ساده به نظر میرسد. زلاتان ابراهیموویچ بزرگترین فوتبالیست تاریخ کشور سوئد به شمار میرود و علاوه بر آن یکی از برترین گلزنان فوتبال دنیاست حتی اگر در مدت اخیر با مصدومیتهای زیادی دست و پنجه نرم کرده و در بازیهای زیادی غیبت داشته باشد. دو ستاره سوئدی و اسپانیایی و یک ویژگی مشترک. به کار بردن جملات غیرمتعارف، تمسخرآمیز و بعضا توهینآمیز. اما یکی برد و یکی باخت. چرا؟ ابراهیموویچ خیلی بهتر از پیکه راه محبوب بودن را بلد است. او در بدترین موقعیت، بهترین حرفها را به زبان میآورد، اما پیکه در بهترین موقعیت بدترین جملات را.
به یاد بیاورید وقتی بارسلونا قهرمانی در کوپا دل ری (فصل گذشته) را جشن گرفت اما پیکه به جای مشارکت در جشن هم تیمیهایش بلندگو را در دست گرفت و شروع کرد کریس رونالدو را تمسخر کند. حرف زدن خیلی مهم است. برخی ستارههای فوتبال با بهرهگیری از این فاکتور مثبت به ستارههای درخشانتر و محبوبتری تبدیل میشوند برخلاف ستارههای دیگری که بسرعت راه بین محبوب بودن و منفور بودن را طی کردند.
منبع: اسپورتولوژی
مترجم: هیلدا حسینیخواه
ورزش
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد