مرشدی، هنری کهن و نیازمند توجه و آموزش

به نام خداوند جان‌آفرین...

مرشد زنگ را به صدا درمی‌آورد و نواختن ضرب را آغاز می‌کند. پهلوانان کم‌کم در گود شروع به چرخ زدن و ورزش کرده تا این‌که مرشد با صدای بلند می‌خواند: به نام خداوند جان‌آفرین... تصویری که اغلب ما از زورخانه‌ها داریم به تصاویری که گاهی اوقات در فیلم‌ها دیده‌ایم محدود می‌شود.
کد خبر: ۸۲۱۶۶۷
به نام خداوند جان‌آفرین...

زورخانه‌ها که حالا تقریبا در ذهن نسل جدید جایی ندارند، در گذشته مثل باشگاه‌های ورزشی امروز مهم و پررفت و آمد بوده‌اند. در واقع باشگاه‌های ورزشی بوده‌اند در شکل و قالبی سنتی.

مرشدها در زورخانه، هنرمندان بی‌چون و چرای صحنه هستند. می‌خوانند و می‌نوازند و به نوعی حرکات ورزشی و آمد و رفت پهلوان‌ها را هم کنترل می‌کنند تا احترام لازم را برای هر یک به‌جا بیاورند و آداب زورخانه را کامل و بدون نقص انجام دهند.

قدیمی‌ترین بدنسازی دنیا در ایران

12 مرداد روز ورزش پهلوانی و زورخانه‌ای نام گرفته است. شاید این سوال برای بسیاری پیش بیاید که زورخانه‌ها از چه زمانی شکل گرفته و فعال شده‌اند؟ دانشنامه بروک‌هاوس آلمانی با استناد به تحقیقات دانشگاه ورزش آلمان، ورزش زورخانه‌ای را قدیمی‌ترین ورزش بد‌نسازی جهان معرفی می‌کند. این موضوع نشان‌دهنده عمر طولانی این نوع ورزش و به تبع آن حضور مرشدها و سازشان در کنار آن است. هر چند زورخانه‌ها از روزگار باستان در ایران وجود داشته‌اند، اما اسناد مربوط به آنها از دوران صفوی باقی مانده و از این دوره است که تاریخ مدونی دارد. یعنی ما نمی‌دانیم نخستین بار چه زمانی زورخانه‌ها شکل گرفته و در چه دوره‌ای موسیقی و شعر به زورخانه راه پیدا کرده است.

گفتیم مرشدها ضرب می‌نواختند و به نوعی ورزش‌ها و امور مربوط به زورخانه را هم کنترل می‌کردند. این هنرمندان زورخانه‌ای در طول زمان دستخوش تغییر و تحولاتی شده‌اند. مرشدها تا اوایل دوره قاجار کهنه‌سوار نامیده شده و مسئولیتی متفاوت با امروز داشته‌اند. کهنه‌سوارها مسئولیت تعلیم ورزشکاران را داشته و نوازندگی ضرب به‌عهده فرد دیگری بوده است. آنها همیشه چوبی در دست داشته‌اند که به آن چوب تعلیم می‌گفتند. اکنون مرشد و ضرب‌گیر با هم یکی شده‌اند و به همین علت یک مرشد مسلط باید توانایی هماهنگی شعر، ریتم و هنر تلفیق شعر و موسیقی را داشته باشد. از سویی دیگر مسلط به ریتم و قواعد کلی آن بوده و توانایی دگرگونی آنی در اوزان حرکتی ورزش‌های متنوع و قدرت رهبری را داشته باشد.

مرشد و توانایی‌های چندبعدی

مهدی تمولی، مدرس هنر مرشدی در دانشگاه علمی ـ کاربردی درباره توانایی‌های یک مرشد می‌گوید: مرشدی فقط آواز خواندن و ساز زدن نیست. فرد باید توانایی چندبعدی داشته باشد تا بتواند ساز بزند و آواز بخواند. او باید با شعر و ادبیات آشنایی داشته باشد، دستگاه‌های موسیقی را بشناسد و بتواند هماهنگی میان موسیقی و حرکت‌ها ایجاد کند.

او اظهار می‌کند: اغلب تصور می‌شود مرشدها از دیرباز تنها ضرب می‌نواخته‌اند، اما جالب است بدانید در گذشته تنبور هم در کنار ضرب در زورخانه‌ها نواخته می‌شده است. از دوره قاجار به بعد تنبور حذف می‌شود و ضرب می‌ماند، اما در هر صورت از دوره صفوی تاکنون ضرب و آواز در زورخانه همراه یکدیگر بوده‌اند.

این مدرس مرشدی می‌افزاید: آوازی که در زورخانه‌ها خوانده می‌شود برگرفته از آواز اصیل ایرانی بوده و بیشتر حالت حماسی دارد. مرشد باید با دستگاه‌های موسیقی ایرانی هم آشنا بوده و بتواند در دستگاه‌های چهارگاه، همایون و... با ضرب زورخانه‌ای بخواند.

ادبیات حماسی و اخلاقی

همان‌طور که گفتیم بخش مهم دیگری از فعالیت‌های مرشد مربوط به شعرخوانی اوست. حق‌خوانی، رخصت‌طلبی، دعای ختم ورزش و... «ادبیات زورخانه‌ای» را تشکیل می‌دهند. در زورخانه اشعار حماسی و پهلوانی که در رأس آن شاهنامه فردوسی قرار دارد، خوانده می‌شود. وزن این اشعار برای حرکات ورزشی چهار ضرب بسیار مناسب است، همچنین اشعاری از شعرای بزرگ پارسی‌گوی که از نظر اخلاقی، عرفانی و فتوت بسیار پندآموز و ارزنده است هم در زورخانه‌ها حضور پررنگی دارد. منقبت ائمه‌اطهار بویژه حضرت علی (ع) هم بخش عمده‌ای از این موسیقی را تشکیل می‌دهد.

به گفته تمولی، ریتم‌های حماسی و حماسی‌خواندن‌ها وجود داشته و همیشه در زورخانه‌ها بوده‌اند، اما از دوره صفویه که شیعه مذهب رسمی کشورمان می‌شود، خواندن‌های زورخانه‌ای رنگ و بوی ولایی هم می‌گیرند.

نیاز به ایجاد رشته مرشدی

ورزش زورخانه‌ای اکنون در دانشگاه علمی ـ کاربردی تدریس شده و سعی می‌شود به شکل علمی با آن رفتار شود. اما آیا دانشجویان با اخذ مدرک کاردانی ورزش‌های زورخانه‌ای می‌توانند توانایی‌های لازم برای یک مرشد را هم کسب کنند؟ وقتی این موضوع را با تمولی مطرح می‌کنم، می‌گوید: در گذشته ورزش‌های پهلوانی و هنر مرشدی به صورت سینه به سینه منتقل می‌شده، اما از سال 89 با راه‌اندازی این رشته دانشگاهی شکل علمی‌تر و آکادمیک‌تری به خود گرفت.

او می‌افزاید: در این رشته دو واحد درس مرشدی هم تدریس می‌شود، اما با این دو واحد نمی‌توان فکر تربیت دانشجوی متخصص در این عرصه بود. امیدواریم مسئولان برای این موضوع هم تدابیری اندیشیده و شرایط برای تربیت آکادمیک مرشدها هم فراهم شود.

این مدرس مرشدی درباره اهمیت این کار می‌گوید: ورزش زورخانه‌ای و پهلوانی متعلق به فرهنگ خودمان است و به عنوان اولین ورزش و یک آیین معنوی در جهان ثبت شده و باید مورد توجه بیشتری قرار گیرد. کشور کره ورزش تکواندو را ثبت کرده و حاضر نیست سنت ورزش خود را کنار بگذارد. ما هم در ایران باید به این ورزش و تربیت مرشد توجه بیشتری نشان دهیم.

او در پایان سخنانش تاکید می‌کند: زمانی که رهبری بر اشاعه این ورزش تاکید کردند، اتفاقات خوبی افتاد، فدراسیون بین‌المللی ورزش پهلوانی راه افتاد و هم‌اکنون 60 کشور عضو آن هستند. این ورزش تنها به بعد جسمانی توجه ندارد، بلکه بعد روحانی وجود انسان را هم تحت‌تاثیر قرار داده و به تقویت و تربیت جوانمردی، اخلاق و مهربانی در وجود انسان می‌پردازد. از این‌رو باید به این ورزش ملی و مذهبی‌مان توجه بیشتری کنیم.

در پایان هم بد نیست کمی بدنسازی سنتی کشورمان را با بدنسازی‌های امروز مقایسه کنیم. آنها گلریزان می‌کردند، پهلوان بودند و جز آرایش ظاهر فکر پیرایش درون هم بودند، دارو مصرف نکرده و دوپینگ نمی‌کردند، جوانمرد بودند و به دنیا با نگاه مهربان‌تری می‌نگریستند؛ نگاهی که با حرکت دست‌های مرشد روی ساز و خواندن اشعاری در وصف علی (ع) در روح انسان‌ها هم اثر می‌گذاشت.

مرشدی از نگاه پژوهشگر

سیمای فرهنگی ایران کتاب برجسته‌ای است که حدود دو دهه پیش به قلم عباس نامجو در نشر عیلام منتشر شده است. او در این کتاب نگاه دقیقی به توانایی‌های یک مرشد دارد. بخشی از نظرات او درباره مرشد را با هم مرور می‌کنیم.

مرشد زورخانه، حامل مهم‌ترین نقش در ورزش باستانی است: یک مرشد خوب، باید نوازنده‌ای چیره‌دست، خواننده‌ای خوب و کاملا آشنا و مسلط به آداب و رسوم زورخانه باشد.

یک نوازنده یا مرشد مسلط و توانا باید خصوصیت‌های زیر را داشته باشد: 1ـ هماهنگی شعر و ریتم و هنر تلفیق شعر و موسیقی 2ـ تسلط به ریتم و قواعد آن 3ـ دگرگونی آنی در اوزان حرکتی ورزش‌های متنوع و قدرت رهبری 4ـ استفاده از همه میدان و قابلیت‌های ضرب زورخانه. برای هر یک از اجزای ورزش زورخانه‌ای، قطعات موسیقی (سازی و آوازی) وجود دارد که مرشد آن را اجرا می‌کند. موزیکالیته این قطعات را (تندی و کندی ریتم و ملودی، تأکیدها، بتدریج تند یا کند شدن‌ها و...) مرشد براساس حس و حال موجود در فضای زورخانه و در بین ورزشکاران، تغییر می‌دهد.

امروزه موسیقی زورخانه شامل آواز به همراهی ضرب زورخانه است و غالبا هر دو را مرشد اجرا می‌کند. ضرب یا طبل زورخانه، از نظر شکل شبیه تنبک بزرگ موسیقی سنتی با صدایی بم‌تر و قوی‌تر است.

بدنه ضرب یا طبل زورخانه از گِلِ پخته و پوست آن هم مانند دیگر ضرب‌ها از پوست آهو و مانند آن تهیه می‌شود. اشعار در موسیقی زورخانه، بیشتر حماسی است، اما برحسب موضوع از اشعاری در فضایل و رثای اولیا و انبیای دین و همچنین اشعاری با موضوع‌های اخلاقی از دیوان شعرایی همچون مولوی، سعدی، حافظ و شعرای معاصر نیز در این موسیقی استفاده می‌شود.

موسیقی زورخانه از نظر فرم، مانند دیگر انواع موسیقی قدیم ایرانی، در چارچوب موسیقی ردیف دستگاهی و موسیقی محلی ایران جای می‌گیرد. ملودی و ریتم در موسیقی زورخانه با توجه به محتوای شعر وزن شعر و حرکت ورزشکاران از میان گوشه‌های موسیقی ردیف یا موسیقی محلی ایران انتخاب و اجرا می‌شود.

زینب مرتضایی‌فرد

فرهنگ و هنر

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها