در این راستا روز گذشته یک مقام مسئول در سازمان هواپیمایی کشوری با ابراز خرسندی از گشایشهای ایجاد شده به واسطه انتشار بیانیه وین، از آمادگی ایران برای هاب شدن (مرکز منطقهای شدن) در حمل و نقل بار از طریق هوا در منطقه خبر داد و ابراز خوشبینی کرد.
این درحالی است که این اظهارنظرها نه تنها فایدهای برای اقتصاد صنعت حمل و نقل هوایی ایران ندارد بلکه میتواند سیگنالهای غیرواقعی به برخی علاقهمندان و سرمایهگذاران ارسال کند و درنهایت بهجای آنکه شاهد جان گرفتن صنعت حمل ونقل هوایی ایران چه در بخش مسافری و چه در بخش باری باشیم، فرصتهای ایجاد شده به هدر برود. لذا برای سنجش تاثیر بیانیه وین بروضعیت موجود حمل ونقل هوایی کشور باید به دور از خوشبینی مفرط، واقعیتهای این صنعت را مد نظر قرار داده و طوری سخن بگوییم که سرمایهگذاران با توجه به واقعیتها چمدانهایشان را به سوی ایران ببندند.
به عنوان نمونه به چالشهایی که برای هاب شدن ایران در منطقه برای حمل ونقل هوایی وجود دارد اشاره میشود تا الگویی به دست آید تا در اصلاح وضعیت حمل و نقل هوایی پس از توافق نهایی تصمیمگیری عاقلانه و مبتنی بر واقعیات صورت گرفته و از خوشبینی مفرط و شعارزدگی پرهیز شود:
1. کارشناسان واقف هستند که هابشدن حمل کالا از طریق هوایی در منطقهای نیازمند داشتن قوای لجستیکی و خدماتی مناسب و قدرتمند است که اکنون اکثر فرودگاههای موجود کشورمان از این امکانات محروم هستند و ما در ابعاد کوچک دارای امکانات ابتدایی هستیم. در این زمینه میتوانیم به بحث صادرات محصولات کشاورزی مثل گل اشاره کنیم که تاامروز این موضوع باعث بروز مشکلاتی برای صادرکنندگان بوده است. این درحالی است که شبکه حملونقل ریلی وجادهای کشور نیز در این زمینه ممکن است امکان سرویسدهی لازم برای رساندن بار به پای پرواز را در زمان مناسب نداشته باشد.
2. با توجه به وجود دو فرودگاه خارجی بزرگ در شمالغربی (فرودگاه استانبول) و جنوب کشورمان (فرودگاه دبی) به عنوان هاب هوایی چه در زمینه مسافری و چه در زمینه بار، رقابت سنگینی برای کسب هرچه بیشتر سهم بازار وجود دارد. در نتیجه اگر ایران نیز میخواهد به بازار هوایی منطقه وارد شود باید برای آن برنامهریزی و توجیه اقتصادی دقیقی داشته باشیم، درحالی که اکنون به واقع هیچ برنامه توجیهی در اینباره دراختیارمان نیست و فقط برخی امکانات بالقوه در اختیار داریم که به فعل رسیدن آنها نیازمند حرکتی قابل توجه و گذشت زمان است.
3. اما آخرین مانع در این باره را میتوان ناوگان هوایی و تجهیزات زمینی در فرودگاههای موجود کشور دانست . با توجه به این امکانات و مسیرهای پروازی محدود، هنوز ایران نمیتواند برای وصل کردن بازار تولید و مصرف منطقه از طریق هوا موقعیت خوبی به خود ببیند و لذا باید ابتدا به برقراری خطوط منظم پروازی توجه داشته باشیم تا در این زمینه گام مساعدی برداشته باشیم.
در نهایت اینکه درست است که بیانیه وین راه را برای رفع تحریم هوایی و فروش هواپیما و دیگر تجهیزات فرودگاهی هموار میکند، اما این همه ماجرا نیست چرا که صنعت حمل ونقل هوایی برای جذب این تجهیزات و گسترش زیرساختهای خود به زمان نیاز دارد. بنابراین بهتر این است که در وعده دادن درباره حمل و نقل هوایی پس از بیانیه وین با احتیاط بیشتری عمل کنیم.
علیرضا منظری - کارشناس هوانوردی
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد