سیاست روز : مهم این است که حرف مرد یکی باشد
مدتی است که از طرف مدیرمسئول محترم سیاست روز تهدید شدهایم که کاری به کار مقامات مملکت نداشته باشیم و درباره شخصیتهای بیخطر و بیضرر، طنز بنویسیم.
باور بفرمایید تمام مقامات مملکت را - بلاتشبیه - بالا و پایین کردیم و بیخطر و بیضررتر از برادر علیاصغر فانی نیافتیم. ایشان یک برنامه دویست سیصدساله برای آموزش و پرورش تدوین کرده که به قول خارجکیها "فلکسی بال" و به قول خودمان قابل کشآمدن است و میتواند تا پایان عمر جهان هم در آموزش و پرورش اجرا بشود و آب از آب تکان نخورد.
در فرمایشات ایشان به نقش تاریخی "عمه" نیز اشارات مبسوطی شده که بعدا در فرصت مقتضی به ابعاد و حدود و ثغور این عمهها هم میپردازیم.
عجالتا این تک مضراب را داشته باشید تا بعد ...
وزیر آموزش و پرورش: برای مدیریت آموزش و پرورش پنج سیاست اعلام کردیم و هنوز پایبند به آن پنج سیاست هستیم.
ننجون: ما هم از چند سال پیش پنج سیاست ننجونی برای این ستون اعلام کردیم که بلانسبت شما به هیچیک از این سیاستها پایبند نیستیم. به خاطر همین به سمت راست نگاه میکنیم و بین حرفهای دستچپیها تک مضراب میزنیم.
البته هنوز آن سیاستها به نتیجه نهایی و یا به انتها نرسیده است ...
ننجون: مهم نیست. مهم این است که حرف مرد یکی باشد و پنج تا سیاستتان شش تا نشود.
در روستاهایی حضور داریم که هیچ دستگاه دولتی دیگری وجود ندارد.
ننجون: اگر دستگاه دیگر وجود داشت که به جای بخاری برقی، بخاری نفتی نمیگذاشتند توی کپرها و بچههای معصوم را به کشتن نمیدادند.
۱۳ میلیون دانشآموز در مدارس، یک میلیون همکار فرهنگی، ۲۶ میلیون اولیای دانشآموزان که مجموع اینها ۴۰ میلیون نفر میشود؛ در واقع مخاطب مستقیم ما ۴۰ میلیون نفر جمعیت کشور هستند.
ننجون: اگر عمهها و خالهها و ننجونهایشان را هم حساب کنید سرجمع میشود هشتاد میلیون نفر! خیرش را ببینید.
حالا اگر برادر، خواهر، عمه، خاله و دایی این بچهها را هم حساب کنید همه جامعه میشود.
ننجون: عرض نکردم؟ حالا اگر عمههایشان را از قرار هر عمه دو تا عمه حساب کنید چه بسا از جمعیت ایران هم بالا بزنید و در منطقه سربلند بشویم.
شرق: پدر دولایه ایران
ما از بچگی وقتی کم میآوردیم و زورمان نمیرسید فحش میگذاشتیم. مؤدبانهاش میشود حرف درشت. اینطوری که مثلا توپ پلاستیکی ما کمباد بود و شوت میزدی، شتاب اولیه نداشت، در طول مسیر هم اعتباری بهش نبود که پنچر نشود. برای اینکه توپمان را به حالت استاندارد نزدیک کنیم، مجبور بودیم توپ را لایه کنیم.بعد وقتی توپ دولایه میشد، باید رفتار مراقبتی پیش میگرفتیم چون اگر توپ دولایه میخورد توی سروصورتمان، دماغ آدم را میشکست و کلی خسارت دیگر داشت که همه میدانند. این توپ دولایه کل کسبوکار ما را تأمین میکرد چون بچههای محله باید با یک چیزی سرشان را گرم میکردند. توپی پنج تومان پول میدادیم و توپ یکلایه تیپ یک را ١٥ تومان و توپ دولایه تیپ دو را ٢٥ تومان میفروختیم.
از کنار همین توپ پلاستیکی دوتا خانه توی شهرک غرب و یک ویلا توی شمال و یک شله توی میگون و ١٥ کارخانه تولید مونتاژ توپ پلاستیکی در ١٥ شهر صنعتی درآمده بود. اما با اینکه دنیا به توپ چهلتکه رسیده بود، ما اعلام کرده بودیم تکه بزرگه هرکسی گوشش است اگر به سمت توپ چهلتکه برود. البته خودمان سهتا توپ چهلتکه به قیمت هزارو٥٠٠ تومان پشت ویترین گذاشته بودیم برای فروش. چند خریده بودیم؟ ١٥٠ تومان. خلاصه همین توپهای دولایه کمباد مستعمل قراضه بهدردنخور تنها توپ کوچه بود. چرا؟ چون ما تنها بقالی کوچه را داشتیم و تنها واردکننده توپ به محله محسوب میشدیم و توپ چهلتکه را به قیمت جان میفروختیم. اما یک روز صبح زود تابستانی ما متوجه شدیم کسی دیگر توپ پلاستیکی از ما نمیخرد و همه می خواهند از بقالی محله بغلی توپ چهلتکه به قیمت ١٥٠ تومان بخرند که با هزینه واردات و اینا قیمت تمامشدهاش میشد ١٧٠ تومان. همان توپی که ما میدادیم هزارو٥٠٠ تومان!
به جان عالمی ما در لحظه تاریخی خاصی بودیم که داشتیم ورشکست میشدیم. در همین لحظه بود که فحش میگذاشتیم که هرکسی توپ چهلتکه بخرد، «چی و چی» است و نسبت به محله و بقالی باستانی محله که نماد محله بوده خیانت کرده است. ما با همین فرمول تا حالا زندگیمان را پیش بردهایم. اینطوری که برای هر کاری که میکنیم، دوتا فحش میگذاریم که اگر کسی از ما حمایت نکند، نهتنها خیانتکار که «چی و چی» است. به جان عالمی با همین فرمول ما نویسنده که هیچی اگر تولیدکننده و خودروساز و ماستبندی و کبابی هم داشتیم، کارمان را پیش میبردیم.
قانون : نعمت به من گفت! چی گفت؟
نعمت زاده در گفتوگوی خبری در پاسخ به این سوال که «آیا شما مردم را خائن دانستید و راه اندازان کمپین را، ضد انقلاب؟» گفتند که «سوءتفاهم شده و برخی از رسانهها شیطنت کردند!»
در همین راستا و بر مبنای وظیفه مطبوعاتی خودمان تصمیم گرفتیم که از زوایای مختلف اظهار نظر ایشان را مورد بررسی قرار دهیم.
• طبق بررسی ما محمدرضا نعمت زاده گفت کمپین نخریدن خودرو بسیار کار خوبیاست و افرادی که با آن مخالفت میکنند خائن هستند و باید به اشد مجازات برسند، افرادی هم که از میدان انقلاب خوششان نمیآید ضد انقلابند، همچنین ایشان تصریح کرد که خودش از میدان انقلاب و تجریش و سرناصرخسرو بسیار خوشش میآید.
• بررسی از زاویهای دیگر به ما نشان داد که نعمت زاده گفته که «خائنین هم از همین مردم هستند و نباید با آنها برخورد بدی کرد.» همچنین ایشان درباره راه اندازی کمپین حرفی نزد و تنها به این نکته اشاره کرد که افرادی که اتومبیل صفر نمیخرند میتوانند اتومبیل دست دوم خریده و حتی میتوانند اتومبیل نخرند، این مقام آگاه دست مردم را باز گذاشت تا هرکاری دلشان خواست بکنند، همچنین ایشان در انتهای صحبتشان گفتند یک پراید مدل 89، بی رنگ، فنی به شرط با لوازم و سه سال تخفیف بیمه دارد که اگر کسی خواست میفروشد.
• بررسیهای ما از زاویه متفاوت نکات جالبی را برایمان روشن کرد، به این صورت که محمدرضا نعمت زاده در مصاحبهاش گفته که «مردمی که در کمپین شرکت میکنند خائن هستند؟»، در واقع وزیر محترم این جمله را با حالت استفهام انکاری و سوالی مطرح کردند و خبرنگاران و رسانههای معاند از این جمله سوءاستفاده کردند. بعد از تلاشهای فراوان توانستیم ادامه جمله بالا را پیدا کرده و در اختیار شما قرار دهیم:
«مردمی که در کمپین شرکت میکنند خائن هستند؟ نه واقعا خائن هستند؟ زشت نیست این حرفرو میزنی؟ خجالت بکش، کی گفته خائناند؟ گل هستند، گلهای گل هستند، خیلی قشنگ!»
• طبق تحقیقات گسترده از زاویه متفاوتتر از زوایای بالا به نتیجه جالبی رسیدیم. محمدرضای دوست داشتنی در زمانی که رسانهها گفتند ایشان مصاحبه کرده در دندانپزشکی بوده و در نتیجه نمیتوانستند که مصاحبه کنند و همچنین تا دو روز به دلیل کشیدن دندان نه میتوانستند صحبت کنند، نه غذا بخورند، نه نوشابه، نه ساندویچ و... پس شیطنت و عناد برخی افراد معلومالحال موجب گمراهی مردم و تصور غلط راجع به این وزیر مردمدوست شد.
از همه رسانهها و مردم عزیز میخواهیم تا بدون دلیل و مدرک قضاوت نکنند، اینکه ایشان در ویدیو یا فایل صوتی این حرف را زدهاند که نشد مدرک! ممکن است همه اینها فتوشاپ باشد.
کیهان: دوست واقعی!
گفت: چرا روزنامهها و سایتهای زنجیرهای اصرار دارند که هر انتقادی را به حساب مخالفت با دولت بنویسند؟!
گفتم: برای این که نان و آب خود را در تملقگویی و چاپلوسی میبینند.
گفت: ولی انتقاد سازنده باعث میشود که مسئولان از نقاط ضعف کار خود آگاه شوند و آن را اصلاح کنند.
گفتم: ای عوام! همه تلاش زنجیرهایها این است که مشکلات باقی بماند تا آنها بتوانند رابطه با آمریکا و نسخه آمریکایی را به عنوان راهحل مشکلات معرفی کنند. بنابراین اگر انتقادهای سازنده باعث حل مشکلات شود نان زنجیرهایها آجر خواهد شد.
گفت: چه عرض کنم؟! اصرار دارند که دوست را دشمن و دشمن را دوست معرفی کنند.
گفتم: یارو میگفت؛ آقای دکتر دوست دارد ما مریض شویم، آقا مکانیک دلش میخواهد ماشین ما خراب شود. دندانپزشک دوست دارد دندانهای ما فاسد بشود، پس همه آنها دشمن ما هستند و فقط آقا دزده دوست واقعی ماست که همیشه آرزو میکند پول و پله حسابی داشته باشیم تا وقتی برای دزدی میآید، دست خالی برنگردد!
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
گفتوگوی بیپرده با محمد سیانکی گزارشگر و مربی فوتبال پایه
گفتوگو با محسن بهرامی، گوینده کتاب «مسیح بازمصلوب»
در استودیوی «جامپلاس» میزبان دکتر اسفندیار معتمدی، استاد نامدار فیزیک و مولف کتب درسی بودیم