یونان و چشم‌انداز فقر در اتحادیه اروپا

هر که پول ندارد برود بمیرد!

هنوز حرف آن پزشک یونانی که در مطبوعات آلمان منعکس شد، در گوش اروپاییان زنگ می‌زند. دکتر گئورگیوس ویچاس که جنبشی را برای درمان رایگان هموطنان آس و پاسش راه انداخته است، پیش از همه پرسی معروف ماه گذشته بدون تعارف به یک نشریه چپ آلمانی گفته بود: «در یونان آنها که پول ندارند، باید بروند بمیرند!»
کد خبر: ۸۲۲۹۹۱
هر که پول ندارد برود بمیرد!

او پیش‌آگهی داده بود چه ادامه برنامه ریاضتی اتحادیه اروپایی رای آورد و چه نیاورد، بیشتر مردم یونان از درمان محروم می‌شوند یا به خاطر ریاضت، بخش اعظم خدمات تامین اجتماعی از عهده دولت آتن خارج خواهد شد یا به‌خاطر خالی بودن خزانه دولت و بدهی ۴۰۰ میلیارد یورویی‌اش، پزشکان و مراکز درمانی زیر بار تعهد بیمه خود نخواهند رفت و در عین حال هزینه درمان به شکلی کمرشکن افزایش خواهد یافت.

بعد دکتر ویچاس چنین پیش‌بینی کرد: «آنها که سرطان دارند به حال خود رها می‌شوند، دیابتی‌ها کور خواهند شد و فلج اطفال دوباره باز خواهد گشت.» ما داریم از قطع بدیهی‌ترین خدمات اجتماعی اروپای قرن بیستم ـ حتی در فقیرترین کشورهای بلوک شرق مثل آلبانی ـ به فاصله کمتر از دو دهه پس از ورود به قرن بیست و یکم سخن می‌گوییم. فقر بیرحمانه روی ملت‌های قاره سبز را که چند دهه نماد جهان اول مرفه بودند، زرد می‌کند. صف‌های غذای اعانه و پیاده‌رونشین‌های بیکار روز به روز بلندتر می‌شود و به خشمی سراسری دامن می‌زند که تنور انقلاب‌های آتی اروپایی را داغ‌تر خواهد ساخت.

با فروپاشی دولت‌های سوسیالیستی و همچنین حل شدن دولت‌های ملی کشورهای تازه پیوسته به حوزه یورو، تکلیف حمایت از معیشت و سلامت و اشتغال توده‌های مردم به اتحادیه‌ای سپرده شده که گویا هیچ مسئولیتی جز پر کردن جیب بانکدارهای غربی و یهودی به قیمت ورشکسته ساختن کشورهایی مثل یونان برای خود قائل نیست. وضعیت اسف‌بار یونان به سرعت می‌تواند در اوکراین، رومانی، بلغارستان، اسلواکی، مولداوی، اسلوونی،آلبانی، صربستان، کرواسی و فنلاند نیز اتفاق بیفتد؛ ضمن این‌که در اسپانیا، پرتغال و ایرلند هر لحظه ممکن است مردم از سیاست‌های ریاضتی سر به شورش بگذارند.

به این ترتیب اتحادیه اروپایی در روزگاری که مدعی شکستن شاخ غول روسیه در اتحاد با آمریکا و مهار ایران هسته‌ای با قرار گرفتن پشت سر واشنگتن است، از درون در حال فروپاشی است.

وقتی در همه پرسی یک ماه پیش (5جولای) ۶۱ درصد مردم یونان با قاطعیت به شروط تروئیکای حامی وام‌دهندگان ـ شامل کمیسیون اروپا، بانک مرکزی اروپا و صندوق جهانی پول ـ «نه» گفتند، جشن حفظ حیثیتشان جلوی طلبکاران بیگانه بیشتر از یک هفته دوام نیاورد و دست آخر آنجلا مرکل و همپیمانانش در بروکسل، الکسیس سیپراس نخست‌وزیر یونان را با تهدید به حراج گذاشتن حدود 50 میلیارد دلار اوراق قرضه این کشور که ضمان وام‌های پرداخت نشده است، وادار به امضای پذیرش شروط تروئیکای طلبکار کردند. حال دولت آتن در ازای دریافت وام جدید 83 میلیارد یورویی طی ۳ سال آینده باید فقر بیشتری را به مردم خودش تحمیل کند و به قول آن پزشک، یونانی‌های بیشتری باید بروند بمیرند.

انقلاب ضد یورو؟

اما دغدغه غرب این است که آیا یونانی‌ها بی‌سر و صدا تا مسلخ می‌روند یا با واکنشی دفعی اتحادیه اروپایی را پس می‌زنند؟ و در این صورت آیا غرب با پدیده‌ای به نام «انقلاب ضدغربی» در یونان مواجه خواهد شد؟ یونانی‌ها با «نه» تاریخی‌شان تا آستانه جدایی از حوزه پولی یورو رفتند.

در این میان «یورو» از خیزش خشم یونانی‌ها بیشترین وحشت را دارد. تاریخچه کوتاه یورو شباهت بسیاری به تاریخ بلندتر دلار دارد. اگر دلار واحد پولی بود تا آمریکایی‌ها تجارت جهانی به عنوان شریان حیاتی میان ملت‌ها را به قبضه خود درآورند، یورو در دایره محدودتر شریان حیاتی اروپایی‌ها چنین نقشی را ایفا کرده است.

این واحد پول مشترک در حقیقت افساری است بر گردن کشورهای غیرحاکم بر بانک مرکزی اتحادیه اروپایی. این کشورهای حاکم آمریکا، انگلیس، فرانسه و آلمان هستند که از طریق کنترل نظامی (ناتو) مرکزیت سیاسی و از طریق بانک‌های خصوصی غول‌آسای‌شان سهام بانک اروپا را
در اختیار دارند. آنها هر قدر لازم بدانند، کاغذ پاره‌ای با نشان یورو را چاپ کرده و ارزش صوری‌اش را از طریق دو مرکز ارزشگذاری ارزهای جهانی در نیویورک و لندن تضمین می‌کنند ـ به همین دلیل آمریکا و انگلیس نیازی به یورو ندارند چون ارزش دلار و پوند خودشان را در دو مرکز نامبرده تضمین می‌کنند ـ و سپس این کاغذها را در قالب وام‌های میلیاردی به عنوان کمک و صدقه در اختیار اعضای اتحادیه و دیگر کشورهای وابسته به خود می‌گذارند و در ازای آن ذخایر ملی و زیر ساخت‌های آن کشورها را به گروگان می‌گیرند.

این درست همان اتفاقی است که برای یونان افتاده است. امروز کاملا مشخص شده این دولت‌ها یکی پس از دیگری از سوی واشنگتن، لندن، برلین و پاریس حمایت، تبلیغ و تطمیع می‌شدند تا اقتصاد یونان را هر چه مصرفی‌تر ساخته و ملت آن را با گرفتن وام‌های سنگین هر چه مقروض‌تر کنند.

محمدمهدی تقوی - ‌جام‌جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها