یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
چه بسیارند دخترانی که به دلیل نبود نقش حمایتی و تربیتی مستقیم پدر در شکلگیری باورهای جنسیتیشان بهنوعی تشنه محبت و جلب توجه از سوی جنس مخالف میشوند و بهدلیل آنکه کنجکاوند تا بدانند این جنس چه خصوصیات و چه تمایلاتی دارد با او وارد رابطه میشوند .
تحقیقات نشان داده است اگر دختران نتوانند به رمز و رموز جنس مخالف پی ببرند و فقط از دور نظارهگر او باشند، ممکن است وارد رابطهای مخفیانه شوند که معمولا بدون آگاهی و دور از نظارت خانواده بخصوص پدر شکل میگیرد و بدون شک عواقب جبرانناپذیری را همراه خواهد داشت.
روانشناسان بر این باورند که چون مادر به دلیل مهر و عطوفت زیاد در کنترل احساسات و آگاهی دادن به دختران قدرت و اقتداری همپایه پدر خانواده ندارد، احتمال اینکه دختر با جنس مخالف وارد ارتباط شود بسیار زیاد است که معمولا هم مادر خانواده در جریان این ارتباطات قرار میگیرد، اما بهدلیل ضعف کنترلی و سعی در پنهان کردن این موضوع از پدر، احتمال بروز مشکلات مختلف و صدمات جبرانناپذیر بسیار زیاد است.
نیاز به برقراری ارتباط، از چه زمانی؟
دکتر نصیر عابدینی، روانشناس در این باره میگوید: از زمانی که حس بینایی کودک شکل میگیرد و اولین لبخند را میزند، یعنی اولین رفتار یا رابطه او برقرار شده است و با این لبخند مادر یا مراقب را جذب خود میکند. او ادامه میدهد: کودک پس از گذر از 8 تا 9 ماهگی که از افراد غریبه حتی در حضور پدر و مادر میترسد، شروع به تعامل با دیگران بخصوص با همسالان و اقوام درجه یک کرده و در اثر نوازش، لبخند و در آغوش گرفتن حس مثبت را دریافت میکند و بتدریج با بستگان دورتر هم وارد رابطه شده و از این روابط لذت میبرد و در همین روابط، کودک نحوه تعامل، مالکیت، محبت کردن، گرفتن حق و در کل روابط اجتماعی را یاد گرفته و تا حدودی شخصیتش شکل میگیرد و از یک سالگی به بعد نیاز به تعامل و برقراری ارتباط در او نهادینه شده و میتواند با دیگر بچهها به صورت گروهی به تعامل برسد و بیشترین اثر هم از طریق بازی با همسالان حاصل میشود.
نقش تربیتی کدام پررنگتر است؟
دکتر عابدینی با اشاره به اینکه در دوران کودکی نقش تربیتی و برقراری ارتباط با کودک بیشتر متوجه مادر است و او باید به نیازهای ارتباطی کودک رسیدگی کند، میگوید: وقتی کودک از خردسالی به مرحله نوجوانی وارد میشود یعنی به بلوغ میرسد و از مرز 12 سالگی عبور میکند نقش تربیت اخلاقی، اجتماعی، دینی و ارتباطی دختر و پسر متوجه پدر خانواده میشود. زیرا فرمانبری فرزند در این دوران از سوی مادر خانواده کم میشود و در این جا ابهت و اقتدار پدر میتواند ارتباطات فرزند را با محیط بیرون ساماندهی کند.
در پژوهشی که تحت عنوان «پدرانه» صورت گرفته به این نتیجه رسیدهاند، در خانوادههایی که پدر حضور بیشتر و پررنگتری دارد فرزندان بسیار موفقتر و آمادهتر برای زندگی هستند. اما نوجوانان محروم از پدر در ارتباط با واقعیت دچار مشکل هستند و خوب نمیتوانند در موقعیتهای مختلف اجتماعی یا فرهنگی قرار گرفته و واقعیت را درک کنند .
به گفته دکتر عابدینی، معمولا محبت مادر به فرزند بیحد و مرز و بیدریغ است، اما پدر به واسطه اعمال منطقیتر و بهدور از احساسات میتواند ارتباط فرزند با واقعیت را تقویت کند و وقتی هم که پدر در راس قانونگذاری باشد فرزند میداند ساختار و چارچوبی وجود دارد که تا حد امکان باید آن را بپذیرد. در نتیجه اگر فقط مادر تربیت فرزندان را به عهده گیرد احتمال دارد در ارتباط دختر و پسر با دنیای بیرونی مشکل ایجاد شود. در نتیجه ارتباط با واقعیت و سازگاری اجتماعی دو بحث مهم است که نقش پدر را در تربیت فرزندان پررنگ میکند.
شناساندن جنس مخالف به دختران، وظیفه پدر یا مادر؟
دکتر عابدینی با اشاره به اینکه پسر و دختر در خانواده نیازمند حضور توام پدر و مادر هستند که هم روابط دو جنس را تجربه کنند و هم نقشهایی که این دو جنس ایفا میکنند و تمایلاتشان را بشناسند، میگوید: اگر این نیاز بخصوص برای دختران در محیط خانه تامین نشود و بویژه حضور و توجه پدر کمرنگ باشد، دختر ممکن است برای کسب اطلاعات بیشتر در این خصوص به سوی جنس مخالف گرایش یابد تا اطلاعات خود را کامل کند و به کنجکاویهایش پاسخ دهد که متاسفانه در این راه، نه تنها تجربه مطلوبی کسب نخواهد کرد بلکه در مواجهه با کلمات محبتآمیز که از سوی جنس مخالف دریافت میکند، دچار گمراهی و اشتباهاتی در شناخت میشود ضمن اینکه به احساسات لطیفش لطمه وارد شده و بشدت آسیب میبیند .
به گفته این روانشناس، شناخت جنس مخالف به ارائه تجربههایی نیاز دارد که فقط پدر میتواند در این خصوص به دختر کمک کند تا او بتواند لایههای شخصیتی یک پسر را تشخیص دهد. ضمن اینکه چون دختران تمایل به خودآرایی و توجه بیشتر دارند، این نیاز باید در محیط خانه و توسط پدر با ابراز جملات محبتآمیز تامین شود. در روایات اسلامی آمده است، پدر وقتی وارد خانه میشود اگر دختر یا پسری دارد باید ابتدا دختر را در آغوش بگیرد و همراه با ابرازعلاقه به او توجه بیشتری کند.
در نتیجه هر چه حضور پدر در تربیت و شناخت جنسیتی فرزندان بخصوص دختران کمرنگتر باشد چون مادر نمیتواند به این نیاز دختر پاسخ کاملی دهد، احتمال ارتباطات خارج از چارچوب دختران با جنس مخالف بیشتر خواهد شد و این رفتار مادران ممکن است باعث شود در برخی اوقات مصلحت فرزندان رعایت نشود و سختگیریهای لازم درباره ارتباطات فرامرزی دختران با جنس مخالف صورت نگیرد.
این روانشناس تصریح میکند: دختران بخصوص در سنین نوجوانی و ابتدای جوانی نیاز به داشتن پشتیبان و حامی را بیش از هر زمان دیگری احساس میکنند و این وظیفه پدر است که به این نیاز فرزند پاسخ گوید و بتواند با فراهم کردن زمینههای ازدواج، دختر خود را حمایت کند.
فاخره بهبهانی
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد