به نظر شما چه راهکارهایی میشود اندیشید تا مردم را برای ساخت خانهای متناسب با سبک زندگی ایرانی و اسلامی ترغیب کرد؟
یک بخش فرهنگ عمومی است و آگاه کردن جامعه از ویژگیها و ارزشهای پایدار معماری بومی ایران که در طول تاریخ، معماری ما به همراه داشت. این باید یک بخش از فعالیتهایی باشد که جامعه را به سمت معماری بومی و اسلامی سوق بدهد. اما غیر از آن باید دانشگاهها و مراکز آموزش عالی ما هم در این زمینه اهتمام کنند و آموزشهایی که در رشتههای معماری و طراحی ارائه میکنند، متناسب با ارزشها و ویژگیهای معماری ایرانی باشد تا معماری که دانشآموخته این مراکز است، زمانی که کار حرفهای میکند همین معیارها را در طراحی خود پیاده کند. بعد دیگر این مساله هم مربوط به دستگاههای اجرایی و نظارتی ماست که باید در زمینه بهکارگیری اصول معماری ایرانی، ضوابط و مقررات و الزاماتی را وضع کنند تا افراد ضمن اخذ پروانه و احداث ساختمان به این ضوابط و قواعد عمل کنند تا معماریای که در شهر و مناطق شکل میگیرد، متناسب با شرایط بومی باشد.
اگر بخواهیم بین معماری غربی و معماری بومی مقایسهای انجام دهیم، به نظر شما هر کدام از این دو نوع سبک طراحی چه تمایزاتی نسبت به یکدیگر دارند؟
معماری غربی متناسب با فرهنگ و اقلیم و باورها و سنت و تاریخ ما نیست. از طرف دیگر سبکهای وارداتی در معماری ما باعث شده سیمای شهرهای ما از ویژگیهای معماری بومی فاصله بگیرد. به همین دلیل ما نمیتوانیم بپذیریم سبکهای معماری غربی و الگوهای ارائه شده از سوی آنها عینا توسط طراحان ساختمان پیاده شود. اما در عین حال باید توجه کرد در شرایط کنونی مصالح جدید و روشهای جدید ساخت در جهان به کار گرفته میشود و ما باید از پیشرفتهایی که در بعد فناوری ساختمان شکل میگیرد، به نحو شایستهای استفاده کنیم. بنابراین نه این نسخه که ما باید عین معماری گذشته را اجرا کنیم کارایی دارد و نه این که به طور کامل درطراحی و ساخت از الگوهایی غربی بهره بگیریم. بلکه کار درست، شناخت ویژگیهای معماری گذشته ماست.
معماری گذشته برای طراحی و ساخت مسکن به چه نکاتی توجه داشت؟
در معماری بومی به اقلیم به نحو خاص توجه میشد. مثلا در شهر یزد اگر خانهای ساخته میشد دیوارهایی ضخیم برای آن در نظرگرفته میشد که به صورت عایق در برابر حرارت عمل کند. این شیوه ساخت برای مناطق کویری کاملا کاربرد داشت. در شمال زیر ساختمان را خالی میگذاشتند تا جریان هوا مانع نفوذ رطوبت به داخل خانه شود. در مناطق جنوبی کشور ما، سایبانها و استفاده از عمق زمین برای رهایی از گرمای تابستان طراحی میشد. بنابراین ساختمانهایی در گذشته بنا میشد که با اقلیم و شرایط جغرافیایی و طبیعی نقاط مختلف کشور هماهنگی داشت؛ اما امروز متاسفانه این گونه نیست. در همه جای کشور، ساختمانهای مسکونی چند طبقه با یک شکل بنا میشود. این در واقع به معنای از دست دادن مزیتهای معماری گذشته است که ما باید امروز به آن توجه کنیم.
در سبک جدید معماری بعضا میبینیم امکاناتی را در فضای داخلی منزل طراحی میکنند که کاربرد چندانی برای اهالی خانه ندارد؛ مثل قرار دادن شومینه در پذیرایی. آیا در معماری گذشته نیز این بیهودهکاریها وجود داشت؟
در معماری بومی از بیهودگی پرهیز داشتیم. «بومآورد بودن» یک اصل بود. مصالحی که در ساختمان به کار میرفت متعلق به همان منطقه و بوم بود. امروز هم در اکولوژی بر همین مفهوم تاکید میشود. اینها ارزشهایی است که امروز هم میتوان به آن عمل کرد، حتی اگر بخواهیم از یافتههای جدید علم و فناوری در ساختن ساختمان استفاده کنیم.
در معماری سنتی و طراحیهای ساختمان در گذشته محیط داخل هر کدام از اتاقها در منزل، براساس اصول و قاعده اسلامی و بومی بود. اتاقهایی که تحت عنوان اندرونی و بیرونی در برخی خانههای قدیمی وجود داشت، حریم امنی را برای اهالی منزل فراهم میکرد. آیا در شرایط کنونی نیز میتوان به چنین شیوه معماری رجوع کرد؟
ممکن است در شرایط امروزی با توجه به ساخت آپارتمانها نتوان همان شیوه معماری را برای طراحی اندرونی و بیرونی پیاده کرد. در گذشته افراد یا مهمانان برای ورود به خانه وارد یک هشتی میشدند و بعد از طی مسیر به یک فضای بیرونی میرسیدند و بعد از آن وارد اندرونی میشدند. در حال حاضر با توجه به اقتضائات جدید امکان طراحی چنین فضایی برای محیط داخلی منزل ممکن به نظر نمیرسد، اما میتوانیم فضای داخلی سکونتمان را به گونهای طراحی کنیم که داخل خانه حریمی امن برای خانواده باشد و اگر مهمانی وارد خانه شود، تمام افراد و فضایهای داخلی منزل در منظر و چشمانداز او قرار نگیرد. وجود آشپزخانه اوپن و هال باز و اتاقهایی که همگی به یک فضا منتهی میشود، باعث از بین رفتن آسایش و آرامش همه اهل منزل میشود. از مهمانان در اتاقی پذیرایی میشد که مشرف به اندرونی منزل نبود. در چنین شرایط دیگر افراد خانواده در اندرونی در آسایش بودند و دغدغهای برای این که در معرض دید مهمانان باشند، نداشتند و حریم خانه محفوظ بود.
چه اندازه چینش و طراحی اتاقهایی که براساس الگوی غربی طراحی شده فضای داخلی منزل را محدود کرده است؟
ما میتوانیم معماری متناسب با باورها و فرهنگ خود اجرا کنیم. در گذشته اتاقهایی وجود داشت که کمدهایی در آن ساخته شده بود که بالشها و رختخواب و همه وسایل خواب را در آن قرار میدادند و شب رختخوابها را از کمدها بیرون میآوردند و برای خواب پهن میکردند. صبح هم همه رختخوابها را جمع میکردند و در کمدها میگذاشتند. صبح آن اتاقها محل نشستن و برخاستن و نوشتن مشق بچهها و رفت و آمد و استفادههای متعدد بود و شب هم محل استراحت بود. الان براساس الگوی جدید، هر کدام از اتاقها محلی برای خواب پدر و مادران و فرزندان همراه با تخت و دیگر وسایل استراحت شده است. همین مساله باعث میشود بسیاری از فضاهای قابل استفاده خانواده محل قرار دادن امکاناتی شود که صرفا برای خواب و آن هم برای چند ساعت در شبانه روز در نظر گرفته میشود. در چنین شرایطی است که بسیاری از خانوادهها از محدودیت فضای داخلی منزل شکایت دارند. بنابراین ما براساس الگوهایی که متعلق به شرایط بومی، اقلیمی و فرهنگیمان نیست کیفیت زندگی را برای خودمان مشکلتر و فضای زندگی را محدودتر کردیم. پرهیز از بیهودگی در معماری گذشته براساس همین مثال ساده روشن میشود. امروز هم معماری ما میتواند با همان نگاه به معیارهای ارزشی و بومی، طراحی و اجرا و مراحل ساخت بنای مسکونی را در پیش بگیرد.
خانههای امروزی پاسخگوی نیازهای انسانی نیست
از دهههای گذشته معماری سنتی مثل هر پدیده دیگری تحت تاثیر الگوهای غربی قرار گرفته است. شیوه جدید معماری که امروز در ساخت منازل مسکونی و بناهای اداری در نظر گرفته شده تا حدود زیادی متاثر از طراحی و ساخت و اجراهای الگوهایی است که در کشورهای غربی مورد استفاده قرار میگیرد. این الگوها متناسب با فرهنگ غیربومی است. در گذشته معماران قدیم بر مبنای شرایط اقلیمی و بومی خانه میساختند و از همین رو مشاهده بعضی از خانههای قدیمی که جزو آثار تاریخی به شمار میرود، برای ما جذاب و دیدنی است.
احساس آرامش و آسایش شاید اولین حسی باشد که بعد از دیدن این خانهها به ما دست میدهد. دلیل هم دارد. معمارانی که این گونه خانهها را میساختند با آگاهی کامل نسبت به شرایط جغرافیایی آن محیط و مصالحی که در همان اقلیم به دست میآمد، یک بنا را طراحی و اجرا میکردند. در گذشته طراحی و مدیریت فضای مسکونی مبتنی بر رفتارهای اهالی خانه بود. منزل براساس چنین تعریفی به محیطی گفته میشد که خانواده برای گذران اوقات فراغت، خواب، نظافت و تمیزی، پخت و پز و پذیرایی از مهمانان از فضای داخلی آن استفاده میکردند.
بر همین مبنا ساختمان به گونهای طراحی میشد که از همه امکانات و فضای داخلی به بهترین نحو استفاده میشد. معماران گذشته از قراردادن امکاناتی برای منزل که هیچ استفادهای از آن نمیشد بشدت پرهیز میکردند.
البته باید شرایط امروزی و افزایش جمعیت و احتیاج خانوادهها به وجود یک سرپناه و کمبود زمین و... را نیز در نظر گرفت. با در نظر گرفتن مقتضیات جامعه، احداث آپارتمانهای تک واحدی یا چند واحدی اجتنابناپذیر به نظر میرسد، اما به هر حال، تحت همین شرایط نیز میتوان اصول معماری گذشته را تا حدودی با معیارهای زندگی امروزی تطبیق داد. ساخت شومینههای غیرقابل استفاده که صرفا فضای داخلی خانه را اشغال میکند، تاکید غیرضروری برای ساخت آشپزخانههای اوپن، اختصاص دادن همه اتاقهای یک واحد مسکونی به عنوان اتاق خواب والدین و فرزندان با همه وسایل آن و... از مواردی است که بر مبنای الگوی غیربومی طراحی و اجرا میشود و فضای داخل منزل را با محدودیتهای فراوانی مواجه میکند.
به نظر میرسد خانههایی که اکنون در آن سکونت داریم کمتر نیازهای انسانی را برآورده میکند. خانههای امروزی به تعبیر خودمانی یک چهاردیواری است که فضای عمومی و خصوصی آن تفکیک نشده و گویی فقط برای استراحت رهگذران طراحــــی و ساخته شده است.
فتاح غلامی
اندیشه
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگو با امین شفیعی، دبیر جشنواره «امضای کری تضمین است» بررسی شد