پروژه محاسبه ارزش مادی خانهداری یکی از عقیمترین تحرکات دهههای اخیر است؛ پروژهای که کوشیده فراتر از اعتقاداتی همچون خانهداری هنر است و مقدس ، تلاشهای بیوقفه زنان در خانه را شغل محسوب کند و به آن ارزش پولی و ملموس بدهد .
اما با گذشت سالها از آغاز این حرکت، خانهداری هنوز اندر خم کوچه وظیفه است نه بیشتر. این درجا زدن دلیل هم دارد، چون مسئولان و کارشناسانی که دور میز تصمیمگیری و تبادل نظر مینشینند عقایدشان یکدست نیست.
بعضیها همچنان نگاه سنتی به خانهداری دارند و میگویند زنی که بله میگوید باید به همه چیز بله بگوید، از جمله به رتق و فتق امور خانه. بعضیها هم گرچه ته دلشان همین عقیده نهفته است ولی زبان مدرنتری دارند و میگویند میان زن و شوهر رابطه کارگری و کارفرمایی برقرار نیست که بتوان خانهداری را شغل محسوب کرد.
در این میان عدهای به اجرایی نشدن این پروژه از اساس اشاره میکنند با این استدلال که اگر قرار باشد دستمزدی به زنان خانهدار داده شود چه کسی متولی پرداخت آن است؛ شوهر یا دولت ؟ برخی نیز دلیل میآورند چون همه زنان به یک اندازه برای خانه و خانواده وقت و انرژی نمیگذارند و کیفیت کار آنها در خانه با هم متفاوت است، پس تعیین ارزشی ثابت برای کارهایی متغیر، خلاف عدل است .
بگذریم که در سالهایی که بر این پروژه گذشته، نجواهای بدبینانهای نیز با این مضمون منتشر شده که هدف دولتها از محاسبه ارزش مادی خانهداری چیزی نیست بجز تلاش برای خانهنشین کردن زنان و تشویق آنها به فرزندآوری .
به درستی و غلط بودن این استدلالها کاری نداریم که حتما هر کدامشان بخشی از حقیقت را میگوید، ولی نکته حائز اهمیت، گم نشدن اصل قضیه در لابهلای این گفتههاست.
دیروز معاون امور زنان و خانواده ریاست جمهوری جملهای گفت که نشان داد گرچه این پروژه براثر گذشت زمان نحیف و گوشهنشین شده ولی گم یا محو نشده چون به گفته او در نهایت تا سال آینده به ثمر مینشیند . از اکنون نمیخواهیم درباره آینده قضاوت بدبینانه کنیم و سرنوشت قانونی همچون افزایش مرخصی زایمان را یادآور شویم که ما نیز معتقد به ارزشمند بودن کار خانهداری هستیم؛ البته به درجات مختلف برای آدمهای مختلف .
شاید اگر این تلاشها به ثمر بنشیند، این ارزشگذاری به پرداخت نقدی دستمزد به زنان خانهدار منجر نشود، ولی میتواند محاسنی مهم به اندازه این دستمزد داشته باشد؛ اول این که اگر خانهداری شغل محسوب شود، زنان خانهداری که از شرایط خود احساس سرخوردگی میکنند شاید جانی تازه بگیرند و نقش تعیین کننده خود در اقتصاد خانواده را باور کنند و به زندگی امیدوارتر شوند.
دوم این که اعضای خانواده به این نقش ایمان بیاورند و تلاش زن خانه را نه وظیفه که کوششی کارساز و اقتصادی بدانند . اما حتما مهمترین دستاورد شغلشدن خانهداری، باز شدن راه حمایتهای اجتماعی از زنان خانهدار است که در حال حاضر یا وجود ندارد یا ناچیز است.
یکی از نخنماترین اقدامات حمایتی از زنان از دهه 80 تا امروز بیمه زنان خانهدار است که دولتها پی در پی رغبتی به سرمایهگذاری در آن نداشتهاند، شاید به این علت که دولتمردان نیز در سویدای دلشان زن خانهدار را راحتخورانی راحتطلب و بینیاز از بیمه می دانند . پس اگر ارزش اقتصادی خانهداری روشن شود، امید بسیار است که گره بیمه زنان خانهدار نیز باز شود که این در کنار تغییر نگاه جامعه به فعالیت زنان خانهدار، دستاورد کوچکی نیست.
مریم خباز - جامعه
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
نماینده جنبش جهاد اسلامی فلسطین در ایران در گفتگوی تفصیلی با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفت و گوی اختصاصی «جامجم» با سید ابراهیم محمد الدیلمی، سفیر یمن در تهران تشریح شد