حجت‌الاسلام دکتر علی ذوعلم، رئیس پژوهشکده فرهنگ و مطالعات اجتماعی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در گفت‌و‌گو با جام‌جم:

خودسازی، شاخصه اصلی زندگی‌ طلبگی

زندگی‌ طلبگی شاخصه‌های متعددی دارد. نظم و انضباط درسی، دوری از تجملات و مظاهر زندگی اشرافی، تاکید بر سادگی در پوشش و رفتار، پیشه کردن قناعت و مراقبت روحی و پرهیز از هوای نفس از جمله ویژگی‌هایی است که انتظار می‌رود طلاب علوم دینی از آن برخوردار باشند. این نوع زیست فردی و گروهی یکی از الگوها و سبک‌های زندگی در جامعه اسلامی است.
کد خبر: ۸۱۹۸۵۱
خودسازی، شاخصه اصلی زندگی‌ طلبگی
پرسش این است آیا منش‌ طلبگی و حوزوی می‌تواند به عنوان الگویی برای اقشار مختلف جامعه انسانی مورد توجه قرار گیرد؟ در این‌باره با حجت‌الاسلام دکتر علی ذوعلم، رئیس پژوهشکده فرهنگ و مطالعات اجتماعی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و معاون موسسه پژوهشی حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبری گفت‌وگو کردیم.

منش‌ طلبگی چه ویژگی‌هایی دارد و شاخصه‌های این نوع زندگی چیست؟

در مباحث نظری سبک زندگی این بحث مطرح می‌شود که آیا ما سبک زندگی را همیشه در سطحی از معنا تفسیر می‌کنیم یا این که سطوح معنایی متفاوتی دارد. به نظر می‌رسد تفاوت معنایی در سطوح مختلف سبک زندگی به تحلیل‌های واقعی‌ای که ما انجام می‌دهیم، نزدیک‌تر است. در حقیقت ما یک سطح کلان سبک زندگی را مطرح می‌کنیم به عنوان سبک زندگی اسلامی در برابر سبک زندگی سکولار یا سبک زندگی لائیک؛ ولی در سطوح پایین‌تر همین سبک زندگی اسلامی متناسب با اقشار مختلف یا مناطق جغرافیایی گوناگون تفاوت پیدا می‌کند. بنابراین ما می‌توانیم از سبک‌های زندگی اسلامی سخن به میان آوریم. به این معنا که سطح زندگی‌ طلبگی می‌تواند مورد تحلیل و تفسیر قرار بگیرد. درواقع سبک زندگی‌ طلبگی، گونه‌ای از گونه‌های سبک زندگی اسلامی است که متناسب با رسالتی که یک طلبه بر دوش خودش احساس می‌کند و بنابر فضای زندگی آموزشی و تربیتی و علمی که در آن قرار دارد، شکل می‌گیرد.

شاید بشود سه ویژگی اساسی برای سبک زندگی‌ طلبگی بیان کرد. ویژگی اول، هویت حوزوی یک طلبه است که رسالت فهم صحیح دین و تبیین درست مبانی و احکام و ارزش‌های دینی و زمینه‌سازی برای اشاعه ارزش‌های دینی را مورد تاکید قرار می‌دهد و فراتر از فضای آموزشی صرف، یک نوع مسئولیت و تعهد ایمانی را برای یک طلبه ایجاد می‌کند. در حقیقت تعبیر رایج میان ما طلبه‌ها این است که سرباز اسلام و امام زمان هستیم و این لباس ما لباسی است که انتصاب ما را به پیامبر اکرم(ص) و به اهل بیت نشان می‌دهد و باید مراقب باشیم در این جایگاه حقیقت رسالت خود را ایفا کنیم.

مولفه دوم این است که منش اخلاقی و رفتاری یک طلبه را شکل می‌دهد. اگرچه در عمل متاسفانه ما شاهد بعضی کاستی‌ها هستیم، ولی آن روحیه و منش اصلی ‌ طلبگی اقتضا می‌کند یک طلبه در مواجه خود با خانواده، همشهری‌ها و مخاطبان خودش یک برخورد اخلاقی و سلوک معنوی را در پیش بگیرد. به تعبیرمرحوم آیت‌الله مهدوی کنی به ما می‌گویند روحانی و این یعنی ما باید به مسائل روحانی و معنوی فکر کنیم و نه این که‌ طلبگی را شغلی مثل دیگر مشاغل بدانیم و محاسبه کنیم در تعامل با مخاطبان به چه نتیجه یا دستاورد مادی می‌رسیم.

ذوعلم:

سبک زندگی‌ طلبگی گونه‌ای از گونه‌های سبک زندگی اسلامی است که متناسب با رسالتی که یک طلبه بر دوش خودش احساس می‌کند شکل می‌گیرد

نکته سوم، بحث ساده‌زیستی است که در زندگی‌ طلبگی باید مشاهده بشود. نمی‌خواهم بگویم همه روحانیون و طلاب این سلوک را دارند، اما اگر میان علمای برجسته معاصر امام راحل را الگوی زندگی‌ طلبگی بدانیم یا در حال حاضر نوع زیست رهبر معظم انقلاب را می‌بینم این ساده‌زیستی و اهمیت ندادن به طول و عرض زندگی مادی و لوازم و ظواهر و تجملات زندگی، یک ویژگی مهم در سبک زندگی‌ طلبگی است.

احساس مسئولیت و تعهدی که نسبت به اشاعه حقایق دینی که در یک طلبه وجود دارد بسیاری از ویژگی‌ها و شاخصه‌های دیگر را در پی خواهد داشت.

ویژگی زندگی‌ طلبگی در حوزه‌های آموزشی و فراگیری دروس چگونه می‌تواند الگویی برای زندگی علمی و پژوهشی دانش‌پژوهان باشد؟

ما باید میان زیست‌ طلبگی و سبک آموزشی حوزه‌های علمیه تمایز قائل شویم. آزادی طلبه در انتخاب مدرس و درس و انعطاف‌پذیری برنامه‌های درسی از ویژگی‌های تحصیل در حوزه است. نظام ارزشیابی علمی حوزه بیشتر بر محور خودارزیابی است نه ارزشیابی مبتنی بر غربالگری. فکر محوری در مقابل حافظه محوری در نظام آموزشی حوزه و درک عمیق و تربیت آزاد‌اندیشانه در محیط حوزه از جمله ویژگی‌های این روش تحصیلی است. عالی‌ترین استاد حوزه وقتی بر کرسی تدریس قرار می‌گیرد برای یک طلبه هیچ محدودیتی در نقد کردن نظریه استاد وجود ندارد و برای استاد عالیقدر هم پرسشگری طلبه چیز عجیبی نیست. این نکاتی است که می‌تواند در نظام آموزشی مدارس و دانشگاه‌ها مورد توجه قرار بگیرد.

آیا زندگی‌ طلبگی و الگوهای رفتاری که یک طلبه مقید به رعایت آن است می‌تواند به عنوان سبکی از زندگی مورد استفاده دیگر اقشار جامعه هم قرار گیرد؟

البته نباید انتظار داشت تمام ویژگی‌های این نوع سبک زندگی در همه زندگی اقشار محقق شود. مهم آن است که سراغ آن مولفه‌ها و ارزش‌های بنیادی اسلام برویم تا آن را در سبک‌های مختلف زندگی پیاده کنیم. سبک زندگی بازاریان، نظامیان، شاغلان اداره و ... متناسب با رسالت شغلی‌شان و کارکرد اجتماعی‌ای که برای صنفشان تعریف کردند از ویژگی‌هایی برخوردار است. نظم و انضباط میان نظامیان و محاسبه‌گری سود و زیان در بازاریان، متفاوت با زندگی‌ طلبگی است. ما چگونه می‌توانیم از سبک زندگی‌ طلبگی استفاده کنیم‌؟ به نظر من متناسب‌سازی ارزش‌ها در فضای کاری اقشار مختلف جامعه یکی از راهکارهاست. یک نظامی می‌تواند علاوه بر این که نظم و انضباط داشته باشد، با تاسی کردن به نظام ارزش‌هایی که در زندگی یک طلبه وجود دارد، اخوت اسلامی و روحیه خیرخواهی و با تواضع و دوری از نخوت در رفتار فردی، سبک زندگی متناسب با ارزش‌های اسلامی داشته باشد یا در سبک زندگی بازاریان هنگام محاسبه سود و زیان در کارها و معاملات، رعایت انصاف و مروت و گذشت را سرلوحه کار خود قرار دهد. نباید به استفاده از سبک زندگی‌ طلبگی به عنوان یک سبک مورد قبول ارزش‌های اسلامی و انتقال این مولفه‌ها به اقشار دیگر به صورت ظاهری و نگاه اقتباسی و تقلیدی صرف نگاه کرد؛ ولی آن واقعیت را باید در چارچوب ارزش‌های اسلامی باز تعریف کرد تا به یک سبک زندگی قابل عمل دست یابیم.

تاریخ حوزه‌های علمیه نشان می‌دهد در گذشته، براساس همین زندگی‌‌طلبگی چهره‌های شاخصی مثل صاحب جواهر و شیخ مرتضی انصاری رشد کردند که اگر بخواهیم فهرست بلندبالایی از این نمونه‌ها می‌توان تنظیم کرد، اما آیا در حال حاضر پیدا کردن این نام‌آوران میان حوزویان دشوار نیست ؟

پاسخ به این پرسش خیلی ظریف و پیچیده است. نکته اول آن که در همان زمان شیخ انصاری که زهد و ساده‌زیستی زبانزد بوده علمای دیگری هم بودند که در آن حد زهد و ساده‌زیستی شیخ انصاری نبودند، اما عالمان برجسته‌ای بودند. بخشی از این مساله بر‌می‌گردد به اعتقاد و استحکام عملی این عالم. هیچ‌گاه عالمان ما در یک سطح از تقوا و ورع و زهد و عرفان نبوده‌اند. البته ساده‌زیستی‌ طلبگی در زندگی همه علمای گذشته بوده است. در عین حال در همان زمان علمایی داشتیم که ظواهر زندگی را بنا بر مصالحی رعایت می‌کردند و زهدشان، متجلی و متبلور در مظاهر زندگی‌شان نبوده است. البته روایتی از حضرت علی(ع) داریم با این مضمون که برترین زهد، زهدی است که پنهان بماند. نکته دوم آن که شرایط اقتصادی و اجتماعی عالمان آن زمان متفاوت بوده است.

در آن زمان عموم مردم در فقر و تنگدستی زندگی می‌کردند و علمای آن دوره می‌بایست با شرایط زندگی عمومی جامعه خود را تطبیق می‌دادند؛ اما در شرایط امروز این‌گونه نیست که غالب مردم محتاج نان شب باشند و برای تهیه حداقل‌های زندگی مشکل داشته باشند، بنابراین سطح زندگی علما و حوزویان نیز متناسب با شرایط جدید تغییر یافته است. این واقع‌بینی اقتضا می‌کند ما به عناصر کمی و قالبی علمای گذشته توقف نکنیم و آن را لزوما اصل قرار ندهیم. نکته دیگر آن که انتظاراتی که امروز از حوزه وجود دارد عرصه‌های تازه‌ای را برای حوزویان باز کرده که ممکن است برای بسیاری از آنها براساس میل باطنی حضور در این عرصه خوشایند نباشد، ولی به عنوان وظیفه در این عرصه‌ها وارد می‌شود‌. اقتضائات آن عرصه‌ها این است که ساده‌زیستی و زهد لزوما در یک مظاهر شناخته شده برای ما متبلور نشود و حقیقت زهد که به معنای بی‌رغبتی به دنیا و مطامع دنیوی است باید برای ما اصل شناخته شود که امروز در خیل گسترده حوزویان مشاهده می‌کنیم‌. همان‌طور که ما میزان پایبندی اقشار مختلف به رسالت شغلی و صنفی را می‌توانیم ارزیابی کنیم قطعا نسبت به حوزویان نیز این ارزیابی را باید داشته باشیم تا برای خلأها چاره‌جویی شود و ما فراموش نکرده‌ایم یکی از دغدغه‌های حضرت امام این بود که روحانیون از زی طلبی خود فاصله بگیرند و ما باید این هشدار را جدی بگیریم. وظیفه اصلی طلبه این است که خودش را مورد سوال قرار دهد که تا چه اندازه توانسته آن معیارهای اساسی را تحقق بخشد و قضاوت بیرونی در این زمینه دشوار است. البته مردم هم در ارزیابی خود از طلاب و حوزویان متوجه این موضوع هستند افراد در این قشر همه یکسان نیستند و سطح پایبندی طلاب نسبت به ارزش‌ها متفاوت است.

تهذیب و مبارزه با نفس چه جایگاهی در زیست‌ طلبگی دارد؟

رسالت اصلی‌ طلبگی بدون خودسازی و تهذیب نفس و زندگی‌ طلبگی بدون درنظرگرفتن تهذیب اساسا قابل تحقق نیست و اگر کسی بخواهد در جامعه روح معنویت و تربیت اخلاقی و توکل به خدای متعال و روح ایمان را اشاعه بدهد بی آن که برخوردار از این حقایق باشد غیر ممکن است به این مهم دست یابد. در غیر این صورت تبلیغ دین صرفا به لفاظی‌ها و صورت سازی‌های ظاهری منتهی می‌شود که سوگمندانه باید گفت برخی افراد خیلی خوب در محراب جلوه می‌کنند اما نگاهشان مادی و دنیا زده است. بصیرت جامعه و ارتقای قدرت تشخیص جامعه در این زمینه مهم است و نباید به لفاظی‌ها توجه کرد.

فتاح غلامی

اندیشه

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها